فرستنده :
سحر
چهارشنبه 92/3/8
يه روز، يه چس ويک گوز مي رن يه مردي رو بکشند، چس به گوز مي گه: تو صداش کن، من خفش مي کنم !
يه خانواده داشتند ميرفتند كانادا، يه دفعه يه هواپيما از توي آسمون رد ميشه، پسر به پدر ميگه: بابا، چي ميشد ما هم مثل اون آدما سوار هواپيما ميشديم؟ پدر ميگه: خفه شو، شناتو بكن