شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ باز باران با ترانه ميخورد بر بام خانه يادم آمد كربلا را، دشت پرشور و بلا را، گردش يك ظهر غمگين، گرم و خونين، لرزش طفلان نالان، زير تيغ و نيزه ها را، با صداي گريه هاي كودكانه وندرين صحراي سوزان، ميدود طفلي سه ساله پر زناله ، دلشكسته ، پاي خسته باز باران ، قطره قطره، ميچكد از چوب محمل، آخ باران کي بباري برتن عطشان ياران ترکنند از آن گلو را آخ باران .. آخ باران
چراغ جادو
تنهايي0000
رتبه 0
0 برگزیده
832 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
تنهايي0000 عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top