گروه اينترنتي جرقه دانكو
پيامهاي اتاق
+
عشق بي وفاي من
دلم گرفته بود ، آن لحظه دلم هواي آغوشش کرده بود
تنها اشک بود که ميريخت از گونه هايم ، در آن لحظه تنها او را ميخواستم در کنارم
محکم مرا در آغوش خودش گرفت ، اشکهايم را از گونه هايم پاک کرد
و در گوشم گفت : ديوانه من که اينک در کنارتم
ميگفت تا آخرش باتوام ، عزيزم آرام باش ، من در کنارتم
+
اعتراف عاشقانه
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برايت تنگ شده
فکر نکن بي وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف ميکنم اينک در حسرت روزهاي شيرين با تو بودنم
باور نميکنم اينک بي توام
کاش ميشد دوباره بيايي و يک لحظه دستهايم را بگيري
کاش ميشد دوباره بيايي و لحظه اي مرا ببيني
تا دوباره به چشمهايت خيره شوم ،
تا بر همه غم و غصه هاي بي تو بودن چيره شوم...
+
کاش ميشد دوباره بيايي و لحظه اي نگاهت کنم ، با چشمهايم نازت کنم
در حسرت چشمهايت هستم ،
چشمهايي که هميشه با ديدنش دنيايم عاشقانه ميشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوايت را کرده
در حسرت گرمي دستهايت ، تا کي بايد خيره شوم به عکسهايت ،
هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هايت...
کاش بودي و به بهانه هايت نيز راضي بودم ،
کاش بودي و من ديگر از سردي نگاهت شاکي نبودم
+
1. سخن گفتن پرنده
اميرمؤمنان(ع) مىفرمايد: « حضرت مهدى(عج) در مسير حرکت خود به يکى از سادات حسنى که دوزاده هزار نفر رزمنده را به همراه دارد، برخورد مىکند؛ حسنى در مقام احتجاج برمىآيد و خود را سزاوارتر به رهبرى مىداند.
+
ده کرامت و معجزه آينده از حضرت مهدي عليه السلام
کرامات و معجزه
در آخرالزمان هر چند مردم براى روى کارآمدن دولتى قدرتمند و در عين حال پشتيبان ستمديدگان، لحظه شمارى مىکنند، ولى به بسيارى از دولتهايى که روى کار مىآيند، خوشبين نيستند و سخن هر حزب و گروهى را نمىپذيرند و اصولاً کسى را قادر نمىدانند که بتواند نظم را به جامعه جهانى بازگرداند و دنياى پرآشوب را سامانبخشد.
+
سلام*عزيزم*
رها کردي دلم رفتي کجايي....
خيال کردم تو هم درد آشنايي.....
به دل گفتم تو هم هم رنگه مايي.....
خيال کردم تو هم در باديه عشق.....
اسيره حسرت و رنج و بلايي.....
ندونستم که بي مهرو وفايي.....
نفهميدم گرفتار هوايي.....
ندونستم ته ديداره شيرين .....
نهفته چهريه تلخ جدايي.....
تو که گفتي دلت عاشقترينه.....
دلت عاشق ترين قلب زمينه.....
+
مثل شقايق زندگي کن ،کوتاه اما زيبا! مثل*عزيزم*کوچ کن ،فصلي اما هدفمند! مثل پروانه بمير ،دردناک اما عاشق !
+
اي*عزيزم*ميادا ناكسان رامت كنند بابدانكمتر نشين ترسم كه بد نام كنند...
من نگويم باكسي خويي مگير؛هركه بهرت تب كند بهرش بمير!