شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
بسم الله الرحمن الرحيم به اميد خدا مي خواهم در اين اتاق تفسير قرآن را قرار بدهم. ابتدا از سوره حمد شروع مي كنم تا با هم شروع كنيم و كم كم همه تفسير قرآن را مطالعه نماييم. اميدوارم بتوانيم اين مطالب رو توي زندگيمون هم به كار ببنديم. . . اگر دلتون خواست که فيدها رو لايک بزنيد. :دي لطفا به شماره ي فيدها توجه داشته باشيد تا هم چنان منظم باقي بمانند. ممنونم

پيام‌هاي اتاق

چراغ جادو
+ 22*- منظور از عالم صغير چيست؟*
*بعضى عالم را به دو گونه تقسيم كرده‏ اند : عالم كبير و عالم صغير ، و منظورشان از عالم صغير وجود يك انسان است ، چرا كه وجود يك انسان خود به تنهائى مجموعه‏اى است از نيروهاى مختلفى كه حاكم بر اين عالم بزرگ مى‏باشد ، و در حقيقت انسان نمونه ‏بردارى از همه جهان است .*
*آنچه سبب مى‏شود كه مخصوصا ما روى مفهوم وسيع عالم تكيه كنيم آن است كه بعد از جمله الحمد لله آمده در اين جمله همه حمد و ستايش را مخصوص خدا مي شمريم ، سپس رب العالمين را به منزله دليلى بر آن ذكر مى‏ كنيم ، مى‏ گوئيم : همه ستايش ها مخصوص او است چرا كه هر كمالى و هر نعمتى و هر موهبتى كه در جهان وجود دارد مالك و صاحب و پروردگارش او مى‏ باشد.*
باد صبا
حضرت علي عليه السلام مي فرمايند:اتزعم انک جرم صغير فيک انطوي العالم الاکبرتو مي پنداري که جسم صغيري هستي، در حالي که در تو کل جهان نهان است.
+ *19* کلمه رب به چه معناست؟
اما كلمه رب در اصل به معنى مالك و صاحب چيزى است كه به تربيت و اصلاح آن مى‏پردازد و كلمه ربيبه كه به دختر همسر انسان گفته مى‏شود از همين جا گرفته شده است ، زيرا او هر چند از شوهر ديگرى است ولى زير نظر پدر خوانده‏اش پرورش مى‏يابد
اين كلمه بطور مطلق تنها به خدا گفته مى‏شود ، و اگر به غير خدا اطلاق گردد حتما به صورت اضافه است مثلا مى‏گوئيم رب الدار ( صاحب خانه ) رب السفينة ( صاحب كشتى )
همه 6 نظر
سلام خانم ابرار... روزتون به خير
+ *21* آيا معناي کلمه عالمين در قرآن اختلافي با معناي عرفي آن دارد؟
ولى اگر موارد استعمال عالمين را در قرآن در نظر بگيريم خواهيم ديد كه هر چند كلمه عالمين در بسيارى از آيات قرآن به معنى انسانها آمده است ولى در پاره‏اى از موارد معنى وسيعترى دارد ، و انسانها و موجودات ديگر جهان را در بر مى‏گيرد ،
مانند فلله الحمد رب السموات و رب الارض رب العالمين : ستايش مخصوص خدا است كه مالك و پروردگار آسمانها و زمين ، مالك و پروردگار جهانيان است ( جاثيه آيه 36)
بعدی همه 11 نظر قبلی
يازهرا س
باسلام لطفا به اتاق شهيد مفقود الاثر مصطفي نوراني هم سربزنيد.التماس دعاي فرج ياعلي عليک السلام
+ 25- *ذکر الرحمن الرحيم بعد از مالک يوم الدين تداعي کننده چه موضوعي است؟*
*بنابر اين آوردن رحمان و رحيم بعد از رب العالمين اشاره به اين نكته است كه ما در عين قدرت نسبت به بندگان خويش ، با مهربانى و لطف رفتار مى‏كنيم اين بنده‏ نوازى و لطف خدا ، بندگان را شيفته او مى‏ سازد : كه با يك دنيا علاقه بگويند الرحمن الرحيم.*
*اينجا است كه انسان متوجه مى‏شود چقدر فاصله است بين رفتار خداوند بزرگ با بندگان خويش ، و روش مالكان با زيردستان خود ، مخصوصا در عصر شوم ، بردگى.*
+ 24*- صفات رحمن و رحيم چند باز در نماز بيان مي شوند و چه درسي به انسان ها مي دهند؟*
*اين دو صفت كه از مهم‏ترين اوصاف الهى است در نمازهاى روزانه ما حد اقل 30 بار تكرار مى‏شوند ( دو مرتبه در سوره حمد و يك مرتبه در سوره‏اى بعد از آن مى‏خوانيم ) و به اين ترتيب 60 مرتبه خدا را به صفت رحمتش مى‏ستائيم.*
*اين در حقيقت درسى است براى همه انسانها كه خود را در زندگى بيش از هر چيز به اين اخلاق الهى متخلق كنند ، بعلاوه اشاره‏اى است به اين واقعيت كه اگر ما خود را عبد و بنده خدا مى‏دانيم مبادا رفتار مالكان بى رحم نسبت به بردگانشان در نظرها تداعى شود .*
همه 8 نظر
*ياس*
.
+ *23*الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏(3) . . ترجمه: . . . 3*- خداوندى كه بخشنده و بخشايشگر است ( و رحمت عام و خاصش همه را رسيده).* . .
*لطفا تفسير اين آيه را در فيدهاي بعدي مطالعه بفرماييد. ممنونم.*
+ *20* كلمه عالمين اشاره به چه چيزي دارد؟
كلمه عالمين جمع عالم است و عالم به معنى مجموعه‏اى است از موجودات مختلف كه داراى صفات مشترك و يا زمان و مكان مشترك هستند ، مثلا ميگوئيم عالم انسان و عالم حيوان و عالم گياه ، و يا مى‏گوئيم عالم شرق و عالم غرب عالم امروز و عالم ديروز ، بنابر اين عالم خود به تنهائى معنى جمعى دارد و هنگامى كه به صورت عالمين جمع بسته مى‏شود اشاره به تمام مجموعه‏هاى اين جهان است.
در اينجا اين سؤال پيش مى‏آيد كه جمع با «ين» معمولا براى جمع عاقل است در حاليكه همه عالمهاى اين جهان صاحبان عقل نيستند ، بهمين دليل بعضى از مفسران كلمه عالمين را در اينجا اشاره به گروهها و مجموعه‏هائى از صاحبان عقل ميدانند مانند فرشتگان و انسانها و جن
همه 6 نظر
سپس اضافه مى‏كند در قرآن نيز عالمين بهمين معنا آمده است مانند ليكون للعالمين نذيرا : خداوند قرآن را بر بنده‏اش فرستاد تا جهانيان را انذار كند ( سوره فرقان آيه 1 )
+ *18* آيا حمد وستايش خدا فقط در آغاز كارها مي باشد؟
از كلمه حمد اين نكته نيز به خوبى استفاده مى‏شود كه خداوند همه اين مواهب و نيكيها را با اراده و اختيار خود ، ايجاد كرده است ، بر ضد گفته آنان كه خدا را همانند خورشيد يك مبدء مجبور فيض بخش مى‏دانند
جالب اينكه حمد تنها در آغاز كار نيست ، بلكه پايان كارها نيز چنانكه قرآن به ما تعليم مى‏دهد با حمد خدا خواهد بود
در مورد بهشتيان مى‏خوانيم دعواهم فيها سبحانك اللهم و تحيتهم فيها سلام و آخر دعواهم ان الحمد لله رب العالمين : سخن آنها در بهشت نخست منزه شمردن خداوند از هر عيب و نقص ، و تحيت آنها سلام ، و آخرين سخنشان الحمد لله رب العالمين است ( يونس - 10)
+ *17* چرا همه حمد ها مخصوص خداست؟
اصولا توصيف الله در اينجا به رب العالمين ، در واقع از قبيل ذكر دليل بعد از بيان مدعا است ، گوئى كسى سؤال مى‏كند چرا همه حمدها مخصوص خدا است ، در پاسخ گفته مى‏شود : براى اينكه او رب العالمين و پروردگار جهانيان است
قرآن مجيد مى‏گويد الذى احسن كل شيى‏ء خلقه : خداوند كسى است كه آفرينش هر چيزى را به بهترين صورت انجام داد ( سجده - 7 )
همه 6 نظر
*ياس*
.
+ *16* تنها در برابر چه نعمتهايي شكر وسپاس مي گوييم؟// تفاوت شكر با حمد و مدح چيست؟
ولى مفهوم شكر از همه اينها محدودتر است ، تنها در برابر نعمتهائى شكر و سپاس مى‏گوئيم كه از ديگرى با ميل و اراده او به ما رسيده است و اگر به اين نكته توجه كنيم كه الف و لام الحمد به اصطلاح الف و لام جنس است و در اينجا معنى عموميت را مى‏بخشد ، چنين نتيجه مى‏گيريم كه هر گونه حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است .
حتى هر انسانى كه سرچشمه خير و بركتى است ، و هر پيامبر و رهبر الهى كه نور هدايت در دلها مى‏پاشد ، هر معلمى كه تعليم مى‏دهد ، هر شخص سخاوتمندى كه بخشش مى‏كند ، و هر طبيبى كه مرهمى بر زخم جانكاهى مى‏نهد ، ستايش آنها از ستايش خدا سرچشمه مى‏گيرد ، چرا كه همه اين مواهب در اصل از ناحيه ذات پاك او است ، و يا به تعبير ديگرحمد اينها ، حمد خدا ، و ستايش اينها ستايشى براى او است.
و نيز اگر خورشيد نورافشانى مى‏كند ، ابرها باران مى‏بارند ، و زمين بركاتش را به ما تحويل مى‏دهد ، اينها نيز همه از ناحيه او است ، بنابر اين تمام حمدها به او بر مى‏گردد. و به تعبير ديگر جمله الحمد لله رب العالمين ، اشاره‏اى است هم به توحيد ذات و هم صفات و هم افعال ( دقت كنيد).
+ *15* تفاوت ميان حمد و مدح در چيست؟
1- حمد در لغت عرب به معنى ستايش كردن در برابر كار يا صفت نيك اختيارى است ، يعنى هنگامى كه كسى آگاهانه كار خوبى انجام دهد ، و يا صفتى را براى خود برگزيند كه سرچشمه اعمال نيك اختيارى است ، ما او را حمد و ستايش مى‏گوئيم .
ولى مدح به معنى هر گونه ستايش است ، خواه در برابر يك امر اختيارى باشد يا غير اختيارى ، فى المثل تعريفى را كه از يك گوهر گرانبها مى‏كنيم ، عرب آنرا مدح مى‏نامد ، و به تعبير ديگر مفهوم مدح ، عام است در حالى كه مفهوم حمد خاص مى‏باشد.
+ *14* چرا در سوره فاتحة الكتاب بعد از بسم الله الرحمن الرحيم حمد و ستايش خدا آمده است؟
بعد از بسم الله كه آغازگر سوره بود ، نخستين وظيفه بندگان آنست كه به ياد مبدء بزرگ عالم هستى و نعمتهاى بى‏پايانش بيفتند ، همان نعمتهاى فراوانى كه سراسر وجود ما را احاطه كرده و راهنماى ما در شناخت پروردگار و هم انگيزه ما در راه عبوديت است .
اينكه مى‏گوئيم : انگيزه ، به خاطر آنست كه هر انسانى به هنگامى كه نعمتى به او مى‏رسد فورا مى‏خواهد ، بخشنده نعمت را بشناسد ، و طبق فرمان فطرت به سپاسگزارى برخيزد و حق شكر او را ادا كند.
همه 6 نظر
بعد از بسم الله ... ؟ يا بعد از بسم الله الرحمن الرحيم ؟ كه آغازگر سوره بود ، در ضمن آيا مثل پرسش مطرح شده را داشتيم ؟ كه : چرا سوره فاتحة الكتاب با جمله ي ( بسم الله الرحمن الرحيم )شروع مى‏شود؟
+ *13*الْحَمْدُ للَّهِ رَب الْعَالَمِينَ‏(2) الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ‏(3)
ترجمه: 2- ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.
3- خداوندى كه بخشنده و بخشايشگر است ( و رحمت عام و خاصش همگانرا فرا گرفته است)
همه 6 نظر
سلام عليكم. الرحمن الرحيم را در سوره ي حمد مي خوانيم. انشاء‏الله. ممنون ار توجهتون به اتاق تفسير قرآن
+ *12* چرا گاهي اوقات هنگامي كه شيعيان كارشان را بدون بسم الله شروع مي كند خداوند آنها را دچار ناراحتي مي كند؟
امام صادق (عليه‏السلام‏) هنگام نقل اين حديث فرمود : بسيار مى ‏شود كه بعضى از شيعيان ما بسم الله را در آغاز كارشان ترك مى‏ گويند و خداوند آنها را با ناراحتى مواجه مى‏ سازد تا بيدار شوند و ضمنا اين خطا از نامه اعمالشان شسته شود.
+ *11* عبد الله بن يحيى و نشستن بر روي تخت بدون گفتن بسم الله...
عبد الله بن يحيى كه از دوستان امير مؤمنان على (عليه‏السلام‏) بود به خدمتش آمد و بدون گفتن بسم الله بر تختى كه در آنجا بود نشست ، ناگهان بدنش منحرف شد و بر زمين افتاد و سرش شكست ، على (عليه‏السلام‏) دست بر سر او كشيد و زخم اوالتيام يافت
بعد فرمود : آيا نمى‏دانى كه پيامبر از سوى خدا براى من حديث كرد كه هر كار بدون نام خدا شروع شود بى سرانجام خواهد بود ، گفتم پدر و مادرم به فدايت باد مى‏دانم و بعد از اين ترك نمى‏گويم ، فرمود : در اين حال بهره‏مند و سعادتمند خواهى شد.
چراغ جادو
گروه تفسير قرآن
vertical_align_top