پيامهاي اتاق
+
سوال شماره 4)عشق رو از ديدخودتون تعريف کنين؟وبعد بگين به نظرتون چرا ماعاشق ميشيم؟اگه عاشق نباشيم چي ميشه؟ و....(ميخوام عشق روکلي بررسي کنين برا همين گزينه ندادم)
راهنمايي: (اگه بتونين هر دو نوع عشق زميني وعشق به خدا رو توي ديدگاهتون جا بدين بهتره)
ثانيه ها...
92/4/3
*سحربانو*
عشق يکي از زيباترين احساسات انسانه که وابسته به روح آدميه... عاشق ميشيم چون يه جور حس نيازه... نياز به دوست داشتن و دوست داشته شدن... اگه عاشق نباشيم هيچي نميشه:دي هي ميايم پيامرسان و فيد ميزنيم: دي
*سحربانو*
رزرو:)
**کيميا يزداني**
انشااله زود خوب ميشي عزيزم....برات رزرو کردم خواهري:)....آقا معين قول نميدوم ولي اگه اين سوال به خوبي وسريع به اون چيزي که ميخوام رسيد...فقط يه سوال ديگه ميزارم..که اونم بعيده که زود به جواب برسيم با بچه هاB-)
**کيميا يزداني**
سايه قبول کن که اوني رو که من پرسيدم نگفتي:) // مثلا من عشق رو اينجوري تعريف ميکنم:عشق مثل يه اکسير(ازهمه نوعش شفا بخش.جوان کننده ..جاودانه و..) ميمونه که اگه نباشه زندگي بي معنيه وکسل کننده اس...حالا تو هم رو اين مدل تعريف کن.2 سوال ديگه رو هم نميتونم راهنمايي کنم چون جوابا لو ميره...:D
**کيميا يزداني**
شاعر عزيز قانع نيستم .... بهش فکر بفرمايين وبيشتر توضيح بدين اولين هدف اتاق کار کردن با فکره...:) منتظر توضيحتون هستم...........باشه نسل چهارم شما هم بعدا جواب بدين ولي بدونين اين بعدن گفتنا انتظارمو بالا ميبره ها ..چون من برداشتم اينه که ميخواين عميق فکرکنين....منتظرم:)
سوته دلان
چيزي که برا خيلي ها نامفهموم و تقريبا همه دچارشيم/ فکر ميکنم انکار ناپذير...و تقريبا تو دوره هاي مختلف زندگي متغيير! ميتونه هر چيزي باشه به تعريف من داشتني نيست يعني خواستني/ چون خواستني براي اونچه داري نيست!
سوته دلان
اينجوري هم ميشه بگي...تو دورهاي مختلف زندگيت تو رو مجبور به تلاش برا داشتنش ميکنه! خاصيتش هم فکر ميکنم اين باشه که بعد بدست اوردنش ديگه نداريش و اون خودشو غالب يه چيز ديگه کرده!
سوته دلان
اهان اينم بگم من زياد موافق اينکه عشق ادم کور ميکنه نيستم! و قتي به يه موضوع عميق فکر ميکني و يا براش و قت ميزاري يا مثلا تقريبا تمام ذهنت پر کرده از خودش(حالا عشق ميتونه هر چيزي باشه) خيلي غير عادي نيست نتوني به چيز ديگه اي فکر کني.
سوته دلان
اين چيزي که کلي بهش فکر ميکنم اما اين قانون منه( همه چيز خوبه تا قبل از اينکه اسيرش نشي) هميشه فکر ميکنم اين يه بازي و تو اين بازي کسي برنده است که داره فرار ميکنه(معمولا عشق در حال فرار يا اينجور به نظر ميرسه، دست نيافتني) تو تعريف بالا گفتم ادم مجبور ميکنه و من هميشه از جبر فرار کردم!
**کيميا يزداني**
*جناب سوته دلان *تعاريفتون بسيار فلسفي بود...!ولي خاصيت عشق اينه که بعد از به دست اوردنش ديگه نداريش.!!(اين خاصيته يا جزبديهاشه؟)عشق داشتني نيست خواستنيه يعني چي؟..يعني بايد عشق رو تو بخوايش تا به وجود بياد..!؟(برداشت من:ماچيزايي رو که داريم نميخوايم ودنبال چيزاي ميريم که نداريم يا عاشق چيزاي ميشيم که نداريم. منظورتون اينه يا چيز ديگه؟)//
**کيميا يزداني**
مسئله ديگه اينه که همه ميگن عشق ادم رو کور ميکنه ...دفاع شمااز اين نظرتون چيه؟(مثال بزنين يا واضح تر بگين)//منم ميگه همه چيز خوبه تا وقتي اسيرش نشي ولي اين قانون کلي ! قانون شما در مورد عشق چيه..؟ شما چه بخواي چه نخواي وچه بدوني وچه ندوني همين الان عاشق هستي.!!عشق = جبر!!..نه توعشق جبري نيس کسي شمارو مجبور به عاشق شدن نکرده...شما از خودتون دارين فرار ميکنين نه اينکه عشق ازتون فرار کنه..
سوته دلان
اول اينکه من قرار نيست اينجا چيزو ثابت کنم يا مثلا از خودم دفاع کنم که عاشق نيست/گفتم خاصيتش چون نميخواستم بگم بد چون اون وقت بايد خوبش هم ميگفتم!/يعني خواستني چون خواستني براي اونچه داري نيست (چيزايي رو که داريم نميخوايم ودنبال چيزاي ميريم که نداريم.)
سوته دلان
قانوني در مورد عشق نميشه وعض کرد کلا غير قابل پيش بيني/منم عاشق هستم و اينو ميدونم. نميشه گفت عشق=جبر ولي وقتي از اول انتخابش ميکني و تا وقتي به دست نيارش تورو مجبور به داشتنش ميکنه / خب من اينجوري تصور ميکنم وقتي عاشق چيزي ميشي اون جزي از خودت ميشه اين تعريف هم خيلي نميتونه عجيب باشه(فرار از خودم) بعد من نگفتم عشق از ادم فرار ميکنه ....
سوته دلان
بلکه گفتم تو اين بازي کسي برنده است که داره فرار ميکنه/ شايد من اين توانايي نداشته باشم که بيخيال اون چه که خواستم بشم!
**کيميا يزداني**
من نگفتم ثابت کنين گفتم با يه مثال توضيح بدين که ميشه عاشق شد وبه مسائل ديگه هم فکر کرد.../من ظور من از قانون يعني يه همچين چيزي:فرض بفرماين شما امروز مهمون دارين وعجله دارين که کتري آبي که روي گاز کذاشتين زود تر به جوش بياد وچايي براي مهمون هاتون ببرين ولي هرچي منتظر ميمونين آب جوش نمياد.پيش خودتون ميگين حالا اگه خودم بودم وکار هم داشتم کتري زود تر جوش ميومد!..وبنابر اين اتفاق قانوني براي خودتون
**کيميا يزداني**
وضع ميکنين با اين عنوان که:وقتي مهمون دارم آب ديرتر جوش مياد....درسته که عشق غير قابل پيشبينيه ولي وقتي شما ميگي نميشه براش قانون وضع کرد خودش يکي از قانون هاي عشق ميشه براتون....نگفتين که ريشه عشق از کجاست چي دروجود ما باعث بروز عشق ونياز به عاشق شدن ميشه؟
**کيميا يزداني**
*هاله جون* ما عاشق ميشم چون خدا اين صفت رو تو وجودمون گذاشته ..!ميخوام يه قانون توي ذهنت درمورد عشق درست کني ...وبگي...منتظرم.//*شاعر پرواانه ها* اون عشق بينهايت ودست نيافتني فقط براي خدا شيرينه...به نظرت براي عشق هاي زميني بليد چطوري باشه.؟(ريشه عشق هاي زميني از کجا آب ميخوره؟)
**کيميا يزداني**
*سايه *تعاريفت دقيق نيست ميخوايم از تعاريفت مطمئن باشي بعد مطرح کني ...فکر ميکنم وشايد به کار نبر فکر کن وبه نتيجه برس ودوباره نظرتو اعلام کن!
سوته دلان
ببخشيد خانوم يزداني بيشتر از اين برام قابل بيان نيست! حداقل من علمش ندارم به هر حال منتظر تعريف نهايي شما ميمونم!
غزل صداقت
چه سوال سختي :) عشق .. يه جور نياز .. يه جور وابستگي ... يه جور .. نعمت شايد ... قسمتي از احساساتمون رو در بر ميگيره .. يني بيشترشو.. انسان وقتي به جايي ميرسه که ميتونه اين نياز رو توي وجودش درک کنه و ميخواد بهش برسه .. عاشق ميشه..حالا دو جور عشق داريم..يه جورش که همون يه عشق خوبه و ممکنه کليييييييي هم فوايد داشته باشه .. اما يه عشق ديگه هم هس که تخريب کنندس .. :)
**کيميا يزداني**
*جناب سوته دلان* ممنونم وخواهش ميکنم .....فقط اينکه وقتي ما براي هر چيزي يه قانون داشته باشيم توي مواقع بحراني بهتر ميتونيم عمل کنيم چون قانون خودمون ميشه يه انرژي مثبت درراستاي رسيدن به هدف...پس سعي کنين براي عشق هم يه قانون بزارين براي خودتون....مثلا من تا عاشق خودم نشم نميتونم عاشق کسي بشم..
**کيميا يزداني**
*غزل خانوم* عشق =وابستگي !! نه عشق با وابستگي متفاوته//عشق تخريب کننده چيه؟چطوريه ؟از کجا ميفهمي تخريب کننده اس؟
غزل صداقت
وابستگي که خيلي عميق بشه به نظر من عشق به وجود مياد ... يني عاشق کسي شدن که ممکنه زندگيتو نابود کنه به اين ميگن عشق تخريب کننده :)
**کيميا يزداني**
وابستگي وقتي زيادبشه عشق به وجود نمياد ...وابستگي شديد به وجود مياد ..عشق متفاوت از وابستگيه...
غزل صداقت
تهش ميشه عشق :)
**کيميا يزداني**
سلام *آقا معين* سوال به اين کلي گرايي..کيف کنين:D //سوال چرا ماعاشق ميشم مشکل داره!! يعني چي؟!!؟///*غزل جان *عشق هيچ وقت از بين نميره فقط شايد جاش رو به نفرت بده ولي اونم نه همهي جاش رو...! ولي عشق از روي وابستگي اگه از بين بره عشق از از بين ميره:)
**کيميا يزداني**
*آقاي آساک*الان دقيقا شما به کدوم سوال پاسخ دادين؟!!!
*عاطفه*
عشق يعين اينکه همه چيو واسه معشوقت بخواي...........شبا بالشت از اشکي که واسش ميريزي خيس شه.......منطق مانع بشه که عشقو به سبکسري تعبير کني روحت بي پروا بخواد داد بزنتش و ........وجودتو روحتو متعلق به اون بدوني
**کيميا يزداني**
ممنونم* شاعر پروانه ها*.....وليفقط حرفمو تاييد کردين يا خودتون هم به اين نتيجه رسيدين؟:)//*عاطفه خانم* خيلي تعريف عاشقانه ايه ..والبته خيلي هم تعريف سقيليه!..يکم شفاف تر توضيح بده وبقيه سوالا رو هم جواب بدين:)//*جناب نسل چهارم *اينجا نميتونم معني نداره ..شما ميتونين ومن تا هر وقت نياز باشه منتظر جواب شما ميمونم...:)
**کيميا يزداني**
*بعدا به اين سوال پاسخ داده ميشه ...لطفا تا باز شدن نظرات اين سوال دقيق بهش فکر کنين...با تشکر:)*