فرستنده :
بهروز نمازي
سه شنبه 93/7/1
دلم از رفتن تو سخت به هم مي ريزد
بروي واژه ي خوشبخت به هم مي ريزد
آمدي توي خيابان و همه فهميدند
شهر را موي کمي لخت به هم مي ريزد
عطر آغوش و تنت حاشيه ي امنيت است
مرد را فاصله در تخت به هم مي ريزد
پاره کن پيرهنم را که زليخا ها را
حالت پارگي رخت به هم مي ريزد
عشق با فتح دلت تاجگذاري شده است
بروي سلطنت و تخت به هم مي ريزد
آنچه در تجربه ي ماست نشان داده که عشق
تا خيالت بشود تخت... به هم مي ريزد....
شهاب/ علي جان
فرستنده :
سيده زهرا رحماني / Zahra Shia
چهارشنبه 93/6/5
مي دوني بهترين دوست کيه؟
کسي که اولين قطره اشکتو مبينه، دوميشو پاک مي کنه، سوميشو به خنده تبديل مي کنه...
سلام دوستم. تو وبلاگم منتظرتم. با مطالب خييييييييييييييلي جديد به روزم. "نظر" يادت نره...
فرستنده :
mahak
دوشنبه 93/5/27
خداا من چه سازم
خسته راه درازم
نه فرهادم که مرد از داغ شرن
نه اوبم که با دنا بسازم