فرستنده :
سيده زهرا رحماني / Zahra Shia
شنبه 93/6/1
مي دوني بهترين دوست کيه؟
کسي که اولين قطره اشکتو مبينه، دوميشو پاک مي کنه، سوميشو به خنده تبديل مي کنه...
سلام دوستم. تو وبلاگم منتظرتم. با مطالب خييييييييييييييلي جديد به روزم. "نظر" يادت نره...
فرستنده :
آدمــــــــــک ســـــــــنگي
شنبه 93/5/11
هو النور...
حضرت يوسف از بالاى قصر جوانى را ديد كه با لباسهاى مندرس از كنار قصر عبور مى كرد، جبرئيل به حضرت عرض كرد: اين جوان را مى شناسى ؟
حضرت يوسف فرمود: نه .
جبرئيل فرمود: اين همان طفلى است كه در گهواره به سخن آمد و نزد عزيز مصر به پاکدامني و طهارت تو شهادت داد ..
حضرت يوسف فرمود: او را بر من حقى است ، پس دستور داد، جوان را آوردند و امر كرد او را لباسهاى فاخر پوشانيدند و انعام زياد در حق او ارزانى فرمود...
با نگاه به اين منظره جبرئيل به خنده آمد !
حضرت يوسف فرمود: آيا احسان ما كم بود كه به نظر تحقير تبسم كردى !؟
جبرئيل عرض كرد. غرض از خنده من اين است تو كه مخلوقى هستى در حق اين جوان به واسطه يك شهادت بر حقى كه درباره تو در حال خردسالى و بى اختياري داده بود اين همه احسان كردى ،
پس پروردگار بزرگ در حق کسي که بر توحيد و وحدانيت او گواهي داده ، چقدر احسان خواهد فرمود ...
فرستنده :
elham
پنج شنبه 93/4/19
گذشت ديگر آن زمان که فقط يک بار از دنيا مي رفتيم
حالا يک بار از شهر مي رويم
يک بار از ديار
يک بار از ياد
يک بار از دل
و يک بار از دست !
آري ديگر گذشت آن زمان . . .