پيام
+
گفت وگو بانويسنده دفاع مقدس:امام ميتوانست دواستراتژي براي ادامهي جنگ در آن شرايط بيثباتي سياسي در نظر بگيرد. امام يا بايد جنگ را به نفع ثبات سياسي حل ميکرد و مثلاً باعراق صلح ميکرد، يا اينکه ابتدا ثبات سياسي را برقرار ميکردواز خلال آن مشکل جنگ را حل ميکرد. امام گزينهي دوم را انتخاب کرد. اما چطور ثبات سياسي را برقرار کرد؟ مبتني بر «حضور مردم» و فراخوان مردم براي حضور در صحنهي سياسي کشور.
سعيد عبدلي
93/6/5
نصرمن الله وفتح قر&
عراق در يک ساختار سياسي فروپاشيده، ارتشي را ديد که يک سال در خيابانهاي کشور درگير بوده و دچار فرسايش شده و با اين تحليل به ايران حمله کرد. البته عليالظاهر هم درست ميديد. اما آنچه را که عراق نديد، اين بود که قدرتي بالاتر از اينها موجب شد تا هم رژيم گذشته و هم ارتش قدرتمندش درهمبشکند. او غافل از نيروي مردمي و حضور مردم در تحولات جديد ايران شده بود.
نصرمن الله وفتح قر&
با برقراري ثبات سياسي در داخل کشور به تدبير امام، مجدداً آن قدرتي که منجر به سقوط رژيم گذشته شد، با گسترش حضور مردم در حبههها شکل گرفت. تا جايي که مردمي که در ابتداي جنگ به صورت «دسته»اند و نهايتاً در عمليات ثامنالائمه تبديل به «گردان» ميشوند، در طريقالقدس به «تيپ» تبديل ميشوند و در فتحالمبين و بيتالمقدس به «لشکر»! اين را ارتش عراق اصلاً نميتوانست پيشبيني کند.
نصرمن الله وفتح قر&
متن کامل در http://farsi.khamenei.ir/others-dialog?id=26476
سعيد عبدلي
@};-