شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
سلام دوستان *اتاقي جامع براي مناسبتهاي مذهبي* هدف از ايجاد اين اتاق جمع آوري پيامکهاي مذهبي است که دوستان در مواقع مناسبتهاي مذهبي با مراجعه به اين اتاق پيام موردعلاقه خود را پيدا کنند-------------------------در ضمن از همه دوستان تقاضا دارم در نوشتن پيامک مذهبي با اين اتاق همکاري فرمايند تا انشالله اتاق جامع و کاملي در پيش داشته باشيم

پيام‌هاي اتاق

چراغ جادو
+ *پيامک ويژه ايام تخريب قبور ائمه بقيع * گرچه تاريک است، در ظاهر ندارد يک چراغ همچو ايوانِ نجف نور و صفا دارد بقيع سر به ديوارش زند هر کس از اين جا بگذرد در سکوتش ناله‎ها و گريه‎ها دارد بقيع *هشتم شوال سالگرد تخريب قبور ائمه بقيع را به شما تسليت مي گويم*
بشکند دستي که ويران کرد اين گلخانه را/ در عزا بنشاند او، شمع و گل و پروانه را/ بشکند دستي که هتک حرمت اين خانه کرد/ شيعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد
در جهان، هم شأن و همتائي کجا دارد بقيع/ چونکه يک جا، چار محبوب خدا دارد بقيع/ نور چشمان رسول و، پور دلبند بتول/ صادق و سجاد و باقر، مجتبي دارد بقيع
درون قلب جهان، انقلاب گشته بيا/ نفس، بدون تو همچون عذاب گشته بيا/ نظاره کن به فرا سوي مدينه و ببين/ حرم به دست حرامي خراب گشته بيا
بشنو از اين قبرها بانگ اناالمظلوم را/ تا که مهدي باز آيد، اين ندا دارد بقيع/ تا شود ثابت که نور حق نمي‎گردد خموش/ گرچه ويران شد، جلال کبريا دارد بقيع
اين گلستان نبيّ بار دگر ويران شده/ چشم‎هاي منتقم، بار دگر گريان شده/ بعد تخريب بقيع و اين ستم در آن ديار/ گشت روشن، از چه قبر فاطمه پنهان شده
شب كه تنها ميشود با خلوت روحاني اش/ اي مدينه انـتظار ميهمان دارد بـقـيـع/ شب كه تاريك است و در بر روي مردم بسته است/ زائري چون مهدي صاحب زمان دارد بقيع
يا رب چه حكمتى است در اين بقعه شريف/ مهمان غريب و بارگه و ميزبان، غريب/ يا رب کرامتي! که زنم بوسه بر بقيع/ سر را نهم به خاک و بگويم بر آن غريب
جــلـوه جـنـت به چـشم خـاكيان دارد بـقـيـع/ يــا صــفـاي خـلــوت افــلاكـيــان دارد بـقـيـع/ گـر چـه مي تابد بر او خورشيد سوزان حجاز/ از پـــر و بــال مــلائـك ســايـبـان دارد بـقـيـع
دريغ و درد كه از ظلم دشمنان خدا/ خراب شد همه آثار بى شمار بقيع/ خراب كرد ستم، مشهد چهار امام/ كز آن شرف به سما يافت خاكسار بقيع
سلام من به مدينه، به آستان رفيعش/ به مسجد نبوي و به لاله هاي غريبش/ سلام من به علي و به حلم و صبر عجيبش/ سلام من به بقيع و چهار قبر ِ غريبش/ نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا/ گرفته باز دلم بهر قبر مخفي زهرا
نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا/ گرفته باز دلم بهر قبر مخفي زهرا/ آخر يه روز شيعه برات حرم ميسازه/ حرم براي تو شه کرم ميسازه
نه قبله در تو که قبله نماست در تو بقيع / نه کعبه کعبه اهل ولاست در تو بقيع هزار مرتبه برتر از عرش حق هستي / نياز خانه اهل سماء است در تو بقيع
گوش دِه تا گريه‎ي زار على را بشنوى / نيمه شب‎ها از دل خونين و حيران بقيع/ اين حريم عشق دارد عقده‏ها پنهان به دل / شعله‏ها سر مى‏کشد از جان سوزان بقيع/ اى جهان آباد کن، برخيز و مهر و داد کن / باز کن آباد از نو، کوى ويران بقيع
گرچه مى‏تابد بر او خورشيد سوزان حجاز / از پر و بال ملائک سايبان دارد بقيع / ميتوان گفت ازگلاب گريه اهل نظر / بى نهايت چشمه اشک روان دارد بقيع / شب که تنها ميشود با خلوت روحانى ‏اش / اى مدينه انتظار ميهمان دارد بقيع / شب که تاريک است و در بر روى مردم بسته ‏است / زائرى چون مهدى صاحب زمان دارد بقيع
در جهان، هم شأن و همتائي کجا دارد بقيع/ چونکه يک جا، چار محبوب خدا دارد بقيع/ نور چشمان رسول و، پور دلبند بتول/ صادق و سجاد و باقر، مجتبي دارد بقيع
قبور آل پيمبر، خراب و ويران است / فرشتگان همگان اند سوگوار بقيع/ در اين مصائب عظمى ولىّ عصر بوَد / شکسته خاطر و محزون و داغدار بقيع/ حراميان به حرم تا که حاکم اند روا ست / که مسلمين همه باشند شرمسار بقيع
در بقيع، اشک است که سخن مي‌گويد و حال، گوياتر از قال است و چشم‌هاي اشکبار، ترجمان دل‌هاي داغدار و بي‌قرار است.
ساعت دماسنج
گروه پيامک مذهبي پيامرسان
vertical_align_top