شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا

*diafeh*

+ [تلگرام] ‍ آنجا يک قهوه خانه بود. اما ننشستيم به نوشيدن دوتا استکان چاي، چرا؟ دنيا خراب مي شد اگر دقايقي آنجا مي نشستيم و نفري يک استکان چاي مي‌خورديم؟! عجله، هميشه عجله. کدام گوري مي‌خواستم بروم؟ من به بهانه ي رسيدن به زندگي، هميشه زندگي را کشته ام. محمود دولت آبادي
*diafeh*
..
بسيار عالي،....
*diafeh*
خب اگ اون موقه هم ميرفتيم با الان ميشد دوبار =)
*diafeh*
@};- : )
چراغ جادو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top