شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

درب کنسرو بازکن برقی
+ [تلگرام] دل به آغوش انزوا بستم منزوي خواندم و ترانه شدم کندم از هرچه غير مهرت دل غرق رويايِ شاعرانه شدم خش خش از مرگ برگ مي خنديد مردِ دلسردِ کوچه يِ پاييز روي هر شاخه ام تبر مي رُست جاي هرضربه اي جوانه شدم کوچه درگيرِ کوچِ مهتاب و... بسترِ قرصِ ماه بي خواب ... اشکِ رعيت، شراب ارباب ... شمع دلمرده را زبانه شدم بغضِ غم مي خورد گلويم را نان زند قيدِ آبرويم را خون دل پر کند سبويم را با گسل ها همآشيانه شدم گله را جاي گرگ، چوپان خورد زندگي در حياتمان مي مُرد شحنه را دزد تا به زندان برد پشتِ خونريزِ تازيانه شدم شک نشان کرده شيخ ايمان را داده بر سفره ها غم نان را بسکه بدعهد ‌بسته پيمان را سمت پيمانه ها روانه شدم تيرِ تقدير و داغ مرغ سحر جنگل شعله، رقص خاکستر مرگ اميّد و نسل ناباور هر سري خسته بود، شانه شدم زير بار زمانه خم نشدم منت آلوده ي ستم نشدم غرق روياي بيش و کم نشدم فارغ از بند آب و دانه شدم #مهدي_زکي_زاده
درب کنسرو بازکن برقی
آواي روستا
رتبه 1
1567 برگزیده
1267 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top