پيام
+
[تلگرام]
مهرتان راپاسخي نيست مگر , سپاس
مکتب خانه عشق
شصتمين دوره مسابقه شعر
جناب " مهدي زکي زاده "
حائز رتبه ( دوم ) با ( )امتياز
نااميدانه به ساحل زده دل ، والش را
زده بر زلفِ زمستان ، گلِ اقبالش را
نيست در #چشم ترَش معجزه خواهي از #يار
برده #همسايه يِ #بيگانه دل ، اموالش را
جاي مرهم به دلش زخمِ زبان ميبخشند
و فرومي خورد او بغضِ دمِ لالش را
ديگراز مرگ هراسي به دلش نيست که نيست
رفته بربادفنا ديده ، چو آمالش را
موقعِ زلزله بيرون نزند از #خانه
و نپرسد کسي از عاطفه احوالش را
جزغزل دست به دامان که بايد بشود
حافظ از عشق زند رنگِ صفا فالش را
ميزند شانه به موهايِ خيالي،يلدا
شادمان ميکند اينگونه مَه و سالش را
گرچه جنگل پرِ غوغايِ کلاغان شده،باز
آن عقابي ست که دراوج زند بالش را
آدم،آدم شود از رويِ حقيقت،وقتي
پخته از عشق کُنَدسيبِ دلِ کالش را
#مهدي_زكي_زاده
سقف امتياز از
@golchinmaktab
جبهه مقاومت اسلامي
96/10/9