پيام
+
[تلگرام]
ميرسد قصه به پايان روزي
قصه يِ غصه يِ دنيابا مرگ
زندگي واقعه اي امروزيست
مملو از حادثه يِ فردا، مرگ
دست دردستِ شقايق بايد
زندگي كرد ولي باورداشت
كه خزاني شوداين باغِ بهار
برگ ريزيست نه نازيبا، مرگ
گاه طوفاني وگاهي آرام
زندگي زمزمه اي درياييست
نيست دربيش وكمش فرق، آري...
هست چون ساحل اين دريا، مرگ
فرصتِ عمر به كوتاهيِ خواب
غم چوكابوس وخوشي ها، رؤيا
ناگهان ميرسداز راه و زَنَد...
بر دلِ خواب شده برپا، مرگ
آدم ازسيبِ بهشتي ميخواست
جاوداني شود اما افتاد...
برزمين وبسزايش دادند...
باغمِ عاشقيِ حوّا... مرگ
.
.
#مهدي.زکي زاده
زندگاني همراه عشق واميدوايمان وسلامتي وشادي ومرگي باآرامش وعاقبت بخيري درتقديرمان باد انشاءالله...
شادبادروحِ مسافران ديارباقي
جبهه مقاومت اسلامي
96/7/26