پيام
+
[تلگرام]
رودبازمزمه اي شورانگيز
سازدازياد تو دل رالبريز
کاش همراه تو ميخنديدم
اي بهاري نفست بي پاييز
تا زند رود به دريا دل را
از سر صخره ندارد پرهيز
شمس رويت دل تاريکم را
برده ازشرق غزل تاتبريز
بردلم تا ننشاند غيرت
آتش,از نزد رقيبان برخيز
پاي تيموري بختم لنگ است
تيغ ابروي کجت چون چنگيز
دوستت دارم ودانم دارد
سينه ي تو دل سنگي خونريز
جان بي عشق نمي ارزد هيچ
بخشدارزش به مترسک, جاليز
رود را زمزمه ي جريان است
عمر را باشدهمين زمزمه نيز
شعرپرشور وشعوري دارد
حضرت عشق,(حسين شبديز)
#مهدي.زکي زاده
تقديم به استادعزيزم شاعروهنرمندفرهيخته جناب استاد
#شبديز
بابهترين آرزوها برايشان که بهترينند
جبهه مقاومت اسلامي
96/5/23
انديشه نگار
جان بي عشق نمي ارزد هيچ