پيام
+
باچشم هاي بهمني ات انقلاب کن
بانو,بيا,به غمزه دلم را کباب کن
حتي ازاخم سرد تو دل,گرم ميشود
ارکان تخت بخت بدم را خراب کن
قرن سقوط عاطفه,قرن شقاوت است
روي نگاه عاشقم اما حساب کن
مستي نکرده,حد مراروزگار زد
پس بي خيال شيخ,به جامم شراب کن
آدم گذشت ازسرجنت براي عشق
دنياجهنم است,مرا کم عذاب کن
وقتي به مرگ ميشود آرام شد,بيا
بردار عشق,روسري ات را طناب کم
بي پاتوقي
95/11/21
آواي روستا
پيري شکسته ام وتويي پادشاه حسن....گاهي کرم نموده,دلم راخطاب کن