شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ آنقدر نيامد که غزل از دهن افتاد خشکيدگل،از دامن و از پيرهن افتاد شدحسرت و غم،قوتِ من و دل،همه ي عمر غالب شده پيري،خم و چين بر بدن افتاد خواب از نظرم بُرد و شبم تا سحر آشفت چشمانِ غزالش چوبه چشمانِ من افتاد شد باعثِ شاعر شدنم،روسري اش تا... در باد به رقص آمد و رويِ چمن افتاد هر هفته به فکرِ غزلي تازه،از آنم خواهد گذرِ عشق بر اين انجمن افتاد
چراغ جادو
آواي روستا
رتبه 1
1567 برگزیده
1267 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آبان ماه
vertical_align_top