پيام
+
[تلگرام]
در پاسخ به افاضات روحاني راجع به خلافت امام علي
کرانه مظلوميتت بي انتهاست
مولاي من! علي جان
روزي که فرمودي:
آنگاه که پيامبر به سوي خدا رفت.... . سوگند به خدا نه در فكرم مي گذشت، و نه در خاطرم مي آمد كه عرب خلافت را پس از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اهل بيت او بگرداند، يا مرا پس از وى از عهده دار شدن حكومت باز دارند ، تنها چيزى كه نگرانم كرد شتافتن مردم به سوى فلان شخص بود كه با او بيعت كردند. (نامه 62 به مردم مصر )
آن روز ها مردم عظمتت را ندانستند اما امروز دوباره مظلوميتت عيان شد.
مولا جان ! امروز مردي از همان مردمان بانگ بر آورده که _علي ، آري علي مطيع امر مردم بوده و راي مردم را شايسته اطاعت ميدانسته ؛ هر سو که مردمان راي داده اند علي پذيرفته و همان را اجرا کرده –
باورم نيست که اين مرد دردهايت را نميشناسد. باورم نيست که او پهلوي شکسته زهرا را نميشناسد. راستي مولا جان ! زهرايت را چرا نفرمودي که مطيع راي مردم باشد.؟ و بر در مردم ، پهلو شکسته نکوبد و مردم را بخاطر رايشان سرزنش نکند ؟
مولاي من آن مرد شايد نداند اما ما خوب مي دانيم که با اين نگاه به امامت راي مردم مبني بر تاختن اسبها بر پيکر پسر رسول خدا هم تطهير مي شود و مشروع است !
شگفت انگيز نيست که امروزجماعتي با تحريف ميخواهند مردم را گمراه کنند چرا که قبل از آنها هم جماعتي چنين کرده اند..
مظلوميت شما انجا آشکارتر است که جماعتي عمامه به سر و به ظاهر خليفه رسول خدا
اتمام حجت امام حسين با لشکر پسر سعد را مذاکره برد برد مي نامند و خيانت فرمانده هان امام حسن در ترک ايشان و تحميل سازش بر امام حسن را صلح فداکارانه مي داند اکنون پيمان شکني مردم پس از غدير و و تنها گذاشتن امام را اطاعت علي از راي مردم مي نامد .افسوس که اين جماعت فرصتي را که براي مشاوره با خناسان صرف ميکند براي ورق زدن کتاب خدا و نهج البلاغه مصروف نميدارند .
سه شنبه 30 خرداد 1396
مسیر عرشی
96/4/2
عشقستان اسماعيل
يادش به خير شهيد حسين علم الهدا براي نهج البلاغه نخواندن شاگردانش گريه کرده است... شايد او مي دانسته نتيجه اش مي شود اين
