پيام

همابانو
96/3/16

+ [تلگرام] سلام بفرماييد شيريني پنجره اي با طعم پارسي بلاگ:)

امروز داشتم به اين فکر مي کردم شايد يه روز برسه دير يا زود .. منم مثل خيلي ها که تا همين پارسال هم اينجا بودند ولي براي هميشه پر کشيدند و ديگه هيچ وقت... يا کسايي هم که، هستند در اين دنيا، ولي هيچ ردي از عبورشان دبگه در پارسي نيست و.... منم ديگه شايد هيچ وقت اينجا نباشم..

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} سلام مادر جون...اين حرفا چيه؟

خوبي اين نوع فيدهاي دلدادگي من به سايت محبوبم پارسي بلاگ اينه که ..حداقل ميتونه با تداعي اين فيدها ، گاهي يادي از منو هم در دل* دوستان *تداعي کنه و....

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} سلام عزيز دلم.. دو روز که نبودي ........... :{ وااااي مهسا..شما و بعضي از دوستان نباشيد من ديووونه ميشم .. اين دو روز دلم هزار ...... :(

:(مادر جون شرمنده بي خبر رفتم..... هستم در خدمتتون@};- .

چه شيريني هاي قشنگي.... من هميشه زرد درست ميکردم.... چه رنگي ريختيد توش؟

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} مادري با اين اوصاف چطوري از نبودن خودتون صحبت ميکنيد ؛ فکر دل ما نيستيد؟

ايشالا هميشه سايتون رو سر ما باشه..... هيچ کس مثل شما نيست@};- .

چقدر قشنگه:) چ جوري درست ميشه؟:) و اينکه اين حرفاي بد کامنت اول چيه:-/ x-(

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} ان شاالله که بعد صد سال باز هم سايه تون بر سر خانواده و دوستان مستدام باشه.

هماجون شيريني اين شيرينيو به کاممون تلخ کردياااااااااا. اين حرفا چيه؟:(

دوست دارم شيريني پنجره اي. ولي خيلي وقت گيره. ايول آبجي جون تو ماه رمضون با اون هواي داااااغ شهرتون اراده کردي براي پختن همچين شيريني خوشمزه اي

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} دشمنت شرمنده گلم.. عزيز من که نگفتم ميخوام برم قربونت برم . . گفتم اگه يه روزي به هر دليلي ديگه هيچ وقت نبودم دلخوشي ام اينه که اين دلداگي من به پارسي و دلبستگي من به دوستام با توجه به اين نوع فيدهام کمي هم منو اينجا تداعي ميکنه :) @};- من و دل کندن از شماااااااااا؟!:-/

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} چشمات قشنگ مي بينه عزيز دلم.. از رنگ هاي خوراکي و زعفران هم استفاده کردم:)

بح بح دست مريزاد مادرجان:) من شيريني پنجره اي دوست:)

{a h=jadekhatereha} سحربانو {/a} قشنگ نيگاهته سحر جون .. دستور پختشو همين جا ميزارم عزيزم ..قربونت برم ديروز يهويي داشتم به يه چيزي فکر ميکردم اين حرف از ذهنم عبور کرد .. والا منو و دل کندل از پارسي .. محالِ:) @};-

{a h=Modir}سيدمحمدرضا فخري{/a} سلام جناب مدير.. سپاس از حضور و دعاي خيرتون ..همچنين شما ..خدا شما رو حفظ کنه

{a h=banamak57}هايدي{/a} الهي دورت بگردم آبجي جون ..من صداي شما رو اينجا از پشت کلمات مي شنوم جون مي گيرمB-) ديروز صداي خيالم بلند بود يهويي اينجا نوشتمش .. والا هيچ چيز منو از اينجا نميتونه جدا کنه .. *حتي حادثه* .. دوبار حادثه دست به دست داد تا من و دلمو ذهنمو از اينجا دور کنه .. ولي دلِ من اينجا گره خورده .. *اونهم يه گره کور عاشقونه* .. ديگه فقط اگِ دست ِ خدا بخواد .........:) @};-

{a h=haftasman}2 هفت آسمان{/a} عزيزم:) @};- روش پختشو مي زارم ان شا الله شما هم درست کنيد:)

{a h=banamak57}هايدي{/a} فدات آبجي جان.. به تنهايي درست نکردم عزيز.. زن دايي آقام که بيشتر وارد بودند کمکم کردن:) اونقدر ها من هنرمند و زرنگ نيستما آبجي جان..:)

{a h=maysan}در انتظار آفتاب{/a} الهيييييييييي قربونت برم..:)@};- عزيز دلم روش پختشو مي زارم عزيز شما هم درست کن .. دورت بگردم اگه ديدي و دلت کشيد ..:(

مواد لازم : گلاب 40 گرم ، نشاسته 40 گرم ، تخم مرغ 3 عدد ، آرد 40 گرم

بتدا گلاب و نشاسته رو مخلوط و با قاشق کمي بهم مي زنيم تا حل شه و حالت خميري بگيره ، بعد تخم مرغ رو هم با قاشق هم مي زنيم ، آرد رو هم مخلوط کرده و هم مي زنيم ، بعدا موارد رو از صافي رد مي کنيم تا موادمون يک دست شه ، بعدا مواد رو سه ظرف بطور مساوي تقسيم مي کنيم و با رنگ خوراکي هر کدام رو به رنگ دلخواه در مياريم

ا، مي تونيم به جاي رنگ زرد از زعفران هم استفاده کرد ، بعدا سه ظرف مواد رو همزمان در يک ظرف مي ريزيم که رنگ ها کنار هم قرار بگيره نه در هم بشه .. و نبايد مخوطشکنيم ، در ماهيتابه بسيار گود هم روغن ريخته و داغ مي کنيم ، قالب شيريني پنجره اي رو هم در روغن کمي داغ مي کنيم ، ابتدا يه قطره از مواد رو توي روغن مي ريزيم وقتي پف کرد و بالا اومد مي دونيم روغن براي پخت شيريني آماده است

، قالب رو در مواد مي زنيم طوري که مواد روي قالب رو بگيره و و سريع در روغن قرار مي ديم ، چند ثانيه مي زاريمتا کمي شکل بگيره و بعد تکون مي ديم تا از قالب جدا شه ، سعي مي کنيم شيريني رو با قالب زير روغن نيگه بداريم ، وقتي سرخ شد روي يه پارچه تميز مي زاريم تا روغنش گرفته شه و بعدا پودر قند روي شيريني الک مي کنيم

بح بح، رنگ و لعابي به پارسي دادين ! :)

{a h=parsiGolchin}شکار لحظه ها{/a} :)سپاس از حضورتون:)

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} فداي آبجي گلم. از طرف من به صداي خيالت نهيب بزن و بگو از اين به بعد فقط از بودن و موندن و عشقولانه حرف بزنه و بس و الا ميزنمشاااا خخخخ اينم کمال همنشين :دي

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} خيلييييم هنرمندي. اصلا تنهايي هم نميشه هااا چون ميسوزه. يکي بايد تند تند مواد بزاره يکي تندتند برداره. درهرحال عااالي

يدش بخير چقدر درست ميکرديماا. ديگر پير شدم و حوصله ندارم:(

{a h=banamak57}هايدي{/a} وااااااااااااااااااي هايدي مردم از خنده بخدا:) .. عه چه تکيه کلام قشنگيييييييييشد !:) نميدونم چون شما گفتيش براي من اينقدر قشنگ و لذت بخش جلوه داد يا راستي راستي تکيه کلام قشنگي بيد :) * آخ که دوست داشتن چه ميکنه با آدم !!!*:)

لطف داريد عزيز دلم... عالي نگاهته آبجي دوست داشتني ام@};-

{a h=moshkinghalam}مشکين قلم{/a} ليلي ِ من .. کجا پيريد.. :( تازه قراره براي ما ............:) آخخخ ليلي جان .. من چقد منتظر اون لحظه ام:) .. خداکنه تا تو پارسي هستم اين اتفاق رقم بخوره و من اين فيد رو بزنم ..:)

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} خخخخخخ اي دااااد :دي :دي

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} خدايي تکه کلام قشنگيه. من هرجا بشنوم يادت نيفتم حتي تو دعواها خخخخخ. خوبه رفيق ناباب نيستي و الا ديگ چيا ازت ياد ميگرفتم خخخخخخ

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} عزيززززمي

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} موتشکرم مادرجان :)

{a h=banamak57}هايدي{/a} عهههههههههه هايدي جون.. يعني توي دعوا هم ياد من ميوفتي آبجي جان..:) خو اي خو خيلي بد شد از من توي ذهن ها ترسناک ساخت اين تکيه کلامه:) * تو ذهن بعضي ها هم که آشوبگرم *:)

{a h=banamak57}هايدي{/a} عمرميد شما:) @};-

{a h=parsiGolchin}شکار لحظه ها{/a} زنده باشيد:)

@};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} @};-