فرستنده :
ميثم عبدلي
پنج شنبه 86/11/18
سلام
قربان شما
شما لطف داريد خوبي از خودتونه
ببخشيد شما از کدوم شهر استان فارس هستيد
فرستنده :
ابراهيم زارع مهرجردي
دوشنبه 86/11/15
سلام بهار خانم يا آرزو خانم
دل نوشته هات خيلي باحال بود
اگه خواستي يک سري هم به وبلاگ من بزن و نظر بده
ممنون!
www.hamrahmobile.parsiblog.com
فرستنده :
AMIR
سه شنبه 86/10/18
جام دستت!!
اي فداي چشم مستت هوشمند
ميفروشي جام دستت را به چند
جام دستت پرشراب لعل گون
هرکسي جزمن بنوشد-سرنگون
من ترا درمتن باران يافتم
درميان خيل ياران يافتم
من خمارآلوده -جام توام
آهوي افتاده دردام توام
تيرمژگان ترا من خورده ام
بادل خونين پناه آورده ام
باتو پرواز صحاري ميکنم
تاسحرشب زنده داري ميکنم
بعدازآن شب خواب شبهاي مني
تا سحر بامن چه خوش سرميکني
اي صنم عشق تودنياي من است
يادتو-روياي زيباي من است
قيمتش گر جان بودجان ميدهم
هرچه ديگر-گر بود-آن ميدهم