شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

درب کنسرو بازکن برقی

آشوان

+ سربازيم تموم شد:)
خوبه.:D ...
کجا افتاده بودي؟
آشوان
سمنان:(
عجب جايي! يني من حاضرم بميرم ولي حتي اونججا رو از نزديک نبينم ...شوهر خواهرم اونجا افتاده بود بيچاره اسم سمنان ميشنوه اشک توچشاش جمع ميشه
آشوان
خيلي بد بود:(
افتضاحه ...درک ميکنم
مگه چشه؟
بگو چش نيست =)
گوشه؟
اشوان بيا از خاطرات خوش سربازيت بگو يکم بخنديم
آره بياين بگين بخنديم حوصله ديدن خندوانه ندارم ههه
من سال شصت چهل دختر شاهرود بودم اونم فصل پاييز يه روز با چند نفر آوردنمون پادگان شاهرود اونجا بود که متوجه شديم توي چه جهنمي آموزشي رو ميگذرونيم .
چرا شما اقايون از سربازي فراري هستين؟
شاهرود که هواش خوبه...فقط زياد برف ميباره
واقعا همينطوره ..من يکي از بزرگ ترين آرزوهام رفتن به سربازيه :D
بله عرض کردم که ! پادگان شاهرود خيلي خوب بود اما چهل دختر بيابون برهوت بود بدون هيچ امکاناتي ... اونجا تبعيدگاه شادروان خلد آشيان آقاي طالقاني هم بوده ... جاده اي که از شاهرود بسمت چهل دختر مبره در ادامه به گنبد ميرسه و باز در ادامه به جاده کناره ميرسه ... يه روز که مرخصي داشتم تصميم گرفتم برم گنبد ، ميني بوس سربالايي رفت و رفت تا به نهايت بلندي رسيد ناگهان آنطرف بقدري سرسبز بود که باور کردني نبود
اين طرف خشک و بي آب و علف اونطرف چراگاههاي فراواني که حيوانات مشغول چرا بودند چه جاده خطرناکي هم داشت ماشين همش در سينه کوه حرکت ميکرد :) بهترين خاطرم از دوران آموزشي بود .
منکه به عشق جبهه و جنگ با تجاوزگران عراقي به سربازي رفته بودم اما آنجا بقدري همه ما رو اذيت کردند که همه از خدمت بيزار شده بودند و قصد داشتند يه جوري فرار کنند که تعدادي هم فرار کردند !!!
ساعت ویکتوریا
آشوان
رتبه 0
0 برگزیده
251 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top