شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

چراغ جادو
اين داستان کهنه را گفتن چه سود است؟؟؟ *ديگر نگو رفتن برايم باز زود است *من از دروغ ليلي و مجنون گذشتم *قدر تمام بيکسي هايم شکستم *ليلاي تو بهتر که با دردش بميرد* *دور از دل مجنون نامردش بميرد* *آن روزها شوق نگاهت در دلم بود *ماندن کنارت آرزوي باطلم بود *از شاخه سيبي را به نام عشق چيدي *در چشم من شوق نگاهي تازه ديدي *من را به جرم عاشقي ديوانه خواندي *سوي خودت خواندي و از خود راندي
*دستت مرا در خاطراتم دار ميزد *مرگ مرا در کوچه هاي شب جار ميزد....
باران*
هي خدا......مجنون نامرد
باشه چشم
در چشم من شوق نگاهي تازه ديدي @};- زيباع @};-
چراغ جادو
خاله سارا
رتبه 0
0 برگزیده
1044 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top