پيامهاي اتاق
+
حکايت من ،حکايت کسي است که عاشق دريا بود ، اما قايق نداشت ؛ دلباخته سفر بود ، اما همسفر نداشت ؛ حکايت کسي است که زجر کشيد ، اما ضجه نزد ؛ زخم داشت ، ولي ناله اي نکرد ؛ نفس ميکشيد اما همنفس نداشت. خنديد ، غمش را کسي نفهميد.
.: صداي باران :.
93/12/17