شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي اتاق

ساعت ویکتوریا
+ بريد سياه بپوشيد /كه باز حسين يتيم شد/حسن ديگه غريب شد/ زينب دوباره پير شد/بريد طبيب بياريد/ كه زخم سر عميقه/نگيد به زينب او/ كه زهر به شمشير بوده/بگيد كه شير بيارن/ ميگن كه شير دواشه/بچه يتيما بابا/ ديگه داره مي خوابه
+ با غروبت گشت تاريك اولين خورشيد شهر/با غروبت گشت تنها شير حق چاه غمت/با سرت قاتل چه كرد اولين شهيد محراب/گو كه گر زهرا بود باز سرت مي شد دوتا
ساعت ویکتوریا
گروه مراسم مذهبي
vertical_align_top