شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت دماسنج
+ عکس اول را در آورد: اين پسر اولم محسن است! عکس دوم را گذاشت روي عکس محسن: اين پسر دومم محمد است، دوسال با محسن تفاوت سني داشت! عکس سوم را آورد و گذاشت روي عکس محمد؛ رفت بگويد اين پسر سومم... سرش را بالا آورد، ديد شانه هاي امام(ره) دارد مي لرزد… امام(ره) گريه اش گرفته بود… فوري عکس ها را جمع کرد زير چادرش و خيلي جدي گفت: چهارتا پسرم رو دادم که اشکتو نبينم… ...
.:آيينه:.
فداي امام عزيزم.. دلم برات تنگه امام جان.. خيليـــــــــــ
هييي امام کجايي ببيني يک عده به اسم انقلابي بودن کاسبي مي کنن ... همانهايي که بعد از يکسال جنگ در نيويورک رويت شدند
.:آيينه:.
:( هيييييييع
* صحرا *
:(
.:آيينه:.
:(
@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};-
.:آيينه:.
الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};-
.:آيينه:.
:(
ساعت دماسنج
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top