پيامهاي ارسالي
+
انگار تا من پيام گروهي ندم، كسي گذارش به اين طرفا نميفته، نه؟
.
گاه تا ويران نشويم نخواهيم توانست در سرزمين وجود خود تمدن نوپايي بسازيم...
.
منتظرتونم.
يا علي
+
"زندگي با همه ي وسعت خويش، محفل ساکت غم خوردن نيست،
حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نيست،
اضطراب و هوس ديدن و ناديدن نيست،
زندگي جنبش و جاري شدن است
از تماشاگه آغاز حيات
تا بدانجا که خدا مي داند...."
...
يه سري به توكا بزنيد، ضرر نمي كنيد...!
+
تا حالا كپي پيست ادبي ديده بودين؟
سرقت وبلاگي چطور؟
تا حالا ديده بودين كه يه نوشته دو بار منتخب بشه؟!!
خب حالا ببينين:
http://lila69.parsiblog.com/408437.htm
+
تا كه پرسيدم ز منطق عشق چيست
در جواب من چنين گفت و گريست
ليلي و مجنون همه افسانه است
عشق بازي كار عباسِ علي است
.
منتظر حضور سبزتان در وبلاگم هستم...
+
عيد ولايت به همه تون مبارك!
بخش هايي از خطابه ي زيبا و تامل بر انگيز پيامبر(ص) در روز عيد غدير را در وبلاگم گذاشته ام.
منتظر قدوم سبزتون هستم
يا علي...
+
به روزم.
فردا دانشگاه ما ميزبان چهار شهيد گمنام است.
قدم رنجه كنيد، خوشحال مي شوم.
.
(جهت گيري سياسي ممنوع! اينجا همه عاشقند.)
+
چرا حلقه ي ازدواج بايد در انگشت چهارم قرار گيرد؟
1.ابتدا كف دو دستتان را روبروي هم قرار دهيدو دو انگشت مياني دست هاي چپ و راستتان را پشت به پشت به هم بچسبانيد.(دقت كنيد: پشت به پشت)
2.چهار انگشت باقيمانده را از نوك آنها به هم وصل كنيد.
3.به اين ترتيب تمامي پنج انگشت به قرينه شان در دست ديگر متصل هستند.
4.سعي كنيد انگشتان شصت را از هم جدا كنيد. انگشت شصت نمايانگر والدين است. انگشت هاي شصت مي توانند از هم جدا شوند، زيرا تمام انسان ها روزي مي ميرند. به اين صورت والدين ما روزي ما را ترك خواهند كرد.
5.لطفاً مجدداً انگشت هاي شصت را به هم متصل كنيد. سپس سعي كنيد انگشت هاي دوم را از هم جدا كنيد. انگشت دوم (انگشت اشاره) نمايانگر خواهران و برادران هستند. آنها هم براي خودشان همسر و فرزنداني دارند و اين هم دليلي است كه آن ها ما را ترك مي كنند.
6.اكنون انگشت هاي اشاره را روي هم بگذاريد و انگشت هاي كوچك را از هم جدا كنيد. انگشت كوچك نماد فرزندان شماست. دير يا زود آنها ما را ترك مي كنند تا به دنبال زندگي خودشان بروند.
7.انگشت هاي كوچك را هم روي هم بگذاريد. سعي كنيد انگشت هاي چهارم (همان ها ك
+
سلام به همگي!
شرمنده كه يه خرده دير شد...حالا به يه شعر ناب از مرحوم قيصر امين پور به روزم. منتظر قدم هاي گرمتان هستم...
+
شرمنده كه يك كم دير اومدم...ولي تبريك! ولادت آقا امام رضا (ع) را به همه ي دوستاي گلم تبريك مي گم.
در ضمن، به روز كردم. يه سر نمي زنيد؟
+
دوستان عزيزم،
سلام
...
ديشب حس كردم چيزهايي هست كه بايد شنيده شود ...كه بايد گفته شود...
مي دانم كه دير به دير مي آيم.
لطف آنهايي كه مرا قابل مي دانند، برايم كافيست(هرچند تعدادشان اندك باشد.)...از سرِ من هم زياد است.
با اين وجود
الآن دوران بدي را پشت سر مي گذارم؛يك دوران پرمشغله...اما نه، مشغله ي چنداني نيست...
راستش اين روزها
نمي دانم چه مرگم شده؛ ذهنم به كلي مسدود شده...
همه تان را مي بينم، همه تان را مي خوانم؛ اما معذورم از نوشتن.
ايمان دارم كه روزي مي رسد كه برگردم. شايد همين فردا...شايد...شايد چهل روز ديگر.
اما برمي گردم...حتماً.
و دوستتان دارم. بي منت دوستتان دارم.
دعا كنيد اين چله نشيني ختم به خير شود.
...