پيام
ياسيدالکريم
91/12/20
صبح انقلاب
بروشور را باز مي کنم ، دختري شبيه تمام دختران آشنا، دختري شبيه خودم، دختري درست هم سال خودم، ميان ابروها و آبي ها چشم در چشم مي دوزد . در طرح نگاه مبهم و لبان بسته اش هزار کهکشان نهفته است.
سلام مي کنم،
سکوت مي کند.
احمد يوسفي20
لطفا بخونيد