شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

ساعت ویکتوریا
+ چقدر خواب ببينم که مال من شده اي؟ و شاه بيت غزل هاي لال من شده اي؟ چقدر خواب ببينم که بعد آن همه بغض جواب حسرت اين چند سال من شده اي؟ چقدر حافظ يلدا نشين ورق بخورد؟ تو ناسروده ترين بيت فال من شده اي چقدر لکنت شب گريه را مجاب کنم؟ خدا نکرده مگر بي خيال من شده اي؟ هنوز نذر شب جمعه هاي من اين است که اتفاق بيفتد حلال من شده اي که اتفاق بيفتد کنار تو هستم براي وسعت پرواز بال من شده اي
تك درخت
چقدر زيبا بود به به..اين شعر از کيه؟
شعر از مهناز فرهودي
+ بي قرار توام و در دل تنگم گله هاست آه...بي تاب شدن عادت کم حوصله هاست مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستي و بين من و تو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقي دارد بال وقتي قفس پر زدن چلچله هاست بي تو هر لحظه مرا بيم فروريختن است مثل شهري که به روي غسل زلزله هاست باز ميپرسمت از مسئله دوري و عشق و سکوت تو جواب همه مسئله هاست
+ ميرسد روزي که بي هم ميشويم يک به يک از جمع هم کم ميشويم ميرسد روزي که ما در خاطرات موجب خنديدن و غم ميشويم گاه گاهي ياد ما کن اي رفيق ميرسد روزي که بي هم ميشويم
DARYAEI
91/11/4
+ اي آنکه چشم دوخته اي بر خليج فارس اين لقمه با شکمبه تو سازگار نيست چون در درون آب زلالش بدون شک ماهيست پابرهنه عرب سوسمار نيست
پيام اسلام برتري نژادي نيست .
+ برو اي تُرک که تَرک تو ستمگر کردم حيف از آن عمر که در پاي تو من سر کردم عهد و پيمان تو با ما و وفا با دگران ساده دل من که قسم هاي تو باور کردم به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود زان همه ناله که من پيش تو کافر کردم تو شدي همسر اغيارو من از يار و ديار گشتم آواره و ترک سرو همسر کردم زير سر بالش ديباست تو را کي داني که من از خار و خس باديه بستر کردم {27 شهريور سالروز گراميداشت استاد شهريار}
اللهم صل علي محمدوآل محمد وعجل فرجهم.روحش شاد ويادش هميشه گرامي باد.
خدايش رحمت کند. چقدر به ايشان ارادت دارم
اللهم صل علي محمدوآل محمد وعجل فرجهم.روحش شاد ويادش هميشه گرامي باد.
اللهم صل علي محمدوآل محمد وعجل فرجهم.....
+ از باغ مي برند چراغانيت کنند تا کاج جشنهاي زمستانيت کنند پوشانده اند صبح تو را ابرهاي تار تنها به اين بهانه که بارانيت کنند يوسف، به اين رها شدن از چاه دل مبند اين بار مي برند که زندانيت کنند اي گل گمان نکن به شب جشن مي روي شايد به خاک مرده اي ارزانيت کنند يک نقطه بيش بين رحيم و رجيم نيست از نقطه اي بترس که شيطانيت کنند آب طلب نکرده هميشه مراد نيست گاهي بهانه ايست که قربانيت کنند...
+ ميرسد روزي که بي هم ميشويم يک به يک از جمع هم کم ميشويم ميرسد روزي که ما در خاطرات موجب خنديدن و غم ميشويم گاه گاهي ياد ما کن اي رفيق ميرسد روزي که بي هم ميشويم
+ تلخ است که لبريز حقايق شده است زرد است که با درد، موافق شده است عاشق نشدي وگرنه مي فهميدي پاييز بهاريست که عاشق شده است
ميلاد عرفان پور
اين شعر واقعاً زيباست..ممنونم...
+ از باغ مي برند چراغانيت کنند تا کاج جشنهاي زمستانيت کنند پوشانده اند صبح تو را ابرهاي تار تنها به اين بهانه که بارانيت کنند يوسف، به اين رها شدن از چاه دل مبند اين بار مي برند که زندانيت کنند اي گل گمان نکن به شب جشن مي روي شايد به خاک مرده اي ارزانيت کنند يک نقطه بيش بين رحيم و رجيم نيست از نقطه اي بترس که شيطانيت کنند آب طلب نکرده هميشه مراد نيست گاهي بهانه ايست که قربانيت کنند...
*صبا*
91/9/11
من روياديکي ازاساتيدم انداختيد.موفق باشيد
+ حقّ طبيعيّ تو بودند آسمان ها افتاده اي در دام اين كفترپران‌ها مانند دخترهاي زيباي دهاتي آن ها كه مي‌افتند در چنگال خان‌ها... از چارراه شهر با خنده گذشتي شاعر شدند آن‌روز كلّ پاسبان‌ها تعظيم آوردند پيش ابروانت از آن‌زمان ناراست شد قدّ كمان‌ها كرده سياه اين روي، چشم ماه‌ها را كرده سپيد اين چشم، روي سرمه‌دان‌ها لب مي گذاري، چاي مي‌نوشي و كارم حسرت به هر چيزي‌ست، حتي استكان‌ها
خيلي قشنگه:)
+ سلام دوستاي گلم.چطوري فيداي چند گزينه اي بزنم؟؟؟؟؟؟؟
+ من خوشبختم،همين كه تو.....گوشه اي از اين جهان...راه ميروي...مي ايستي...مينشيني...نفس ميكشي...و گاهي،فقط گاهي به من فكر ميكني
+ سلام دوستاي گلم.من نميتونم به کسي درخواست دوستي بدم کسيم نميتونه به من درخواست بده کمکم کنيد
داش هادي
آخه چرا افسردگي گرفتي؟
درب کنسرو بازکن برقی
حرفهاي دلم
رتبه 0
0 برگزیده
1168 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
حرفهاي دلم عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top