پيام
+
يادداشتهاي شهيد))سلطان ميرزا حسن و جمعي از شعرا نشسته بودند . ملا نبائي که يکي از شعرا بود گفت : جامي در بديهه گويي عاجز است . در اين اثناجامي وارد شد و ميرزا حسن رو کرد به جامي و گفت :من اسم 4 چيز را مي برم شما در سلک نظم درآر. پس گفت : چراغ-قلبار–نردبان–ترنج . جامي بعد از شنيدن گفت:اي گشته چراغ دولتت بدرمنير// قلبار شده سينه عدات ز تير// بر پله نردبان همت بنه پاي //از اوج فلک ترنج دولت بر گير
گروه جرقه ايراني
91/4/9
*قاصدك*
بسيار زيبا
عباس افشار
بعد از آن رو به ميرزا نبائي کرد و 5 کلمه گفت : منقل – تاس – شرح شمسيه – کلاه نمد
نبائي فورا گفت :
چون منقل اگر چه سوز و آهي داريم /// بر تاس فلک نه کارگاهي داريم/// با ما سخني ز شرح شمسيه مگوي /// ما نيز از اين نمد کلاهي داريم
*ولايت*
بسيار مشاعره جالبي بود
كانون فرهنگي شهدا
متشكرم
عباس افشار
:
*ميثم محمدي
جالب است
ايران من#
جالب بود
*ولايت*
:)
عربي فوق
بسيار جالب بود متشكرم
عباس افشار
ممنون از توجه شما
كانون فرهنگي شهدا
خيلي جالب بود