شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

چراغ جادو
+ دلم را چون اناري کاش يک شب دانه مي کردم به دريا مي زدم در باد و آتش خانه مي کردم چه مي شد آه اي موساي من، من هم شبان بودم تمام روز و شب زلف خدا را شانه مي کردم
به به @};-
+ *تــــوي اين دنيـا هر کسي داره يه چيزي ميکشه... يکي "درد" مي کشه ؛ يکي "زجر" مي کشه؛ يکي" نقاشي" مي کشه ؛ يکي" سيگار "مي کشه... يکي "داد" مي کشه؛ ...يکي" سوت "مي کشه ؛ يکي" ناز" مي کشه ؛ يکي" ترياک" مي کشه ؛ خلاصه ميون اينهمه کشيدنـــــــــــي، مــ ـ ـ ــن.................. فقط مي خوام...؛ نفس........ بکشم... *
+ *شايد برايت عجيب باشه اين همه آرامشم خودماني ميگويم ، به آخر که برسي فقط نگاه ميکني . . . *
واقعا راسته
بله ، ولي آخر يعني چه ؟ آخر زندگي ؟! آخر ديدن ؟! آيا شنيدن که ميگن فلاني يا فلان چيز آخرشه ؟ آخر ديدن هم همينطوره ، که مخصوص خداست ! البته ما هم مي بينيم و آخر مان را هم ! و آخر خودمان را ، ولي ...
+ *بوديم و کسي پاس نمي داشت که هستيم... باشد که نباشيم و بدانند که بوديم.... دل که رنجيد از کسي خرسند کردن مشکل است... شيشه بشکسته را پيوند کردن مشکل است....*
+ *چقدر دوست داشتم يک نفر از من مي پرسيد چرا نگاه هايت آنقدر غمگين است؟ چرا لبخندهايت آنقدر تلخ و بيرنگ است؟ اما افسوس که هيچ کس نبود ... هميشه من بودم و من و تنهايي پر از خاطره ... آري با تو هستم! با تويي که از کنارم گذشتي و حتي يک بار هم نپرسيدي چرا چشمهايم هميشه باراني است...*
*:( همه به فکرِ دردآ و مشکلاتِ خودشونن:(*
چون هميشه من بودم و من و تنهايي پر از خاطره ...:(
+ هوا گرفته بود باران مي باريد?کودکي آهسته گفت:خدايا گريه نکن همه چي درست ميشه...!!!
+ با چنگال ماست خوردن توي فرقه ي ما منطقي تر از اينه که از جات بلند شي بري قاشق بياري ! (تنبلي در اين حد )
2-شخصي
91/10/26
+ از سرگرمي هاي هم دوره اي هاي من بالا رفتن از رختخواب ها بود!! خدا ميدونه چند بار رختخوابها ريزش کردن و مونديم زير!! لذت صعود از اين رختخوابها برابري ميکرد با صعود به قله دماوند!! چه کنيم تفريح نداشتيم که….
:) اوهوم مثِ مامانِ من
+ آيا مي دانستيد که اون زني که براي اولين بار عبارت “مردا همه مثل همه ن” رو به کار برد، يه زن چيني بود که شوهرشو تو بازار گم کرده بود؟
+ يکي مسيج داده : من عاشقتم !! منم گفتم بزن قدش !! گفت : يعني تو هم منو دوست داري ؟ گفتم : نه ديگه،الان جفتمون منو دوست داريم ..!
+ يه عده اي هم هستن که وقتي بهشون ميگي زر نزن ناراحت ميشن بعد که ميگي خوب باشه بزن بازم ناراحت ميشن ! خب موضع خودتونو مشخص کنين … والاااا …
+ من و داداشم برنامه ريختيم از اين به بعد سر سفره شام و ناهار از پدر و مادراي مردم تعريف کنيم قبل اينکه ننه بابامون از بچه‌هاي مردم تعريف کنن !
+ هـر چـه دلـم را خـالـي مـي کنـم دوبـاره پـُـر مـي شـود از تــــــو چـه بـرکتـي دارد ايـن عشقـت ...!
+ نازنينم دل من جاده که نيست هر از گاهي که تنها ماندي در فکر عبورش باشي ... !
DARYAEI
91/6/27
ساعت ویکتوریا
آناكارنينا
رتبه 0
0 برگزیده
403 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آبان ماه
vertical_align_top