پيامهاي ارسالي
+
چرا هيشکي منونشناخته؟يکي نيس بيادو غريب نوازي کنه؟بابا به روز کردم نا سلامتي....
ميراب عطش
90/9/29
فهيمه-7
آخيييييييييي،قول ميدم فردا زيست و کمتر از 20نشم،آخه همه ي خستگيم رفت،ميسييييييييييييييييي.
نگهبان♫♥
منم اومدمممممممممممممم
فهيمه-7
من ديگه برم بخوافم،بعد يه سال اومدم و ديدم خيلي ها جديدن،برام دعاکنيد،امتحان دارررررررررررررررررررررررررم،شب بخير همگي،باباي
ميراب عطش
سلام .. خوب شما بايد سعي کنين تا تعداد دوستاتونو در پيامرسان بالا ببرين چون فقط دوستاتون ميتونن پياماي ارسالي شما رو بخونن ..
+
از ديشب تاحال تو بهتم ،كل ديشب و منگ منگ تو تاريكي نشسته بودم،باورم نميشه نميتونم قبول كنم،اون شبي واسشون جشن نامزدي گرفتيم وخوب يادمه،چرا گريم نميگيره؟مگه قلب من از سنگ؟
ميراب عطش
90/9/29
+
بذار اين چشمه راهي شه/
بذار اين رود دريا شه/
بذار ادم به ادم ...نه/
رسيدن سهم کوه ها شه....
دكتررحمت سخني Dr.Rah
89/5/15
+
« زن هم مصيبت است! بله! چشم! آمدم !
هي گفت مادرم که چرا زن نمي بري!»
از خير او گذشت و فقط گفت: «حيف شد!
امشب برو سراغ خريدار ديگري»
دختر به فکر نان شبش بود و داد زد :
«حتا مرا به قيمت کمتر نمي خري ؟
دكتررحمت سخني Dr.Rah
89/3/26
+
بچه که بوديم ، بچه بوديم
بزرگ که شديم ، بزرگ که نشديم هيچ
ديگه همون بچه هم نيستيم
براي عشق پاک بچه گيها دلم تنگ است . . .
دكتررحمت سخني Dr.Rah
89/3/26
+
قلب من
هيچ مسافري را براي هميشه در خود جاي نخواهد داد!*
"کيومرث منشي زاده
سيد اسماعيل عمادي
88/12/17