پيام
+
[تلگرام]
خيلي قشنگه
اهل همين کوچه ي بن بست کناري ،
که تو از پنجره اش پاي به قلب منِ ديوانه نهادي ،
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ي باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا؟
طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهي ،
منِ دلداده به آهي ،
بنشستيم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهي
گُنه از کيست ؟
از آن پنجره ي باز ؟
از آن لحظه ي آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ي ديدار ؟
کاش مي شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،
همه بر دوش بگيرم
جاي آن يک شب مهتاب ،
تو را يک نظر از کوچه ي عشاق ببينم..
به كسي كينه نگيريد
دل بي كينه قشنگ است
به همه مهر بورزيد
به خدا مهر قشنگ است
دست هر رهگذري را بفشاريد به گرمي
بوسه هم حس قشنگي است
بوسه بر دست پدر
بوسه بر گونه مادر
لحظه حادثه بوسه قشنگ است
بفشاريد به آغوش عزيزان
پدر و مادر و فرزند
به خدا گرمي آغوش قشنگ است
نزنيد سنگ به گنجشك
پر گنجشك قشنگ است
پر پروانه ببوسيد
پر پروانه قشنگ است
نسترن را بشناسيد
ياس را لمس كنيد
به خدا لاله قشنگ است
همه جا مست بخنديد
همه جا عشق بورزيد
سينه با عشق قشنگ است
بشناسيد خدا را
هر کجا ياد خدا هست
سقف آن خانه قشنگ است...
فريدون مشيري
* راوندي *
98/11/21