پيام
+
... فائزه کَمکي ترسيده بود:«چي شده يعني؟» شانه انداختم بالا:« نمي دونم» گردن کشيدم که کسي از بچه ها را پيدا کنم.سميه جلوتر داشت با بچه ها حرف مي زد و تحريکشان مي کرد. رفتم جلو:« چي شده؟ چرا راه نمي افتند؟» عرق نشسته بود به پيشاني اش.چند تا از دخترها را کرد توي صف و آهسته گفت:«نمي ذارن جلو بريم!» سيد از جلوي صف دويد سمت پسرهايي که عقب کشيده بودند:« دِ بريد جلو... چرا برگشتيد؟ هل بديد و بريد جلو ... برو جلو داداش...برو...»...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
فهرست برترین کاربران از نظر بیشترین پیام های منتخب شده از سوی دبیران مجله پارسی نامه.
30 رتبه برگزیده
بیشتر
برچسب های پرکاربرد