علاقهمندي ها
+
سلام ورحمت خداي بر دوستان جان / گفت : پندم بده . شنيد : عجب دارم ازکسي که جواهر از غارت دزدان حفظ مي کندولي ايمانش را ازغارت شيطان ايمن نميدارد.
* راوندي *
103/1/6
.:راشد خدايي:.
سلام و رحمت خداوند بر شما استاد... ان شاالله دوباره از محضرتان بيشتر استفاده کنيم
.:. ميثاقي نــو .:.
سلام استاد بزرگوار..
شبستان نور
@};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
||عليرضا خان||
چقدر دلتنگتم :'(
+
اين همه "دوستت دارم"
را ..
براي کدامين روز مبادا کنار گذاشته اي؟!..
س ب ح ا ن
2-دست خط
103/1/5
http://www.hammihan.com/users/users2015/status/original/HamMihan-201518311616229026911456323304.6482.png
روز مبادا کجا بود اين بيچاره مجنون به روي کدوم ماسه ساحلي و بر روي کدامين موج دريا بود که گفت پاک نشو پاک نکن که تو از نبود واژه دوست دارم گله مي کني؟مگر خودت نگفتي گوش کن؟گوش کن؟با زبان بسته با تو سخن مي گويم....هرچي فحش خوار و مادر را با اشاره و زبان ميخي ب. سنگوارهها قبرستان توهمات اين مجنون نصيب اش ....پاسخ ام ده ؟که نگاهي....
+
نمـي دانم *شــب ها*
من *شاعــر* مي شــوم
و تــو را *غــزل بــاران* مي کنــم
يا تــو *بهانـــه* مي شوي
و من
غزل غزل *مي بـــارم*!
my writings
103/1/4
19 فرد دیگر
98 فرد دیگر
+
باز دي مــاهـَـ ست و چــ ـاي..
*
*
با "تـــ..ــو" مي چسبد فقط..
.
sobhan
103/1/3
9 دي منظور بود پيوند خورشيد لبهاي خشکيده يک مجنون خيره به نور رخسار ليلي زبانش را لال و چشمانش را جز به ليلي و اشعه مدهوش گرش کور و گنگ و بي حرکت و مستي خموش از يک متوهم بداقبالي و بي ارزش و مفت گران براي کي ديگر فرق مي کند عاقبت اين بي مقدار ديوانه که جز نه نه اش کي مي خواد اون بدحيبت را که ديوانه خانه ام آخرش اون را م
همه را دعوت به عيدي بي نظيري مي کنم و آن هديه آن يوم الله افسانه اي بود که عشق از کالبد درون به سوي خورشيد در دل باغبون در جوار کنايه و آنچه آيد به سراغم ديگر گذشت عيد نمود خود را عيان عاقبت تيره و تار در پيش رويم اما من ايستاده ام بازي که پايان ندارد آخرش همان نيستي جهان است پس فرار کردن از عاقبت بي غيرتي و شکستي ست که خداوند به هيچ حيدري تحصيل ندارد من ايستاده ام و نوش جان چاي خوش جوش خوش بيانت
+
با کدام تکنولوژي ارتباط گرفتيد با معبودم..
که اين چنين پرواز کرديد؟!
آن تکنولوژي را خواهانم....!
.
.
.من.تو.خدا
my writings
103/1/2
دل به تو دادم جواب ندادي دل از دنيا کندم شهادتم ندادي بار دگر به سويت ميشتابد ياران مددي ؟اشک از گونه جاري ميشود که کيوان چرا اينقدر بي قراري ؟حالا تو بگو اگر امروز قرار شهادت بود و هنوز نفس مي کشي و عذاب مي کشدي؟رفيق کجاي کاري؟خوشا به شهدايي که رفتند و عزيز گشتند و تمناي دلدار از معرفت رل به حکمت پاسخ اش دادند و من هنوز در نيمه راه باز مانده ام
4 فرد دیگر
44 فرد دیگر
+
شکست خوردم..
.
با فتح شـهري کـه..
"تـــ..ــو" در آن نـَبودي..
.
كيوان گيتي نژاد و
103/1/1
+
پاييز و زمـستـان را بـاور نـکُن
*
*
*هَــــوا*
بـي "تـــ..ــو"
*سـَـرد تــَـر از ايـن حـرفـهـاسـتـ *
*
*
هيچ غـروبي غــم انگيز تر از دوري ِ "تـــ..ـو" نـيـسـتـ
*
*
كيوان گيتي نژاد و
102/12/22
همه رفتند تا زمستان فصل ام شد و چه غريبانه ماندم تا اسفند حقيقت برملا شد چقدر سخته بهار را آغاز کمي که در سپيده دم آغازش خستگي 45 سال با واقعيت برسرت خراب شد دلگير حقيقت نيستم که حقيقت اساسا نه اجازه مي گيره نه داروي ضد افسردگي ميسازه اما چه سود توهم و حقيقت فصلش توفيقي نداره تازمستان ديگر خنده ها مردند گريه هم بي اشک شد انقد. خنديد که گريه ام خشک شد ديگه به حال خودم هم دل
+
آن کس که شناخت ذوقِ تنهايي
از سايهي خويشتن گريزان است...
#صائب_تبريزي
2-دل سپرده
102/11/17
سايه مولي اگر شد بر ما استوار و پا برجا آگر نرفتيم به خطا و نشستيم بيعت را آنجا که غيرت و شهامت و يقين و سليم و جانان و کريم و صادق طريقت حيدريان نايب امام عصر عج آقام سيد علي س و علمدار صحراي احمر حضرت آقا ذوليمين سيد مجتبي د ظ ع ذريه اي شريف باور شتابان بر محلکه دين و ايمان مکتبيان حيدري جاويد و استوار مي فهمي تنهايي نباشد سايه ترديد و قائم آل محمد بر آن حقيقت کاشف و حاضر است
انشاالله الرحمن الرحيم مکتب حيدري باقي و جاويد از براي بيعتمداران اين مکتب حافظان و جان برکفان خاندان امام مطلق سيد علي س و آقام سيد مجتبي حيدر ثاني و دگر اولاد صالح و بصير و شجاع آل محمد ص تا هرکجا که عالم ادامه يابد و اولادش و ذريگانش وجود بابرکت و قادر و شافع اش در جهان بذر افشان و باقي اين است آن مسير و آن يقين آن باور سترک و جاويد براي جان برکفان حيدري و حيدريه در اين باور مکتب حيدري
+
هو المحبوب دفترم رو به پايان بود..
وقت نقدش شده بود..
تن واضطراب؛ عجين باهم..
باورش کمي سخت بود..
دل من نگفته ها؛ بسيار..
نگاهم به داور بود..
همه چيز واقعيت داشت..
ناگهان بلند شدم ازخواب..
زل زدم به دفتر خويش..
داور نوشته بود:
فقط يه فرصت ديگر...!!
.
.
.
من.تو.خدا
Miss fatima
102/9/15
10 فرد دیگر
53 فرد دیگر
+
آخرين ديدارمان!
نگاه آرامت..
.
آهوي چشمانم..
.
خورد؛ آخر...
گره به فولادت!
.
.
من.تو.خدا
كيوان گيتي نژاد و
102/9/13
3 فرد دیگر
38 فرد دیگر
* کميل *
102/7/23
در کار خير و در طريقت جاويد صيانت از ولايت مطلقه فقيه آنجا که اين دنيا و آن دنيا و جهان چشم دوخته بر رسالت مکتب حيدري که صيانت از نائب حضرت وليعصر ارواحنا فداه امام مطلق سيد علي س و سلاله باور و حيدر ثاني اش علمدار صحراي احمر استخاره کجا يابد مکان و زمان جايي که اين آئين و اين طريقت که بايد با نابودي صهيونيست جهاني هر چه رزل و هرچه صهيونيست نابود تا اين خوف تبديل شود منتج به ظهور
كيوان گيتي نژاد و
102/7/17
براي من تبسم اش آنگه مکتب حيدري شده مسير و مکتب حيدريان و حيدريه بانوان طريقت کوثر حضرت حيدر حي و ثاني اش همان يسارا و ذوليمين به کف داده جان و غيرت و بيعت که هستي بر کاشان تا جهان بر سپهر و کيان عشاق جان بر کف اش باقي است شويم آنجا که صحراي احمر شود محل دنيوي ما براي اداي. دين بر صاحب الزمان مهدي غائب از انظار من و ما والله تبسم نرود به غيرت آن لبيک حيدري هر وقت لحظه پرکشيدن است
+
سلام. دوستان عزيز، درباره همايش سوال مي کنند. صاف و صادقانه بگم همايش پارسال حدود 4 ميليون تومان هزينه مستقيم داشت که براي ما سنگين بود و از محل حساب شخصي اينجانب تامين شد. خوشبختانه/متاسفانه ما اهل تقاضا کردن از نهادهاي مرتبط براي کمک مالي نيستيم، کسي هم نيامد بگويد بفرماييد اين حمايت. متاسفانه ديگر امسال براي بار دوم تامين چنين هزينه اي براي بنده مقدور نيست و گرنه من واقعاً مشتاقم براي همايش دوم
كيوان گيتي نژاد و
102/7/17
دعا کنيد اگر خداوند لايق کند و بر من ببخشد آنچه به ذنوب از کف تم بر باد رفت اگر خط آقام سيد علي س و ياران و سربازان جان برکف و حيدري و سپاهي و ولايي و بسيجي و ارتشي و حزب اللهي آزاده و مستضعف هرکه دارد هوس کربلاي آخرالزمان صحراي احمر که علمدار آقام استادم حاج آقا سيد مجتبي حسيني خامنه اي د ظ ع شوم بر خطم و مکتب ام استوار تا لحظه لقا الله و ايستادن در انتظار باقي صراط من همه ايام را خود تقبل