پيام
+
پست خداحافظي
نظر به اينکه هر چند روز پارسي بلاگ مسدود مي‌شود و اينکه احتمال قطع شدن اينترنت وجود دارد پيشنهاد ميدهم در اين پست همه با هم خداحافظي کنيم :D
خداحافظ اي دوستان صميمي
خداحافظ اي دشمنان قديمي :D
بسيار در جوارتان خوش گذشت و خاطرات تلخ و شيريني داشتيم .
اميدوارم که روز و روزگار بر وفق مرادتان و بسادگي بتوانيد اعتياد به نت را ترک کنيد :D
در حقيقت مجبوريد که ترک کنيد .
پيشاپيش بدرود .
* راوندي *
102/4/18
* راوندي *
يادمه يه زماني بحث اعتياد به نت خيلي داغ بود اما حالا بقدري عادي شده که کسي بهش حتي فکر هم نميکنه .
mariii
سلام جناب اقاي راوندي .بگذار اين پاتوق قديمي ما باقي بماند تا هميشه.هرچند سرد هرچند سوت و کور.ما به ويرانه ها خو گرفته ايم.شما صفاي خانه ي بي صفاي ما باشيد .دوستان صميمي تا ابد دوست بمانيد و ان شالله هرگز دشمني نه قديمي نه جديد نداشته باشيد
* راوندي *
{a h=haftaamancom}mariii{/a} درود و صد درود . من خيال بستن اين پاتوق را ندارم با قطع شدن هاي مکرر گفتم شايد يکي از اينها دائمي شود . گفتم بد نيست اين مدلي هم داشته باشيم . شما فقط خداحافظي کنيد وقتي قطع شد حالتان مطلوبتر خواهد بود .
mariii
{a h=ravandi} راوندي {/a} هزار درود و عرض ادب .بله صحيح ميفرماييد.ما شما را گم نميکنيم .پيجتون که باشه خوبه .ان شالله پايدار باشيد هم شما هم همه دوستان عزيز پارسي
* راوندي *
{a h=haftaamancom}mariii{/a} تشکر ميکنم از شما ، از طرف خودم و تمام دوستان عزيز پارسي @};-
رضا صفري
واي نرو راوندي:D
* راوندي *
:D قرار نيست که من تنهايي برم :) يحتمل قراره همه با هم بريم :D
mariii
{a h=rezasafar}رضا صفري{/a} ولي شما برو :-/
mariii
{a h=ravandi} راوندي {/a} جناب راوندي جلو اقاي صفري رو نگيريد ها.بزاريد بره.تازه من براشون دوتا لقمه نون پنير ميسازم ميدم دستشون يهو نصف راه گرسنش شد خواست برگرده که ديگه بر نگرده:)
* راوندي *
{a h=haftaamancom}mariii{/a} آقاي صفري هر وقت اينجا ظهور پيدا ميکنند جلوه اي جديد از شخصيتشان ميبينيم :) تصميم گيري در مورد ايشان دشوار هست :D
mariii
{a h=ravandi} راوندي {/a} خو دقيقا بخاطر همين بايد بليط رفتنشون رو شما تاييد کنيد.ما کاربري با جلوه هاي جديد و مختلف رو برا چيمونه اصن :) والله بخدا
* راوندي *
{a h=haftaamancom}mariii{/a} زمانه عوض شده خانم معلم ، نميشه زياد بر مردم سخت گرفت . از اينهمه معضلات رنگارنگي که جامعه ما را فرا گرفته همينقدر که هنوز توانسته ايم روحيه خود را حفظ کرده و گه گاهي سري به اينجا بزنيم خيلي خوبه :) آقاي صفري هم يکي از خودمونه که هزار بدبختي رو پشت سر مي‌ذاره و سري به اينجا ميزنه . خودمونم همينطور . بله حضور در اينجا بمعناي حفظ روحيه هستش :)
mariii
{a h=ravandi} راوندي {/a} سلام و عرض ادب و احترام مجدد.بله همينطور است که ميفرماييد.و واقعا سر زدن به اينجا مثل اينکه ميان خستگي هاي روز ، يه بعد از ظهر وقت کني براي خودت يه چاي دم کني و بنوشي .و ديدن بچه ها و عزيزان اينجا مثل قند کنار اون چاي است.بقول لرها چاي پسين:)
mariii
و اگر با دوستان مزاح ميکنم براي تلطيف جو بي جان پارسي است .شايد موج کوچکي از اشتياق را بدينجا تزريق نمايد
mariii
وگرنه بنده اهل مزاح با هرکسي يا هرجايي نيستم.شما و جناب صفري بسيار محترم و تاج سريد .خدا حفظتون کند
* راوندي *
{a h=haftaamancom}mariii{/a} اين نظر لطف شماست ...
ميراب عطش
اگر چنين است بنده نيز اجبارا رفع زحمت مينمايم
* راوندي *
{a h=mehrabooon}ميراب عطش{/a} واقعا اينطوري فکر ميکنيد يا مزاح ميفرماييد ؟ :-/ خانم معلم يه چيزي گفت اما موضوع اصلي چيز ديگه بود :) واقعا چرا کسي در اصل موضوع صحبت نميکنه ؟ :D :-/
* راوندي *
{a h=mehrabooon}ميراب عطش{/a} آري اينچنين بود برادر ...
شاخه ي عشق
استادباشيد،بودنتون مغتنم هست
ميراب عطش
رفيق شفيق راوندي جان قديمي يادش بخير در روزگار پر مشتري پارسي يار چه بسيار خداحافظي هاي فيک و خودکشي هاي دروغين را شاهد بوديم حتي يادم هست يکي دو نفر نقشه فوت خود را کشيدند تا فالوور جمع کنند
* راوندي *
{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} ما هستيم تا هستيم :) موضوع که سر رفتن ما نيست ، پارسي ديگه چون گذشته پا نيست ، چون قطع شود به صبح و يا شب ، گفتم که وداع ما چرا نيست :D
* راوندي *
{a h=mehrabooon}ميراب عطش{/a} ياد آن دوران و آن ياران بخير ، هر کسي ترفندکي ميزد به غير ، گر چه در ظاهر همه با هم يکي ، پشت سر ميگفتند بر هم زکي ، بحث ها ميشد سر فکر و مرام ، بر سر هم مشت ها بودي مدام ، عاقبت که روشني آمد پديد ، هر کسي از فکر خود شد نااميد ، ليک چون افسرده گشتند و پريش ، در جدال باور و افکار خويش ، لاجرم رفتند زينجا دسته جمع ، تا بسوزندي به کنجي همچون شمع
* راوندي *
{a h=mehrabooon}ميراب عطش{/a} ميراب جان آدم اينجا بود بيست تا وبلاگ داشت :) خودش براي خودش کامنت مي‌گذاشت و نظر ميداد :D دختران باهوشي بودند توي جمع ساحل با نام کاربري طلوع اونها پيدا کرده و افشا ميکردند . حالا چه لذتي داشت نمي‌دونم اما آخر و عاقبت اين کارها بجز افسردگي نيست
