شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

درب کنسرو بازکن برقی
+ درود بر ياران و همراهان پارسي بلاگ ضمن تبريک اعياد و ولادت ها @};- @};- @};- #نماز_منظوم را تقديم شما بزرگواران ميکنم @};- باشد که موجبات هر چه بيشتر حضور ذهن نمازگزاران را در نمازهاي يوميه فراهم سازد @};- به فرمان خدا و قصد قربت نماز صبح را خوانم دو رکعت نماز ظهر خوانم چار رکعت نماز عصر خوانم چار رکعت نماز مغربش خوانم سه رکعت عشا خوانم نمازش چار رکعت الله اکبر = خداي بي نهايت
پناهم خالق از آن رانده شيطان @};- به نام ايزد بخشنده ، مهربان @};- @};- @};- ستايش بر خداوند دو عالم @};- که در بخشش و رأفت هست خاتم @};- بود او مالک روز مکافات @};- پرستيدن بود مختص آن ذات @};- فقط هستيم از او جوياي ياري @};- هدايت ها به راه آشکاري @};- به راهي که در آن انعام فرمود @};- نه ره که خشم و گمراهي در آن بود @};-
به نام ايزد بخشنده ، مهربان @};- @};- @};- بخوان او را خداوند يگانه @};- خداي بي نياز از هر نشانه @};- نه خود زاده نه شد زائيده هرگز @};- نه همتايي برايش هست محرز @};-
رکوع @};-@};-@};- منزه خداي بزرگ و سپاسش سزاست @};- سجود @};-@};-@};- منزه خداوند برتر سپاسش بجاست @};- قنوت @};-@};-@};- خدايا عطا کن به دنيا ثمر @};- به دنياي پس ، بيش از اينجا ثمر @};- نجاتم ده از آتش هر خطا @};- به مهربانيت اي ز بخشش فرا @};- قنوت (2) خدا علم و دانش عطا کن مرا @};- به مهربانيت اي ز بخشش فرا @};- قنوت (3) خدا معرفتها عطا کن مرا @};- به مهربانيت اي ز بخشش فرا @};-
تشهد @};-@};-@};- پس از شکر و ستايش بر الهي @};- دهم يکتايي او را گواهي @};- شريکي هم ندارد آن يگانه @};- که احمد عبد و پيغمبر نشانه @};- خداوندا درودت بر محمد @};- درودت جمله بر خويشان احمد @}; سلام @};-@};-@};- درود اي پيام آور دين نو @};- بود رحمت و برکت حق به تو @};- درودت به ما و همه بندگان @};- که شايسته هستند نزدت عيان @};- درودم نثار ملائک صفت @};- ز حق رحمت و برکت از هر جهت @};-
تسبيحات اربعه @};-@};-@};- منزه و پاک است پروردگار @};- و جمله سپاس است نزدش نثار @};- نباشد خدايي دگر غير از او @};- فراتر از آن است کآيد شمار @};- التماس دعا @};- براي مشاهده اجراي ويدئويي ميتوانيد به پيج اينستاگرام بنده مراجعه بفرماييد @};- @alirezaghasemiravandi
سوره ناس @};-@};-@};- بگو رب چون پناه جان مردم @};- شه خلق و همي يزدان مردم @};- ز شر ديو مکار و دغل کار @};- که با هر وسوسه خلقي کند خوار @};- نمي رويد به دلها بذر شيطان @};- به دست جن بکارد يا که انسان @};-
مستحبات @};- بحول الله قوته اقوم و اقعد @};-@};-@};- با عزم شه دينم @};- برخيزم و بنشينم @};-@};-@};- سمع الله و لمن حمده الله اکبر @};-@};-@};- خدايت بشنود هر دم به سرعت @};- ستايش‌ها خداي بي نهايت @};-@};-@};- شاد و سلامت و موفق باشيد @};-@};-@};-@};-@};-@};-
استادراوندي خوش برگشتين،وگل وصفا آوردين@};-
mariii
سلام .به به .کيف کردم و لذت بردم.چه ذوق و سليقه اي چه خلاقيتي.واقعا زيبا و قابل تحسين.
mariii
استاد عزيز لطفا اين کارتان را در جايي مثل مجله يا کتاب ثبت نماييد بزرگوار بسيار با ارزش و نو است خدا حفظتان کند
سلام عليکم برادر ، ضمن قدرداني بابت مطلب و خصوصا موضوع نماز ، يه چند نکته ‌‌‌رو لازمه که يادآوري بشه که به يکي فعلا بسنده مي کنم ، اونم ‌‌‌اينکه در معني صمد نقله وقتي آقا اباعبدالله ‌‌‌به طرف کوفه مي‌رفتند در يکي از دعوت نامه ها آمده بود که در کوفه صمد رو مثلا ‌‌‌:«بي نياز» معني مي کنند و نظر امام خواسته شده بود .
امام عليه السلام در پاسخ.مرقوم فرمودند : چون بشر نمي توانست صمد رو معنا کند ، خدا خودش معنا کرده ! صمد يعني : لم يلد و لم يولد ، و لم بکن له کفوا احد . ‌
{a h=sahra1359}Sokute_mordab{/a} ممنون از شما :) يهويي تصميم گرفتم از گل بجاي ويرگول و نقطه استفاده کنم @};-
{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} خوش و خرم باشيد :) تقديم صفاي وجودتان @};-
{a h=haftaamancom}mariii{/a} درود بر شما و همراهيتان :) باور کنيد که فقط لطف خدا بود و بس @};-
{a h=haftaamancom}mariii{/a} خداوند به شما و خانواده محترمتان سلامتي عطا بفرمايد . داستان در مورد ثبت اين شعر ، مفصل و از حوصله بيرون است بيش از هر چيز بايد به ثواب آن انديشيد :)
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} درود بر شما و سپاس از اينکه اندوخته هاي علمي فرهنگي خود را در اختيار همراهان قرار ميدهيد . فرمايش شما متين است اما بناچار بايد از ترجمه اي که در ذهن عموم رايج است بهره ببريم . لطف شما مستدام پدر خانواده گرامي @};-
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} عليکم السلام برادر ، ممنون از لطف شما ، بله فرمايش شما قبول ، صرف نظر از ذهن رايج ! ولي عموميش يعني چه ؟ آيا يعني ذهن مرد و زن يا بقولي زن و مرد !؟ يا ذهن ؟! و بهره منديش ؟ که به نظر ميرسه تعريف شده به عمومي و حالا رايجش بمونه ! که رايج بين برادرانه يا خواهران ؟ آيا به نظر نمي رسه که مثل صمده !؟ و بشر نمي تونه تعريفش کنه ، حتي امام حسين عليه السلامم ؟!
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} آقا امام باقرالعلوم عليه السلام فرموده : اگه يکي (احدي) بود ، همه‌ي علوم (دانشها) رو از کلمه صمد(ذهن) براش ميشکافتم !
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} خب ! چرا نشکافته !؟ خب برا کدوم ذهن ؟! آيا برا ذهن يکي ديگه ؟ برادر يا خواهر ؟
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} بعقيده بنده نبايد پاي بند کلمات بود اکنون ما نمي‌توانيم اينگونه زندگي کنيم . نماز که مهمترين رکن دين است را ، هيچ ميدانيد ؟ اگر کسي برايش پول بگيرد از نظر پروردگار قابل قبول نيست و اگر کسي هم به او اقتدا کند با آگاهي از اين موضوع نمازش باطل است ؟ در حقيقت وظيفه دارد تحقيق کند که پيش نماز براي خواندن نماز پول ميگيرد ؟
يک بار ديگر هم خدمتتان عرض کرده بودم که بحث را پيچيده نکنيد . اينکه داخل کلمه صمد چه رازهايي نهفته است کار ما نيست و بهمين علت ذهنمان به بي راهه کشانده ميشود . هزاران راه ساده تر براي جلب نظر پروردگار وجود دارد که نخستين آن همين برگزار کردن نماز صحيح است .
يک اشکال ديگري که در نماز خواندن مساجد وجود دارد اينست که غالب پيش نمازها حمد و سوره را که بلند ميخوانند خيلي با تمعنينه اجرا ميکنند اما تسبيحات اربعه را که يواش ميخوانند با سرعت صوت اجرا ميکنند . اينهم خود باعث ابطال نماز ميشود و کساني هم که به او اقتدا ميکنند نمازشان باطل است . البته مقصود بنده اينست که اين گروه از اداي نماز بهره اي نمي‌برند .
پيش نماز ديگري کلمه صراط را با فتحه ميگفت بعد از دو ماه که تحقيق کردم گفتند که هم نماز خودش باطل است هم نماز کساني که به او اقتدا کنند . خودش عاقبت گفت که آقاي رفسنجاني هم اينگونه ميخواند انگار ميخواست عذر بدتر از گناه بياورد و عمل خود را توجيه کند . بهر حال بنده بعنوان يک برادر کوچکتر از او خواهش کردم در کسره کلمه تاکيد بيشتري نمايد تا مجبور نشوم واقعيت را به مردم بگويم .
حتما شنيده إيد که تير را سر نماز از پاي حضرت علي عليه السلام بيرون کشيدند . ما از شنيدن اين حکايت متوجه چه موضوعي ميشويم ؟ متوجه تفاوت نمازهاي ديگران با ايشان . ما اگر يک سوزن در دستمان فرو رفته باشد نمي‌توانيم نماز بخوانيم براي اينکه به بي راهه ميرويم . صراط مستقيم در همين دنياست اگر بتوانيم آنرا پيدا کنيم سعادتمند ميشويم در غير اينصورت زندگي عذابيست که بايد براي گذراندن آن بسوزيم و بسازيم .
البته خداوند خودش بهترين راهنماست براي زندگي سالم بشرط آنکه توبه کنيم و ديگر دست به گناه نزنيم و مهمتر از همه اينها سعي در جبران خطاهاي خود کنيم . پيامبر در جمع اصحاب فرمودند اگر جواني در دوره آخر زمان بتواند فقط دين خود را حفظ کند چهل برابر ما نزد خدا مقام دارد که پس از اعتراض اصحاب اضافه کردند که خاموش باشيد که خودم و علي را هم ميگويم . هيچ ميدانيد اين حديث چه درس بزرگي به ما ميدهد ؟
امروزه اگر بخواهيم گفتگويي داشته باشيم که مفيد باشد بايد به بحثهاي روز بپردازيم و سعي کنيم کوردلان را که به طرق مختلف سعي در نفي کردن خدا و پيغمبر دارند را در بحث شکست دهيم . نميدانم شما با بحثهايي که اين روزها در اينگونه موارد در دنياي مجازي ميشود آشنا هستيد يا خير ؟ آن آقاي سليماني را ميگويم بحثهايش را شنيده إيد ؟ من معتقدم کسي که نمازش اشتباه است نمي‌تواند با ايشان بحث کند چون خدا ياريش نميکند
مباحث زياد است و ما نمي‌توانيم در قالب تايپ کردن خيلي درست و واقعي به آنها بپردازيم اما بتازگي نظر بنده به اين موضوعات جلب شده و سعي دارم بياري پروردگار از جذب شدن جوانان ساده دل که به خاطر شنيدن خرابکاري بعضي اشخاصي که ظواهر دنيا آنها را بسمت گناه کشيده و باطنشان با ظاهرشان بسيار تفاوت پيدا کرده است بسمت خدا ناباوران جلوگيري کنم . چه موضوعي از اين با اهميت تر ؟
اگر اطلاعاتي در زمينه موضوعي که عرض کردم داريد ، بيان بفرماييد . محاوره اي بنويسيد و از واژه هاي ساده استفاده کنيد . بنظرم اينطور براي همه بيشتر قابل درک است .
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} خيلي خوبه ، راهنمايي ديگران رو ميگم ، تو نمازم حرف از هدايته ، منتها راهشم اومده ، با نعمتش که خدا داده ، و همه هم ازش برخوردارن و کافيه شما به نعمتي که داده شده و ازش برخوردارن اشاره بفرماييد ، که برخي ( مغضوبين) منکر اونند و بعضي هم بي خبر ازش ،
راهنمايي اين دو با همين تفاوته ، که يکي رو کافيه با خبر کرد و اون يکي رو هم گفت که بقول سوره الرحمن : با کدوم نعمت داري انکار مي کني ؟ آيا مثلا با دهاني که خدا بهت داده ؟
ناگفته نمونه که کار راهنما با کار معلم يا آموزگار فرق داره ، معلم مانع رو از جلوي پا برميداره ، ولي راهنما ميفته جلو
خيلي خوب و روان نوشتيد اينطور خيلي بهتر است اما اين فرمايشات شما براي اين زمان مناسب نيست شايد صد سال قبل تأثير داشت اما اکنون مطالب قوي و قابل هضم را ميطلبد . يک مسأله اي که چندي قبل خيلي داغ بود تعدد ازدواج‌هاي پيامبر بود اکنون هم که بحث اختيار را پيش کشيدند و ميگويند اگر خدا مي‌دانست که ما به جهنم ميرويم بنابر اين سرنوشت ما از قبل مشخص شده و اين موضوع چگونه است ؟
اين آقاي سليماني را ميگويم که تحت عنوان خدا ناباوران بر حسب ظاهر اطلاعات بسياري هم از قرآن و تاريخ دارد . من خودم همينطور که فکر ميکنم به اين نتيجه رسيدم که هر کسي بين خودش و خدا تيرگي نباشد درست مانند قرآن عمل ميکند حتي اگر يک آيه از آنرا هم نخوانده باشد البته اين يک مثال است . ما وقتي فکر ميکنيم که اعراب دختران خود را زنده به گور ميکردند اين موضوع ساده اي نيست
که بتوان بآساني از آن گذشت . اگر تفاوت زمان و فرهنگ را در نظر بگيريم بنده عقيده دارم که وقتي بزرگ ميشدند دست به کارهايي مي‌زدند که موجبات شرمساري پدر و مادر فراهم مي‌شد و در نهايت آرزويشان اين بود که همسر شخصي شود که حتي اگر آن شخص زنان متعدد ديگري هم داشت فرقي نمي‌کرد . بله اين يک امکان است که اگر قدري فکر کنيم متوجه آن ميشويم . شايد در تاريخ هم باشد اما بنده مطالعه ندارم .
يک موضوع مهم ديگري هم که در اين بين در ميان است شکل و قيافه مردمان در دوران گذشته است . در اين مورد معتقدم صورتهاي زيبايي که اکنون مشاهده ميکنيم آن زمان به اين صورت وجود نداشت . اين را از عکسهاي بانوان قاجاري هم ميتوان متوجه شد که آنها زمانشان نزديک تر به هم هست . ميخواهم بگويم که اگر در آن زمان خودم با همين قيافه معمولي اگر در آن زمان متولد شده بودم شايد از زيباترين مردمان آن زمان بودم :)
از اين تعريف به چهره حضرت يوسف ميرسيم . ببخشيد من ديگر فرصت تايپ ندارم و بايد بروم چون اولين وقت دکتر برايم ثبت شده و گمان ميکنم براي همين نوبت کافي هم باشد احتمال قريب به يقين شما متوجه شده آيد چه ميخواهم بگويم و در انتها که تعدد زنهاي پيامبر مطرح است به نتايج قابل قبولي ميرسيم اما موضوع مهمتر بحث اختيار است که آقاي سليماني چندين مورد هم از آيات قرآن آورد که متاسفانه فرصت نشد آنها را يادداشت کنم
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} اين آقاي سليماني ، کدوم سليماني ؟
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} اگر نمي‌شناسيد بنابراين مهم نيست فکر کردم شايد بشناسيد و بتونيد بر اساس اعتقادات و اطلاعاتي که داريد بنوعي ياري دهنده باشيد . اما بهر حال موضوعات ديگري هم مطرح شد که نميدانم چرا شما فقط در مورد شناخت ايشان حساس شديد !
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} مي خواستم ببينم کيه و چي گفته ، اما مطالب شما ، بقول ما ترکا اللهم بير بير ، يعني يکي يکي ، خب مي خواهيد موضوع چي باشه ؟ بنده به موضوع هدايت ديگران که شما فرموديد مشغولشيد پرداختم و فکر مي کنم شامل همه ي مطالب شما بشه
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} همينکه نوشته بودم از خدا ناباوران هستند نشونه خوبي بود ديگه ، اگر اين اصطلاح رو نديده باشيد بنابراين اونو نمي‌شناسيد . خيلي هم مهم نيست که اونو بشناسيد همينکه مطلب رو که همان اختيار هست بدونيد کافيه .
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} خب ، بنده موضوع را در اختيار شما گذاشتم ، و شما اختيار را اختيار فرموديد ، اين واقعيتي است که اتفاق افتاد .
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} بسيار خب به حواشي کاري نداشته باشيم . در باب اختيار بنده به اين نتيجه رسيده ام از آنجاييکه پروردگار اراده فرمودند که جانشيني براي خود در زمين قرار دهند اختيار براي هر گونه اعمال زشت و زيبا را هم بر عهده خودش قرار داده است از اين روي به جرات ميگويم که خداوند از اعمالي که در آينده انجام خواهيم داد اطلاعي ندارد . نظر خودتان را با توجه به مطالعاتي که داريد بفرماييد ...
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} صرف نظر از منظورتان از حواشي ، بازم يکي يکي ، اول اينکه در موضوع جانشيني داريم (در سوره بقره) علم آدم ، آموخت به آدم ، يعني عالم يا دانا جانشينه ، اونم نه دانشي که به فرشتگان داده شده .
خب ، بر فرض نظريه شما اختيار به دانا داده شده ، ناگفته نمونه که علم يا دانش به مثلا زشت و زيبا يا زيبا و زشت تعلق نميگيره ! برا اينکه :
اسماي خدا که به آدم آموخت همه زيباست ! اسم زشت مثل ناباور بقول شماست که روي مثلا آقاي سليماني گذاشته بوديد و برا بنده آشنا نبود !
شهيد مطهري در اثري از آثار بدون استثناء خوبشون بنام نقدي بر مارکسيسم ، دارن که : آقاي خميني به حرف خوبي دارن و اونم اينکه (ناباور) وقوع و لاوقوع نداره !
اينگونه حرفا حرفهاي پيروان منطق قديم و جديدشه ! که علم يا دانش رو بر دوگانه ي مثبت و منفي يا منفي و مثبت بنا مي کنند و جانشين خدا موحده و يگانه پرسته !
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} ضمن تشکر از همراهي شما بايد خدمتتان عرض کنم که فرمايشات شما براي بنده قابل فهم نيست از اين رو بيش از اين وقت شما را نمي‌گيرم @};-
{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} با تشکر متقابل ممنون ، بله فرمايشتون قابل فهمه .
علاقه منداني که در مورد بحث اختيار ميخواهند وارد شوند و به زبان ساده به سؤالاتي که براي حکما مطرح است بپردازيم مي‌توانند نقطه نظرات خود را بيان بفرمايند . پيشنهاد ميکنم همچون خودم براي اينکه بيشتر با اين بحث آشنا شويم نگاهي به سايت ويکي فقه بياندازيم fa.wikifeqh.ir سايتهاي ديگري هم هستند که به اين موضوع بسيار مهم پرداخته اند .
در اين بحث به موضوعي که در نظرات هم بيان کرده ام و آن اينست که پروردگار در خلقت ما چنان عمل فرموده اند که حتي خودشان هم در مورد عملکرد ما در مورد کارهاي خير و شر اطلاعي ندارند يا اينکه دارند ميپردازيم که بطور طبيعي عقيده بنده با نظر نخست مي‌باشد . البته بعقيده بنده اين موضوع نه تنها از قدرت خدايي او کم نميکند بلکه اين موضوع موجبات عدالت او را بيشتر فراهم مي‌سازد .
موضوعي که ديروز به آن فکر ميکردم اينست که آيا پروردگار از اينکه شيطان آدم را سجده نکرد اطلاع داشت يا خير . در اينجا هم بعقيده بنده اطلاع نداشت . در اينجا لازم است به موضوع مهمي اشاره کنم . ما وقتي ميگوييم خدا اطلاع نداشت بعضي اين حرف را يک نوع توهين تلقي ميکنند و ميگويند مگر ممکن است خداوند از موضوعي اطلاع نداشته باشد که همانطور که توضيح دادم در بحث اختيار خداوند به اراده خودش اينطور قرار داده
است و ديگر اينکه اين امر نشانه عدالت اوست زيرا بعضي مطرح ميکنند که اگر خداوند اطلاع داشت که ما به فرض به جهنم ميرويم پس چرا ما را خلق کرد . بنظرم با توضيحاتي که دادم به اهميت اين بحث پي برده باشيم . البته اين موضوع به اين سادگي هم نيست ، شيطان ، خداوند و قدرت و درگاه او را درک کرده بود و به مخالفت پرداخت اما آدميان بيشتر فقط مطالبي را شنيده اند يا بصورت هاي نامحسوس ديگري متوجه آن شده اند .
در اين بحث بيشتر مايل هستم از نظرات و عقايد شخصي خودمان استفاده کنيم که البته در کنار آن ميطلبد که مطالعات وسيع ديگري هم انجام بدهيم تا بفرض مثال در مورد موضوعي که مشخص شده است انرژي بيخود صرف ننماييم . ضمنا موضوع مهم ديگري که اين روزها بسيار ذهن مرا به خود مشغول کرده اينست که هر کس براي نماز خواندن پول بگيرد نمازش باطل و هر کسي هم با آگاهي به اين موضوع به او اقتدا کند نمازش صحيح نيست .
در همين سايت ويکي فقه تعدادي آيات در باب جبر معرفي شده بود که بنده با بررسي آنها به اين موضوع که خداوند اختيار را بدست بندگانش داده دست پيدا کردم . البته در يکي از اين آيات که بنده تا اينجا مشاهده کردم آمده که بندگان به بهانه اينکه اگر خدا ميخواست ما چنين و چنان بوديم همچنان پيرو اسلاف خود بوده اند و به اين بهانه از انجام اعمال نيک خودداري نموده و طريق شرک پيمودند که اين خود گواه اختيار بوده است .
در سوره انعام آيه 148 آمده است : کساني که هستند مشرک به رب ، بگشتند مشرک به کفر و شغب . بگويند گر خود يگانه خدا ، همي کرد اراده به دور قضا . نه ما نه پدرهايمان هيچگاه ، نگشتيم مشرک به يکتا اله . نکرديم هرگز حرام آن غذا ، که بر ما بدادست يکتا خدا . که پيشينيان هم بدين قول خام ، رسل را نمودند تکذيب تام . چشيدند تا اينکه طعم عذاب ، گرفتار گشته به قهر و عقاب ...
بگو گر دليلي بر اين سخن ، ارائه نماييد آنرا به من . شما جز به اوهام و پندار خويش ، رهي از اطاعت نگيريد پيش . سخنهايتان هست جمله گزاف ، نگوييد غير از دروغي و لاف . . . اين ابيات بخوبي بيانگر موضوع هست . اشعار که ترجمه آيات ذکر شده مي‌باشد سروده آقاي اميد مجد است که ايشان کل قرآن را به نظم درآورده اند و خود ايشان به بنده فرمودند که هزار سال قبل در ايران نماز را به زبان فارسي مي‌خواندند .
بنده در يادداشتهايي که از مطالعه چند سوره آغازين قرآن داشتم به دو مورد که اشاره به اختيار ميکرد برخوردم . اولين آن در سوره آل عمران و در قسمتي از آيه 195 بود که : ز مرد و ز زن هر که هر چه نمود ، همان حاصل خويشتن را درود . دومين مورد هم در سوره النساء و قسمتي از آيه 85 که فرمود : کسي کاو شود باعث کار زشت ، همان بدرود کاندرين جاي کشت . بهر حال مصرانه دنبال آيه اي هستم که جستجوي بنده را کامل کند
هر چه فکر ميکنم بيشتر متوجه مي‌شوم که بحث اختيار تا چه اندازه وسيع و بي انتهاست . در حقيقت انسان قادر نيست که اين موضوع را بيان يا اينکه مکتوب نمايد . موضوعي که مدتيست توجه مرا بخود جلب کرده اينست که پس از مرگ با هر بنده اي بنحوي خاص خودش برخورد ميشود در حقيقت هر کسي ارتباطي مجزا با خالقش دارد که اين ارتباط در مورد اختيار هم متفاوت است . اما بحث سرانجام کار ما جداست .
ما وقتي ميبينيم که خداوند عده اي را بحال خودشان رها ميکند و عده اي را بواسطه اعمال نيک تحت توجه خودش قرار ميدهد به ميزان آن بي توجهي و اين توجه متوجه مي‌شويم که بحث اختيار به اندازه تمام خلايق عالم متفاوت است يا حداقل بيشمار است . بنابراين موضوع خاص و مشخصي نيست که بتوان به آن پرداخت هر چند غير قابل پرداختن هم نيست .
اگر به اين موضوع فکر کنيم که خداوند بسته به درجات بنده هايش آنها را کمتر يا بيشتر تحت حفاظت خود قرار ميدهد بيشتر متوجه اين موضوع ميشويم . ميخواهم بگويم که در بيشتر موارد خداوند بندگان خاص خودش را از گناه مبري ميدارد و راههاي انجام آنرا مسدود ميکند مگر اينکه آن بنده به گناه اصرار ورزد . اميدوارم تا حدودي توانسته باشم اين بحث را روشن کنم و چراغ راهي باشم براي کساني که به اين موضوع علاقه مند هستند .
گويند کلمه الله اسم خاص است و نميتوان آنرا معنا يا اينکه کلمه ديگري جايگزين آن کرد . اما اينطور نيست . الله فقط به اين دليل خاص است که فقط براي يک بکار برده ميشود و هيچ انساني اجازه ندارد آن نام را به همين صورت بر فرزندان خود بگذارد و معناي آنهم همان خدا و ايزد و يزدان امثالهم مي‌باشد . البته ميدانيم که غير از خدا و ايزد نامهاي ديگر را بر فرزند ميگذارند يا بصورت ترکيبي بکار ميبرند .
بنا به توصيه شخصي فرهنگي اين شعر را براي آموزش و پرورش بردم تا يا در کتاب‌هاي درسي و يا در مجله رشد که دو دفتر و پرسنل مختلف بودند چاپ شود اما دريغ از کوچکترين تعمق و توجه :( دست آخر فهميدم آنها نگرانند که مردم نماز را به اين صورت و با کلمات فارسي بخوانند ! بنگريد تا چه حد در مورد شما احساس مسئوليت مي‌کنند ! ؟
ساعت ویکتوریا
‍‍‍‍* راوندي *
رتبه 82
14 برگزیده
1076 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top