شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ [تلگرام] ديدم که برآسمان ، اَبرکبود سرمه کشيد آن زلف رها را اَبر وباد ، برسرشانه کشيد افسون شدم زينهمه ، افسونگري چرخ اوعشوه کنان برتن کيتي ، مخمل سبزکشيد بادامن چين چين گلدار ، ميرقصيد برکنج لب ما. يار ، خط خنده کشيد اوديد که مردمک چشمم ، خيره شده افشان کردگيسو و. دلم را ، پيش کشيد من خيره به او.اوچيره به من ، همچوآئينه اي ياربگو.اين حال غلام را ، به کجا ميکشيد ؟ غ..ر..آ
درود بر شما @};-
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنونم استاد @};-
{a h=pershang}عارفانه هاي يک دوست{/a} استاد شماييد بزرگوار ..
ساعت ویکتوریا
عارفانه هاي يک دوست
رتبه 69
27 برگزیده
402 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
عارفانه هاي يک دوست عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top