پيام
+
[تلگرام]
يک زمستان بي حرف ،
ردپايي نيست دربرف
هي نگوميام نميشه ،
هي نرونيمه شب مثل هميشه
يک زمستان کوچه مان بي حرف گشته ،
پاروي بيچارهم دل شگسته
خانه ها گرچه شيرواني شدن ،
غم مخوردل ناودان هم شگسته
خانه هاي کاهکلي هم ندارن عطربو ،
غم مخوراوترک خورده سقف بشگسته
چله هامان چل چلي نيست مثل هميشه ،
ظرف آجيل غلام خالي و دلها شگسته
غ..ر..آ
6-
97/10/27
عارفانه هاي يک دوست
{a h=goldenrose}دهکده موسيقي{/a} سلام گاهي بايد نگاهي به دل بعضي مثل بيکارها کرد وحتي خودم وجيبم وبازار کاذب امروز رهاشد دوست عزيز چشم @};-
عارفانه هاي يک دوست
از همه ي دوستان تشکرميکنم هميشه موفق باشيد@};-