شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
به نام خدا....سلام...اينجا ميخوايم خودمون رو بشناسيم ...(يه اتاق روان شناختي ) اينجا سه تا قانون داره: *هر چي ميگين بايد دليل داشته باشه حتي اگه ازتون دليل خواسته نشده ... **قصد من اينجا اينه که شما با فکرتون کار کنين ... پس در مورد سوالا دقيق فکر کنين بعد جواب بديد... ***لطفا به متن سوالابه صورت دقيق توجه کنين...><برسي هر سوال رو در پايان در وبلاگم قرار ميدم وميتونين بخونين...><سعي ميکنم هر از چند گاهي تستهايي هم بزارم وجواب تستها رو در وبلاگم قرار بدم......

پيام‌هاي اتاق

درب کنسرو بازکن برقی
+ سلام به همه ...خوش اومدين(سوال اول) *براي شروع جواب بدين که:* اگه روزي مجبور به ازدواج بشين با کدوميک از دواج ميکنين و*چرا*: 1)کسي که دوستش دارين؟(اصلا شمارو دوست نداره) 2)کسي که دوستتون داره؟(اصلا دوستش ندارين)
يه گزينه 3 بزار هردو مورد..:دي..سلام
سلام هر دو مورد نداره...فقط يکيش .... بيخودي که نيس سوال خود شناسيه ها!:)
:دي..ترجيحا گزينه 2...چون از پس خودم ميتونم بر ميام
يعني چي از پس خودت ميتوني بر بياي؟!!...توضيح کامل لطفا ميخوام ديدگاهت دقيق معلوم بشه...قشنگ فکر کن پسر دايي:)
يني وقتي اون منو دوست داشته باشه مشکل حله..منم ميتونم روي خودم کار کنم و به اون علاقه پيدا کنم..اما اگه من فقط دوستش داشته باشم و اون هيچ علاقه اي نداشته باشه تا خودش نخواد من نميتونم کاري بکنم و اين ازدواج شايد به جدايي کشده بشه خانم روانشناس:)
ديدت با پسراي ديگه فرق داره...ولي خيلي زود جواب دادي!
اين فرق خوبه يانه؟؟چطوره اين طرزه فکر؟
شايد خوب باشه شايدم بد..طرز فکر خودت فکر کن ببين خوبه يانه ...بايد از همه نظر بررسي کني تا اونموقع به اون چيزي که من ميخوام بررسي!
اهان..:)..خيلي مرسي از مشاورتون..:دي
خواهش ميکنم ولي من که مشاوره ندادم
گزينه دوم:)
اقاي يزداني گزينه 2 منظورتونه ديگه؟:دي
سحر جون *چرا* گزينه 2؟
چون اگه دوستت داشته باشه اذيتت نميکنه.. تموم تلاشش ارامش توئه...و همينا کم کم محبت ايجاد ميکنه...ولي گزينه يک اصلا.. چون تحمل رفتار سرد خارج از توانه..:)
ولي به اينم توجه کن که تو دوستش نداريا ....؟
تشنه...
گزينه 1...چون من ميتونم با رفتارم اون و به خودم علاقه من کنم اما اگه گزينه 2رو انتخاب کنم شايد اون نتونه علاقه من و جلب کنه...
تشنه ...جالب بود....مرحبا به اين اعتماد به نفس:)
از اونجايي که خيلي خيلي خيليييييييييي انتخاب ِ سختيه اما ترجيح ميدم گزينه دوم رو انتخاب کنم .. چون از کجا معلوم اگه گزينه 1 رو انتخاب کردم هموني شد که خودم فک ميکردم؟ تا کي اون وقت؟ اصن مگه آدم چقد ميتونه زنده باشه؟ اومديمو تمام ِ عمرم احتياج بود به اينکه طرفي رو که دوسم نداشته متقاعد کنم..اومديمو آخرش اينطوري نشد..دق ميکنم که!:دي..
اما وقتي گزينه دوم رو انتخاب کنم ... بالاخره به قول سحر محبت و اينا ايجاد ميشه .. :)
فکر کردن
محمد دايي چي ميگه؟
بله سحر خانم..:دي..گزينه 2..
همون نظر غزل:) ما زنيم و ناز کشيدن برامون سخته..اگه من دوسش داشته باشم بايد اينقدر دوروبرشو بگيري شااااايد يه محبتي بهت پيدا کرد.. شايدم نه.... زن ظريف و شکننده س.. تحمل بي محلي و رفتار سرد و بي مهري رو اصلا نداره...ولي گزينه دوم بشرطي که از طرف متنفر نباشي فقط عشقي وسط نيس... اينجوري کم کم جذبش ميشي:)
اقاي يزداني اينقدر هول شديد که گزينه مزينه رو قاطي کرديد:دي فعلا که خبري نيس ارامش خودتون رو حفظ کنيد خخخخخخخ:دي
سحر خانم/؟؟؟!!!:ديييييييييييييييييييي
تشنه...
من همچنان روي تصميم خودم مصمم هستم:)اصرار نکنيد:)چون من ميدونم اگه از کسي خوشم نياد خودشم بکشه ديگه خوشم نمياد...منظورم اون به دل نشستن اوليه اس...
تشنه سه حالت وجود داره:) اول: از طرف خوشت مياد..دوم: هيچ حسي بهش نداري..سوم: ازش خوشت نمياد. گزينه سوم که ازدواج رده:) گزينه دوم هم بايد ته دلتو ببيني که امکان داره اين فرد به مرور زمان توجهت رو جلب کنه يا نه:) بعضي ادما حتي با چندجلسه حرف زدن هيچ حس دوس داشتني رو درونت زنده نميکنن...ولي بعضياي ديگه نه..:)
غزل وسحر عزيز...انتخاباتون عاقلانه بود ..دليلاتونم عالي بود ...ولي همون طور که گفتين زن شکننده اس وبا احساسي که به طرف مقابل داره زندگي ميکنه حالا چطور ميتونه با کسي زندگي کنه که دوستش نداره...!!
تشنه جان شما مگه يه خانم نيستي ...؟طرف مقابلت يه آقاست ..چطور ميتوني به خودت جذبش کني وقتي اون يکي ديگه رو دوست داره!!؟؟
پسر خاله ...بلاخره به نتيجه رسيدين يا نه...؟ من هنوز منتظرما:)......محمد دايي هم به قول سحر خانم هول کرده :))
:دي..من و هول کردن؟؟نه بابا حرف در نياردختر عمه..:دي..(ايکن تهديد کردن سحر خانم)
محمد ميدوني چيه تو ميگي اگه منو دوست داشته باشه من رو خودم کار ميکنم که دوستش داشته باشم...اونوقت اگه اونم همين نظر رو داشته باشه که ديگه هيچي!!!اين زندگي وازدواج نيس ...
اول مطمئن ميشم اون واقعا منو دوست داره بعد ازدواج ميکنم باهاش...چون اونجوري که من اونرو دوس داشته باشم اما اون نه بنظرم غير ممکنه و نميشه که اون به من علاقه پيداکنه..
خب اون بالا گفتم:) اگه از طرف بدت بياد که اصلا ازدواج عاقلانه نيس:) ولي اگر بي تفاوت باشي کم کم مقابل محبتش نرم ميشي:)شايد عاشقش نشي..ولي خب..درست ميشه تا حد زيادي.. البته اينجور ازدواجي براي موقعي که طرف خيلي دوستت داره توصيه ميشه هااا:) بعدشم شما الان دوتا گزينه پيش رومون گذاشتي..يا اولي يا دومي...هيچ کدوم ازدواج قشنگي نيس..ولي اگر مجبور به انتخاب باشيم گزينه دوم:)
اقاي يزداني :دي ايکون سوت بلبلي:دي
يعني تو معتقدي که دخترا ديرتر از پسرا دل ميبندن؟وتو ميتوني با کسي که دوستش نداري زندگي کني وبهش علاقه مند بشي....؟
مگه اومديد پاک سحر خانم..:ديييي///نه دخترا زود تر دل مي بندن..البته چيزي هم که هست ممکنه تو اين مدت که من ميخام علاقه پيدا کنم بهش کمبود محبت احساس کنه و بقول شما دخترا بشکنه:)
ممنون سحرجون از شما اوني رو که ميخواستم شنيدم:)...
دخترا راحت تر دل ميبندن..بخاطر همين گزينه دوم رو انتخاب کردم:) چون ماها روحيمون لطيفه و اينا:)
اقاي يزداني شما مگه توي پارک سوت ميزنيد؟نچ نچ نچ:دي
چ خودخواهي محمد!.....*(دوستاني که نظر دادن حالا ميخوام بررسي کنين که آيا نظرتون خودخواهانه اس يا همه جوانب طرف مقابل رو هم درنظر گرفتين وبعد انتخاب کردين)*
چرا خود خواه دختر عمه؟
خودخوهانه نيس:) من حق دوس داشتن رو دادم به طرف مقابلم..
خخخخخخخ دعواي دخترعمه و پسردايي:دي
سحر خانم الان شما طرف من هستيد يا کيميا؟
چون فقط به اين قضيه فکر کردي که اون که تورو دوست داشته باشه حله....پس عذابي که تو بهش ميدي چي ميشه؟!!
چه عذابي؟؟کم محبتي رو ميگي؟؟اگه منظورت همينه گفتم شايد احساس کنه...وگرنه اونقد بهش ابراز علاقه ميکنم و مهربون باهاش رفتار ميکنم که اصا نفهمه من علاقه نداشتم اما علاقه پيدا کردم بهش
سحر يعني تو فکر کردي ديدي اگه اون دوستت داشته باشه .... وتو نداشته باشي تو روحيه اون تاثيري نميزاره...؟ومشکلي براش پيش نمياد...!!
اقاي يزداني من جواب نظر خودمو دادم:)
اهان..:دي..پس سوت زدنتون رو ادامه بدين:)
نه کيميا... چون دوسم داره و اين خيلي ارزشمنده..منم بهش احترام ميذارم و طوري رفتار نميکنم که سرخورده بشه:دي
محمد فکر نميکني دروغ کار خوبي نيس!...يعني تو دروغکي ميتوني ابراز علاقه کني!!
نه ديگه سوت زدن تموم شد:دي
پس حتمااين شناخت رو از خودت داري که بدون دوست داشتنش ميتوني وانمود کني که برات مهمه...؟شناختت از خودت در اين زمينه کامله مطمئني ميتوني اينکارو بکني؟
خب وقتي اون زن من شده و داره با من زندگي ميکنه من نميتونم بهش بگم دوست ندارم و از زندگيم برو بيرون ک...اون ديگه شده جزئي از زندگي من..پس من بايد خودم رو با اون وفق بدم..حتي اگه براي يه مدتي،فقط براي ي مدتي دروغي باشه کيميا
تشنه...
سحر من حالت دوم مد نظرم بود...و هنوزهم سر حرفم هستم...کيميا خانوم نگفتيد که کس ديگه اي رو دوست داره...گفتيد من و دوست نداره فخط...به اينم فکر کنيد يه دختر وقتي پسري رو دوست داره درسته بره با يکي ديگه ازدواج کنه؟؟
فکر کردم ازصورت سوال معلومه که وقتي با شما نيس اين احتمال هست که با کس ديگه اي باشه (دلش رو ميگم)...تشنه جان الان درست وغلط مطرح نيس اجبار وتنگنا وسختي موقعيت مهمه....بعدش هم حالا دختر پسر رو دوست داشته باشه ولي پسر نداشته باشه خوبه به نظرت؟
درسته محمد بايد وفق بدي...ميگم مطمئني که ميتوني اين کارو بکني..؟مطمئي اين دروغ فقط براچند ماهه؟(فکر ميکني که ميتوني يا خودت رو در اين زمينه سنجيدي وبه شناخت رسيدي ؟)
اره مطمئنم که براي چند ماهه...حتي ممکنه اگه خود من هم تلاش نکنم بر اساس زندگي زناشويي اين علاقه خود به خود بوجود بياد..مثلا ابراز علاقه هاي اون کم کم محبت رو تو دل من ايجاد ميکنه يا مثلا وقتي زياد بهم برسه و نميدونم کادو بخره و غذاي مورد علاقه درست کنه و اينا محبتش توي دل ايجاد ميشه ديگه
اين يه ديد غربيه که ممکنه به وجود بياد....غربي ها آزمايش کردن ديدن به وجود نمياد رهاش کردن ونظريه شون رو پس گرفتن.. ....احتمالات رو بزار کنار 100 در100 فکر کن به اخلاقياتت وبگو
اره ازخودم مطمئنم که بوجود مياداگه واقعا بخام و ازدواج زوري اجباري نبوده باشه
من که تو متن سوال گفتم از سر اجباره...x-( خدا ااااااا!
:دي...خب حساس نشو دخترعمه...به اين نکته اصا توجه نکرده بودم..:دي..اينجوري نميتونم خودم وفق بدم..پس گزينه رو عوض ميکنم و گزينه 1 رو انتخاب ميکنم..:)..
نه نشد پسر دايي معلومه بايد بيشتر فکر کني هنوز نظرت قطعي نيس ...برو دقيق فکر کن ودوباره برگرد...:)
خيلي ممنون از وقتي که بهم دادي دختر عمه.:دييي..فقط به خانوم شيرزاد بگو يه وقت ديگه برام بزنه:دي
ويزيت نداده کجا داري ميري!!!زود باش ويزيت 20 جلسه آينده ات رو هم بده تا بهش بگم بهت وقت بده!!!!....با نظر قطعي هم برگرد
:دي..دختر عمه من فاميلم پارتي بازي کن تو 5 جلسه تمومش کن..:دي..پول 20 جلسه خيلي ميشه خب
تشنه...
نه معلوم نيس:)خب پس اينجوري باشه ترجيح ميدم ازدواج نکنم اصلا...چون تضميني نيس که من بتونم تو مورد 2علاقه مند بشم
نچ نچ نچ ! تو خيلي کار ميبري...چونه نزن من پارتي بازي نميکنم...:D
:ديييي..يني کلا بايد يه مخ ديگه پيوند بزني؟؟؟:ديييي
تشنه جان اجباره بايد بايکي ازدواج کني(فرضي).... دليل شما کاملا عقلانيه ولي شرايط وروحياتتون رو بسنجين ويکي رو انتخاب کنين...مث بقيه:)
متاسفم ..!ولي اين کمترين احتماليه که ميتونم بدم پسردايي...:D
يني احتمالش هست جوابم کني دختر عمه/؟؟؟:ديييييي
اگه نمردي اره احتمالش هست=)
:دي..خيلي مشاور خوبي هستيد..بازم ميرسم خدمتتون:دي..
تشنه...
نميتوووونمX-(X-(X-(چرا آدمو ميزاريد تو منگنه:)هرکدومش يه ضرري داره خو
اختيار دارين...شما خوب ميپنداريدB-) ..وقت مشاوره شما تموم شد برين ديگه...
الان يه ايکون با لقت پرت کردن بيرون هم بزاري ديگه کامل وقت مشاوره تموم شده..:دييييي
من خودم 2ماه به اين سوال فکر کردم تا به نتيجه رسيدم بلاخره...ميتوني يه جدول سود وزيان بکش وسعي کن يکي رو انتخاب کني ..حتي با کمترين سود..!
تشنه...
چرا بايد انتخاب کنم اصن؟؟آخرش نتيجه اخلاقي داره؟؟
من به خشونت اعتقادي ندارم..(ميري يا اين مانيتورو تو سرت خرد کنم!:D )
:ديييي..کاملا مشخصه دختر عمه....خدافظ
تشنه جان بايد انتخاب کني چون ميخواي خودت رو بسنجي وبشناسي ...نتيجه داره ولي بسته به ميزان تفکرت در مورد سواله ...هرچقدر دقيق تر فکر کني نتيجه بهتري ميگري...
يه گزينه 3 بزار هردو مورد.:دي...سلام - محمديزداني**دهاتي
دوباره بايد تمام نظرات رو بخونم و نظر بدم:دي آيکون ِ بعدن
نازنين خانم؟:دي
*ياس*
2
غزل وسحر عزيز...انتخاباتون عاقلانه بود ..دليلاتونم عالي بود ...ولي همون طور که گفتين زن شکننده اس وبا احساسي که به طرف مقابل داره زندگي ميکنه حالا چطور ميتونه با کسي زندگي کنه که دوستش نداره...!! - **کيميا يزداني**/همين موردي که گفتي باعث ميشه زودتر جذب محبت بشه..بخاطر همين احساساتي تر بودنشه ... يه چيز ديگه هم هست .. اينکه من خودمو بيشتر از کسي ميشناسم که دوسش دارم ... يني احتمال ميدم که اگه با
کسي ازدواج کردم که دوسم داره با اينکه احتمالش هست به مشکل بر بخورم اما بازم درصدش کمتره تا اونکه برم با کسي ازدواج کنم که فقط دوسش دارم و اون هيچ احساسي به من نداره ... اصلا اصلا اين ازدواج منطقي نيست .. به هيـــــــچ وجه ... :)
(دوستاني که نظر دادن حالا ميخوام بررسي کنين که آيا نظرتون خودخواهانه اس يا همه جوانب طرف مقابل رو هم درنظر گرفتين وبعد انتخاب کردين) - **کيميا يزداني**/ مسلما که خودخواهانه نبوده..اگه بخوام برم با کسي که دوسش دارم ازدواج کنم ميشه خودخواهي چون علاقه ي طرف رو در نظر نگرفتم و فقط و فقط به خودم فک کردم..اما در مورد گزينه ي دو نه اينکه بگم دارم فداکاري ميکنما اما خب من حق انتخاب رو دادم به طرف مقابلم..
يني همون که دوسم داشته..يني اون منو انتخاب کرده..نه اينکه من اونو انتخاب نکرده باشما:دي..ولي خب..اگه مشکلي پيش بياد اين وسط فک کنم من بيشترتر ضربه بخورم..
خانم ياس ونازنين عزيز ونسل چهارم عالي قدر دلايل انتخابتون چي شد پس؟/آقا معين!!...از نظر خودخواهي بودن ونبودن نظرتونم توضيح بدين لطفا...؟(جالب شد:D /غزل خب شايد وقتي با کسي که ازدواج کردي که دوستش داري اونم کم کم بهت علاقه مند بشه...!به اينم فکر کن:)ولي عالي بود وبعد سحر دومين نفر بودي که اوني که بايد رو گفتي:)
اما از نظر خودخواه بودن ونبودن غزل خانوم :) :در هر دو گزينه علاقه يک طرفه است ...وتو داري فداکاري ميکني اونم براي کسي که دوسش نداري واحتمال ميدي که بهش علاقه مند بشي...جالبه!..به خاطر اين روحيه هم تحسينت ميکنم وهم برات مقداري متاسفم!:)
اغزل خب شايد وقتي با کسي که ازدواج کردي که دوستش داري اونم کم کم بهت علاقه مند بشه...!به اينم فکر کن..بالا گفتم من خودمو بيشتر از کسي ميشناسم که دوسش دارم ..شايد به خاطر شکست اينکه اون کسي که منو دوس نداش اما من دوسش داشتم جذب بشم به طرف محبتاي کسي که دوسم داره و قراره با هم ازدواج کنيم .. :)/در مورد بحث دوم... متاسف بودن رو بي خيالش..اصولا آدمي َم که فک کنم بتونم خودمو سازگار کنم با شرايطي که توش
قرار گرفتم..هر چند خيلي سخت باشه..فک کنم بتونم از بس زندگي با کسي که دوسم داره بر بيام..اينو در نظر ميگيرم که اون مثلني منو خيلي دوس داره..و فک ميکنم که چرا من نبايد اونو دوس داشته باشم؟ مث ِ دوس داشتن ِ خودش نسبت به خودم .. :) حالا اين نظريه از نظر بعضيا تاسف آوره..حالا تو رو نميگما..نميدونم دليلت چيه..اما بعضي معتقدن که نبايد آدم زندگيشو بر پايه حدس و گمان پايه ريزي کنه که احتمال بده درس بشه
همچي يا نشه..اين جور آدما ميگن اصن ازدواج نکني بهترتره:دي
دليل خوبيه /ولي سعي کن احتمالات رو در ازدواج ناديده بگيري وبه 100 در100 برسي چون ازدواج با احتمالات کاري نداره....و از نظر روان شناسي شکست هاي قبلي رو نبايد در تصميم گيري هاي جديدبراي ازدواج جديد تاثير داد مگر اينکه مدت زماني ازش گذشته :)
باشه وبه حدي از کنترل احساسات در اين زمينه رسيده باشي وبه قولي با خودت وشکستت کنار اومده باشي ودلايلش برات مشخص شده باشه(آيکن دکتر نيما افشار:D ) ...( عالي بود غزل ممنونم ازت يه ديدگاه جديد ياد گرفتم)روحيه سازگار شدنتم عاليه
*دوست دارم آقايون هم نظر بدن که انگار خوابن..آقا معين...جناب نسل چهارم...جناب سوته دلان....پسر خاله .خواهش ميکنم يه چيزي بگين...*
اون بعله ..وقتي با کسي که دوسم داره ازدواج ميکنم که صد در صد مطمئن شده باشم از طرف خودم هيچ مشکلي پيش نمياد ... مگر اينکه بعدنا واينا ...خواهشات .. :)
ساعت ویکتوریا
گروه خود شناسي
vertical_align_top