پيامهاي ارسالي
+
...روزي حضرت داوود از يك آبادي ميگذشت. پيرزني را ديد بر سر قبري زجه زنان. نالان و گريان. پرسيد: مادر چرا گريه مي كني؟ پيرزن گفت: فرزندم در اين سن كم از دنيا رفت. داوود گفت: مگر چند سال عمر كرد؟ پيرزن جواب داد:350 سال!! داوود گفت: مادر ناراحت نباش. پيرزن گفت: چرا؟ پيامبر فرمود: بعد از ما گروهي بدنيا مي آيند كه بيش از صد سال عمر نميكنند. پيرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسيد: ..* ادامه در نظر اول*
همابانو
93/2/20
.: مشکاة :.
آنها براي خود در اين مدت کم خانه هم مي سازند؟.. بله آن ها در اين فرصت کم در ختنه سازي رقابت مي کنند..پير زن گفت: * من اگر جاي آنها بودم اين صد سال را سجده پروردگار مي کردم*
+
ما سامرا نرفته گداي تو مي شويم
اي مهربان امام فداي تو مي شويم
هادي خلق، کوري چشمان گمراهان
پروانگان شمع عزاي تو مي شويم
شهادت حضرت امام هادي صلوات الله وسلام عليه تسليت باد.
كيوان گيتي نژاد و
93/2/13
متقابلا به محضر امام مصلح ولي امر مطلق جهان حي امام مصلح حاج سيد علي حسيني خامنه اي هستيم به فدايش تسليت عرض مي کنم و بعد آن به دوستان هم رکابم در جنگ نرم در مجموعه پارسي بلاگ و گوشه گوشه جهخان ولايتمدار شهادت اين ولي معصوم س را تسليت عرض مي کنم و اميدوارم شهادت اين بزرگان معصوم هشداري باشد براي آيندگان که اگر
قدر نعمت ولايت را ندانند شايد که نه حتما خداوند نعمتش را که وجود ولي حي و حاذق و عادل که در جهان حي نيست جز وجود مباترک امام مصلح سيد و شريف حاج سيد علي حسيني خامنه اي هستيم به فدايش پس بي ياييم لبيکمان را با عمل به تکليف که اطاعت محض از وجود وفرمان نازنين ولايت است شکوفايي را به دنياي خود غرور و عزت را براي خود و آيندگان خود و نعمت خدا را بي پاسخ نبينند اگر ولايتمدار حقيقي باشند يعني خير دنيا و آ
+
حديث قدسى:
جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ (رَجَبَ) حَبلاً بَيني و بَينَ عِبادي فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ بِي؛( إقبال الأعمال، ج 3، ص 174.)
*ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار داده ام؛ هر كس به آن چنگ زند، به وصال من رسد.*
شَّ
.: مشکاة :.
93/2/12
+
*مبارک باشد آمدن ماهي که اولين روزش باقري، سومينش نقوي،دهمينش تقوي، سيزدهمينش علوي،نيمه اش زينبي و بيست وهفتمش محمدي است*
ذره بين زنده
93/2/11
+
بانــــــــــــــــــو
هوا دوباره گرم مي شود..
و دوباره تو در زير چادر مشکيت عرق مي ريزي...
نه براي آنکه مبادا در آتش دوزخ بسوزي
براي آنکه خدايت خوشش بيايد و به ملائکه بگويد؛
ببينيد، اين همان کسي است که به خلقتش به خود آفرين گفته ام...
*يا زهــــــــــــــــــــــــــرا "س"...*
دوستدار شهيد علمدار
93/2/8
+
*نگاه ها همه بر روي پرده سينما بود*. اکران فيلم شروع شد،* شروع فيلم، سقف يک اتاق،* دو دقيقه بعد همچنان سقف اتاق, سه, چهار, پنج, .......,هشت دقيقه اول فيلم فقط سقف اتاق!
صداي همه در آمد. اغلب *حاضران سينما را ترک کردند,*
ناگهان دوربين حرکت کرد و آمد پايين و به* جانباز قطع نخاع* خوابيده روى تخت رسيد.
*زيرنويس: اين تنها 8 دقيقه از زندگى اين جانباز بود و شما طاقت نداشتيد...*
رهبر يار کوچک
93/2/7
+
*يقيــــــن دارم اگر گنـــــاه وزن داشت*
اگر لباسمان را سياه ميکـــرد
اگر چين چروک صورتمان را زياد ميکــــــــرد
بيشتر از اينها حواسمان به خودمان بـــود...
.
.
*حال آنکه گــــناه قد روح را خميـــــده*
چهره بندگـــــي را سياه
و چين و چروک به پيراهـــن سعادتمـــــان مياندازد
شبستان نور
93/2/5
+
*خاطره *
تماشايشان مي کردم. حاج حسين داشت با راننده ي ماشين حرف مي زد. پيرمرد دست گذاشت روي شانه اش. حاجي برگشت، هم ديگر را بغل کردند. پيرمرد مي خواست پيشانيش را ببوسد، حاجي مي خنديد، نمي گذاشت.
خمپاره افتاد. يک لحظه، همه خوابيدند روي زمين.
همه بلند شدند؛ صحيح و سالم. غير از حاجي.
*شهيد حسين خرازي*
رهبر يار کوچک
92/11/28
❀نياز
92/11/29
+
به دليل اينکه دو سال جهشي خوانده بود 16 سالگي وارد دانشگاه شده بود.
پيش مي آمد که بعضي وقتها مسئولين حراست دانشگاه داريوش را راه نميدادند.
مي گفتند بچه است. اينکه دانشجو نيست!
در تمام مقاطع تحصيلي شاگرد اول بود و قرار بود مهر 90 هم دکتري را شروع کند.
*شهيد داريوش رضائي نژاد*
❀نياز
92/11/29
+
*امام خميني 15 بار به خواستگاري* يک دختر مي رود
15 بار
و *هر بار جواب نه است*
اما
*جواب مثبت را مادر سادات در خواب از عروسش مي گيرد*.....
حق هم دارد زندگي مان بلنگد
مهريه و جهاز و لباس عروس و مهمان و مراسم و .....
هيچ چيزش به مادر شيعه شبيه نيست
آن وقت توقع دعاي خير داريم از حضرت مادر ....
*بنت فاطمه*اظهر
92/11/25