پيام
+
تا خيمهي تقرّب تو پر کشيده ايم
تو نور محض و ما ز تبار سپيده ايم
آقا اگر «مَصارِعُ عُشّاق» کربلاست
در عاشقي به منزل آخر رسيده ايم
با عطر سيب پيرهنت مست مي شويم
شيدائي قبيلهي عشق و عقيده ايم
دل بر شکوه جنت الاعلي نبسته ايم
وقتي بهشت را به نگاه تو ديده ايم
در بذل جان به راه تو مشتاق تر ز هم
عشق تو را به قيمت جان ها خريده ايم
زينب سادات ^_^
92/8/23
تنهايي شبانه
امشب خيمه ها مي سوزد کودکان به هر طرف اواره مي دوند
تنهايي شبانه
هنگام پر کشيدن ياران يکي يکي
اشک دمادم تو مرا ميکشد حسين
داغ علي اصغر و عباس و اکبرت
غمهاي اعظم تو مرا ميکشد حسين
از قتلگاه تو چه بگويم؟ حکايتِ
انگشت و خاتم تو مرا ميکشد حسين
بر نيزه در مقابل چشمان خواهري
گيسوي درهم تو مرا ميکشد حسين
سالار سر بريدهي زينب سرم فدات
هستي فاطمه! پدر و مادرم فدات