پيامهاي ارسالي
+
گفتم:ميري؟
گفت:آره
گفتم:منم بيام؟
گفت:جايي که من ميرم جاي 2 نفره نه 3 نفر
گفتم:برمي گردي؟
فقط خنديد.....
اشک توي چشمام حلقه زد
سرمو پايين انداختم
دستشو زير چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت:ميري؟
گفتم:آره
گفت:منم بيام؟
گفتم:جايي که من ميرم جاي 1 نفره نه 2 نفر
گفت:برمي گردي؟
گفتم:جايي که ميرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولي
اون مدتهاست که برگشته
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شستشو ميده .
2-اجتماعي
93/11/4
+
گـاهــے نـدانـسـتـہ از يــک نـفـر بـتـے درســت مــيـکـنـے
آنــقـدر بـزرگ کـہ از دســت ابـراهـيـم نـيـز کــارـے بـر نـمـے آيـد
عليرضااحساني نيا
93/5/16
+
بودن هم بودن هاي قديم .. نه اينترنت بود ، نه تلـــفن
فقط نـــگاه بود ، روبرو .. چشم در چشم ، به همين خلوص
به همــين کيــفيــت .. به هميـــن ســــادگي...
درس هاي زندگي
92/10/1
+
?تنهــــــا چيــــــــزي که بايـد از زندگـــي آمــــوخت?
?فقــط يــک کلمـــــــه اسـت?
* ميگـــــــــــذرد *
?امـــــا دق ميدهــد تا بگـــــــذرد?
زينب سادات ^_^
92/7/25
+
در اين روزگار نا مرد
که مَردي مُرده
و نا مَردي فراوان
حسرت ِ چه مي کشي اي زن؟؟؟
زينب سادات ^_^
92/7/25
+
انان که شراب نمي خورند ازان مي ترسندکه افکارپليد خودراهنگام مستي برملا سازند.وگرنه راستگويان راچه باک از مستي...(رضاشاه)
almassshargh
92/7/25