شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

چراغ جادو
+ مباد آن که عباي تو يک کنار بيفتد/ميان راه، تن تو بي اختيار بيفتد تو را خميده خميده ميان کوچه کشيدند/که آبروي نجيبت از اعتبار بيفتد توقع اثري غير آبله نتوان داشت/مسير پاي برهنه ت اگر به خار بيفتد چه خوب شد که لباست به ميخ در نگرفت و…/چه خوب شد که نشد پهلويت ز کار بيفتد اگر چه سوخت حريمت ولي نديد نگاهت/ز گوش دخترکان تو گوشوار بيفتد.
چراغ جادو
من وآريکان
رتبه 0
0 برگزیده
155 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
من وآريکان عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله آذر ماه
vertical_align_top