پيام‌هاي ارسالي
+
[تلگرام]
telegram.me/amozesh_zaban_english_usa/1
کانال آموزش زبان
فقط لازمه عضو اين کانال شويد و فايل هاي صوتي را گوش دهيد تا سطح زبان شما افزايش پيدا کند .
اگر عضو اين کانال باشيد هر کلمه انگليسي را در قسمت جستوجو سرچ کنيد حتما معني کامل لغت سرچ شده را در اين کانال پيدا خواهيد کرد.
90 فايل فارسي آموزش زبان نصرت
telegram.me/amozesh_zaban_english_usa/6630
پست اول کانال:
telegram.me/amozesh_zaban_english_usa/1
چت انگليسي با ترجمه :
telegram.me/amozesh_zaban_english_usa
جبهه مقاومت اسلامي
96/7/26
+
[تلگرام]
نشانه هاي اعتماد به نفس پايين
بارها کلمه «ببخشيد»را تکرار مي کنند
موفقيتشان را به شانس ربط مي دهند
روي نظرات ديگران درباره خودشان متمرکز مي‌شوند
خستگي و خواب آلودگي بي دليل
دائم خودشان را مسخره مي کنند
عقيده واقعي خود را به زبان نمي آورند
آنها هيچوقت بحث نمي‌کنند و هميشه موافق هستند
ترس از اشتباه بودن حرفهايشان
https://t.me/goodfamilyy
رضا
96/6/26
+
[تلگرام]
رازهاي خوشبختي
اگر امروز با احساس تندرستي بيشتري از خواب بيدار شويد ... از ميليون ها نفري که تا پايان هفته نيز دوام نخواهند آورد سعادتمند تريد
اگر هرگز، تنهايي زندان، زجر شکنجه، يا گرسنگي را تحمل نکرده ايد از 500 ميليون نفر در اين دنيا پيش تريد
اگر بتوانيد بدون ترس از ارعاب، دستگيري،شکنجه يا مرگ مراسم مذهبي خود را انجام دهيد، از 3 ميليارد مردم اين جهان خوشبخت تريد
اگر غذايي در يخچال ، پوشاکي بر تن، سقفي بالاي سر و جايي براي خوابيدن داريد ... از 75 درصد مردم جهان ثروتمند تريد.
اگر در بانک يا کيف بغليتان پول داريد و جايي براي استراحت و تفريح در اختيار نيز داريد ، از جمله 7 درصد ثروتمندان جهان هستيد
اگر پدر و مادرتان هنوز در قيد حيات هستند و با هم زندگي مي کنند شما از جمله نوادر حتي در آمريکا و کانادا مي شويد.
اگر مي توانيد اين مطلب را بخوانيد، دو بار سعادتمند هستيد، يک بار به خاطر اينکه کسي به فکر شماست و دوم اينکه شما بيش از 4 ميليارد نفري که در اين دنيا بي سواد هستند، خوشبخت هستي
انديشه نگار
96/6/19
+
[تلگرام]
طبق قوانين فيزيک قراردادن يک آهن در ميدان مغناطيسي،
پس از مدت کوتاهي آنرا به آهنرُبا تبديل ميکند،
حال قراردادن يک ذهن در ميدان مغناطيسي بدبختي،ميشود بدبختي رُبا،
و قرار دادن در ميدان مغناطيسي خوشبختي ميشود خوشبختي رُبا.
هرچه را که مي بينيد، هرآنچه را که مي شنويد و هر حرفي که مي زنيد، همه داراي انرژي مغناطيسي هستند و ذهن شما را همانرُبا ميکنند.
به قول حضرت مولانا:
تا درطلب گوهر کاني، کاني
تا در هوس لقمه ناني، ناني
من فاش کنم حقيقت مطلب را
هرچيز که در جستن آني، آني
https://t.me/goodfamilyy
||عليرضا خان||
96/6/19
+
[تلگرام]
چند جمله انرژي بخش :
خدا مرا دوست دارد چون يک روز ديگر به من هديه داده است
خوشبختم چون يک روز ديگر ميتوانم مهرديگران را تجربه کنم و مهر بورزم
من حالم هميشه خوبه چون با وجود دو تا جمله بالايي غمي نميمونه
من مشکلات زيادي دارم ولي همشو دوس دارم چون همونا هستند که منو شکل ميدند
من ميخندم چون دليلي براي نخنديدن پيدا نکردم
من ميخندم حتي در تاريکترين روز ها هميشه خدايي هست که منبع نور باشد و هميشه کساني هستند که مارو به سمت نور بکشونند
روزتون پر از زيبايي و لبخند خدا و احساس خوب
@goodfamilyy
انديشه نگار
96/6/19
+
[تلگرام]
ما چون خودمان را از زمان اکنون محروم کرده‌ايم،دچار عجله و شتاب شده‌ايم .
ما چنان سرعت گرفته‌ايم ،غافل از اينکه فقط با ايستادن و توقف است که به منزل مي‌رسيم . انگار يادمان رفته است که در سرعت و شتاب ذهن،هيچ مقصدي وجود ندارد . سرعت گرفتن فقط باعث ميشود جاده سريع‌تر از مقابلمان بگذرد و وضوح جاده و صحنه‌هاي اطراف آن براي ما کمتر شود . آنان که گمان ميکنند با تندتر خواندن و تندتر گام برداشتن ،زمان بيشتري را صرفه‌جويي ميکنند ،بايد بدانند که در راه موفقيت، شتاب تله‌اي است که گرفتار شدن در آن به راحتي صورت مي‌گيرد و بيرون آمدن از آن به سختي ممکن است . اگر مي‌خواهيد صداي موفقيت را بشنويد ،کافي است آگاه شويد و اگر مي‌خواهيد جريان حرکت عالم را با تمام وجود ببينيد،کافي است با تمام وجود به سکون و آرامش برسيد . و همه‌ي اينها فقط در يک لحظه و آن هم "اکنون جاودانه" ميتواند صورت پذيرد .
همه راز موفقيت
@goodfamilyy
عليرضااحساني نيا
96/6/15
+
" هيچگاه " فراموش نکنيم کههيچکس بر ديگري برتري ندارد ،مــــــــگر به " فهم وشعور " ..مــــــــگر به " درک و ادب " ...
آدمي فقط در يک صورت حق دارد به ديگران از بالا نگاه کند، و آن هنگامي است که بخواهد دست کسي را که بر زمين افتاده بگيرد و او را بلند کند!
و اين قـــــــدرت تو نيست ؛اين " انسانيت" است...
رايحه ي انتظار
96/6/13
+
[تلگرام]
خيلي ها فکر مي کنند، زشت ترين بخش بدنشان بيني شان است!
بعضي ها هم با دهانشان مشکل دارند، فکر ميکنند دهانشان خيلي زشت است!
و ديگران زيادي هم شکم بزرگشان، مشکلشان است و زشت شان کرده؛
همه اينها شايد زشت و زيبا باشد،
اما من مي گويم:
زشت ترين بخش بدن آدم ها،
"ذهن شان" است؛
ذهن آدم ها، مثل يک حفره عميق،
پُر مي شود از خيلي چيزهاي زشت؛
از شک،
از بدبيني،
از برداشتهاي بد،
از نگاه پر غرور به ديگران،
از توقع زياد،
از خودبيني زياد؛
ذهن آدم ها گاهي تبديل مي شود به عضو زشت بدن؛
آنقدر بدن را زشت مي کند که صدتا جراحي زيبايي هم کاري از پيش نمي برد؛
کاش مي شد،
جاي بيني، جاي شکم و پا،
آدم "ذهنش" را جراحي مي کرد...
رايحه ي انتظار
96/6/13
+
[تلگرام]
هر چقدر که مي‌تواني صبور باش...
آرام و صبور، نه اينکه غصه ها را
رج به رج، رديف به رديف بچيني توي دلت و دم نزني و غمباد بگيري و آن وقت بگويي که صبورم...
صبور باش يعني :
آنقدر فتيلهء چراغِ توکلت را بالا بکشي
که نور آرامش حضورش
تمام دلت را روشن کند...
تمام دلت را به اميد فردا که نه
به امنيت همين لحظه...
به شيريني همين آن روشن روشن کند...
بگذار گريه هايت که تمام شد
آفتاب مهرباني‌اش بتابد
به گوشه گوشهء دل و جانت...
آرام بگير که خدا هميشه به موقع و
سر وقت از راه مي‌رسد...
همين الان پرده را کنار بزن...
ببين از پشت پنجره چه دستي
برايت تکان ميدهد
@goodfamilyy
عارفانه هاي يک دوست
96/6/13
+
[تلگرام]
واکسيناسيون رواني کودک
شايد تعجب کنيد اگر بگويم مغز ما با همه پيچيدگيش قادر نيست جملات منفي را از مثبت تفکيک کند:
به جمله ً منفي ً زير توجه کنيد:
" لطفا به فيل قرمز فکر نکنيد "
ذهن شما اکنون به چه چيزي فکر ميکند
بدون شک ذهن شما اکنون در حال فکر کردن به فيل قرمز است.
به نظر شما اگر به کودکي گفته شود
دست مرا ول نکن،
به پريز برق دست نزن،
امروز با بچه ها در مهد دعوا نکن،
چه پيغامي در مغز او مخابره ميشود؟
همه اين جملات در ذهن او مثبت برداشت شده و گويي که به او دستور داده ايد که اين کار را انجام دهد، در واقع در فرمان دادن بايد به کودک گفته شود چه کاري بايد انجام دهد نه اينکه چه کاري نبايد انجام دهد.
بنابراين با کودک خود اينگونه سخن بگوييد:
به جاي مخالفت نکن بگو کاري که گفتم را انجام بده
به جاي فحش نده بگو حرف خوب بزن
به جاي دستم را ول نکن بگو دستم را محکم بگير
به جاي ندو بگو آرام راه برو
@goodfamilyy
عارفانه هاي يک دوست
96/6/13
+
[تلگرام]
حوالي 60 سالگي ؛ چه خبره؟ !
جمله فرانسوي اي را که يادم نيست از که شنيده بودم و فقط به صرف اينکه فرانسوي بود و قشنگ، با همان زبان فرانسوي بر روي يک بنر دادم که براي تبريک روز تولدشان بنويسيد:
La vie commence a soixante – dix
زندگي از 60 سالگي آغاز ميشود!
اما ته دلم باورم نميشد که اين جمله معني داري باشد. يعني چه؟ مگر ممکن است؟
و بعد فکر کردم که حتما براي دلخوشي است و روحيه دادن و از اين حرف هاي اميدوار کننده.
و تو اين دو سال اين جمله را خيلي تکرار کردم تا نوبت به شصت سالگي خودم رسيد و باز دوباره اين سوال، چطور ميشود که زندگي از شصت سالگي شروع شود؟
اگر باور داشته باشيم که زندگي يعني آزادي و يا به تعبير ديگر آزادي يعني زندگي، ميبينم که سرآغاز واقعي اين آزادي ميتواند در 60سالگي باشد.
آزادي از بند خود باور نداشتن ، پايان امر و نهي و آغاز مهرباني با خود، قبول شخصيتي که هستي و رهايي از تلاش براي تغيير آن! اين اولين احساس آزادي است. آرامش و پذيرش آن چه که هستي و نه سرزنش و نه به رخ کشيدن خطاهايي که مرتکب شدي.
دوم آزادي از اجبار به کارکردن مگر براي سرگرمي و لذت بردن؛ آزادي از اجبار به خوردن مگر در حد زيستن و سلامت ماندن و آزاد شدن از تمايلات بيش از حد به جنس مخالف مگر براي استغناي روح و روان.
اين آزادي ها آدم را به دنياي جديدي سوق ميدهد که ميتواند سرآغاز زندگي باشد. آن هايي که قبل از 60 سالگي دار فاني وداع ميکنند هيچوقت لذت اين آزادي را نميچشند و ما هم اگرچه ميدانيم براي هميشه زنده نخواهيم ماند، اما ميتوانيم خنده هاي جواني مان را در چين هاي پيشاني مان ببينيم.
اين آزادي که تا هروقت بخواهي بيدار بماني و تا هروقت بخواهي بخوابي و با هر دوستي اوقاتت را بگذراني و هر برنامه اي را تماشا کني و به آهنگ هاي مورد علاقه دوره جوانيت کرارا گوش دهي، به دور و نزديک سفر کني، کنار ساحل تا مدت ها قدم بزني و با صداي امواج نجوا کني و خاطرات عاشقانه جوانيت را در طنين اين صداها زنده کني.
هيچکس نميتواند اينها را از تو بگيرد، تو زندگي نويني را آغاز کرده اي. تو اين آزادي را با عبور از مرز 60 سالگي ات بدست اورده اي؛ تو واقعا آزادي.
تو ديگر بخاطر از دست دادن يک موقعيت کاري و يا مالي پريشان نميشوي، تو ديگر گرفتار آينه نيستي،
تو به داشتن و يا نداشتن مو و طاسي سرت اهميت نميدهي و حتي به آن به عنوان يک موهبت نگاه ميکني؛ ميپذيري که شانه ملال است و سشوار فقط باعث اتلاف انرژي!
تو در 60 سالگي ميفهمي که پايه زندگي محبت است و نه ثروت، دوست داشتن است و نه حسد و ميپذيري که زيبايي در سادگي است و نه تجمل گرايي...
آنچه که جمع کرده اي چندان به کارت نمي آيد و بخشش آنهاست که زندگي ات را سرشار از طراوت ميکند. تو به اين زندگي خوش آمدي!
تو در 60 سالگي از قيد تمام درگيريهايي که زندگي را به کام خود ميکشد آزاد ميشوي، وقت آن است که اين زندگي را شروع کني...
پ.ن: سوال ؟!
حالا اگر کسي کمتر از سن چهل سالگي همه اين حس و حالات رو داشته باشه، يعني دچار پيري زود رس شده؟!!
يا
زندگي واقعي رو بيست سال زودتر از بقيه شروع کرده ...؟
@goodfamilyy
عارفانه هاي يک دوست
96/6/13
