پيامهاي اتاق
*-عشق الهي*
91/7/3
.:زائر حرم عشق:.
امروز حتي دشمنانش هم درباره او مينويسند. آش آنقدر شور شده و نوشتن از آويني آنقدر مد شده كه ابراهيم نبوي هم درباره آويني مطلب مينويسد و پيش بيني ميكند اگر آويني زنده بود، امروز با ولايت مخالفت ميكرد و به زندان ميافتاد!
.:زائر حرم عشق:.
... يادم هست همين ابراهيم نبوي چند سال پيش كه ويژهنامه نوشتن براي آويني مد شده بود، مطلبي نوشته بود و از ميان همهي ويژگيهاي فكري، هنري، اخلاقي و رفتاري آويني فقط از اين نكته خوشش آمده بود كه او يك روزي در يك جايي از نام «ايران» تعريف كرده بود!
.:زائر حرم عشق:.
ميافتد؟ چرا آويني اينقدر مهم است كه عدهاي ميخواهند او را از ما بگيرند و ما را از او جدا كنند؟ پاسخ اين سوال، در آثار آويني نهفته است. البته نه در فيلمهاي مستندش، بلكه در آثار قلمي او. آويني نوشتههايي دارد كه حتي همين امروز هم ميتواند چراغ راه ما باشد و دقيقا به همين علت است كه رهبر معظم انقلاب او را سيد شهيدان اهل قلم ناميده است.
راقم
سلام
آنان كه شهيد آويني را نمي شناسند اين عبارات اوست كه خطاب به مقام معظم رهبري ولي امر مسلمين امام خامنه اي نگاشته شده:
عزيز ما!
آنان كه معناي ولايت را نمي دانند در كار ما در مانده اند، اما خود خوب مي دانيد كه ريشه ي تسليم و اطاعت و محبت در كجاست
سر ما و قدمتان كه وصي امام عشق هستيد و نايب امام زمان (عج)
+
"هنر آنست که بميري پيش از آنکه بميرانندت و مبدا و منشا حيات آنانند که چنين مرده اند." شهيد آويني
*-عشق الهي*
91/7/3
+
راستي براي مرگ آمادهاي؟ اگر الان ملك الموت سر رسد و تو را به عالم باقي فراخواند هر چند با شهادت، آمادهاي؟ ديدم كه نه! شهوت زيستن مرا به خاك بسته است، چنگ در خاك زده و ريشه دوانده است و مي دانستم كه شهدا را پيش از اين كه مرگشان سررسد، دعوت مي كنند و آنان لبيك ميگويند و تا چنين نشود، اجل سر نميرسد. راستي براي مرگ آمادهاي؟
*-عشق الهي*
91/7/3
+
امروز شهيدن گمنام به دانشگاهمان امدند......در وديوار دانشگاه پر شده از صحبتهاي اقا مرتضي...به راستي چه كسي جز شهيد شهدا را ميشناسد؟بسي گفتند وگفتيم از شهيدان....شهيدان را شهيدان ميشناسند
محب علي*عليه السلام*
90/2/20
+
هر كه مي خواهد ما را بشناسد، داستان كربلا را بخواند،گر چه خواندن داستان را چه سود اگر دل كربلايي نباشد ...
*ابرار*
90/2/11
*ابرار*
90/1/24
محب علي*عليه السلام*
90/1/20
اواخر سال 69 جمع شوراي سياستگذاري سازمان[صدا و سيما] رفته بودند خدمت «آقا». ايشان اشاره كرده بودند كه از جمله برنامههايي كه براي سال آينده داشته باشيد برنامهاي باشد مثل برنامههايي كه شب جمعه زمان جنگ پخش ميشد. چرا برنامههايي كه شبيه برنامهاي كه شب جمعه زمان جنگ پخش ميشد، پخش نميشود و ما حرفمان در مورد جنگ الان بايد شروع بشود. همچنان كه پيام عاشورا بعد از عاشورا منتقل شد.
يكي از آقايان گفته بود: «روايت فتح»؟ بعد «آقا» گفته بودند بله. من اين برنامه را خيلي مي ديدم ، چرا آن برنامه را قطع كرديد. كلام «آقا» به ما رسيد. ما جدي نگرفتيم تا اينكه اول سال 70 كه مجددا شوراي سياستگذاري رفته بودند خدمت «آقا» ايشان فرموده بودند، «روايت فتح» چي شد؟
براي اينكه اين مسئله واقعا حكم و تكليف بود و مرتضايي كه زير بار فيلمسازي نميرفت دوباره حاضر شد برگردد توي تشكيلات ساده، كوچك و مختصر «روايت فتح» به عنوان يك عضو معمولي حضور پيدا بكند، در شرايطي كه جاهاي مختلفي مسئوليت داشت.