شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
اين روزها نوشتن از آويني مد شده! ... اين روزها مي‌بينيم كه بيشتر آدم‌ها يا پسرخاله آويني بوده‌اند يا رفيق و همسنگر او! امروز حتي دشمنانش هم درباره او مي‌نويسند. آش آنقدر شور شده و نوشتن از آويني آنقدر مد شده كه ابراهيم نبوي هم درباره آويني مطلب مي‌نويسد و پيش بيني مي‌كند اگر آويني زنده بود، امروز با ولايت مخالفت مي‌كرد و به زندان مي‌افتاد! اما به نظر من نيازي نيست كه بنشينيم و خيالبافي كنيم كه اگر فلاني امروز زنده بود، بهمان مي‌شد، مهم آنست كه ببينيم آويني در همان روزگاري كه زندگي مي‌كرد، كجا بود؟ چه عقيده‌اي داشت؟ از چه چيزي دفاع مي‌كرد؟ و با چه منطقي؟ چرا كه نفس دفاع كردن هم چندان مهم نيست، مهم‌تر از آن چگونه دفاع كردن است. وگرنه خيلي‌ها مثل آويني فكر مي‌كردند، اما تاثير آويني را نداشتند و امروز به جاهاي ديگر رسيده‌اند. مساله ديگر اينكه ببينيم آيا زمان آويني همه آدم‌ها طرفدار ولايت بودند؟ و آيا در آن روزگار هيچ خطري متوجه انقلاب اسلامي و ولايت فقيه نبود؟ هيچ انحرافي و هيچ مرزبندي وجود نداشت؟ اگر داشت، آويني كجا بود؟

پيام‌هاي اتاق

ساعت دماسنج
امروز حتي دشمنانش هم درباره او مي‌نويسند. آش آنقدر شور شده و نوشتن از آويني آنقدر مد شده كه ابراهيم نبوي هم درباره آويني مطلب مي‌نويسد و پيش بيني مي‌كند اگر آويني زنده بود، امروز با ولايت مخالفت مي‌كرد و به زندان مي‌افتاد!
... يادم هست همين ابراهيم نبوي چند سال پيش كه ويژه‌نامه نوشتن براي آويني مد شده بود، مطلبي نوشته بود و از ميان همه‌ي ويژگي‌هاي فكري، هنري، اخلاقي و رفتاري آويني فقط از اين نكته خوشش آمده بود كه او يك روزي در يك جايي از نام «ايران» تعريف كرده بود!
همه 7 نظر
مي‌افتد؟ چرا آويني اينقدر مهم است كه عده‌اي مي‌خواهند او را از ما بگيرند و ما را از او جدا كنند؟ پاسخ اين سوال، در آثار آويني نهفته است. البته نه در فيلم‌هاي مستندش، بلكه در آثار قلمي او. آويني نوشته‌هايي دارد كه حتي همين امروز هم مي‌تواند چراغ راه ما باشد و دقيقا به همين علت است كه رهبر معظم انقلاب او را سيد شهيدان اهل قلم ناميده است.
راقم
سلام آنان كه شهيد آويني را نمي شناسند اين عبارات اوست كه خطاب به مقام معظم رهبري ولي امر مسلمين امام خامنه اي نگاشته شده: عزيز ما! آنان كه معناي ولايت را نمي دانند در كار ما در مانده اند، اما خود خوب مي دانيد كه ريشه ي تسليم و اطاعت و محبت در كجاست سر ما و قدمتان كه وصي امام عشق هستيد و نايب امام زمان (عج)

*ابرار*

+ "هنر آنست که بميري پيش از آنکه بميرانندت و مبدا و منشا حيات آنانند که چنين مرده اند." شهيد آويني
+ راستي براي مرگ آماده‌اي؟ اگر الان ملك الموت سر رسد و تو را به عالم باقي فراخواند هر چند با شهادت، آماده‌اي؟ ديدم كه نه! شهوت زيستن مرا به خاك بسته است، چنگ در خاك زده و ريشه دوانده است و مي دانستم كه شهدا را پيش از اين كه مرگشان سررسد، دعوت مي كنند و آنان لبيك مي‌گويند و تا چنين نشود، اجل سر نمي‌رسد. راستي براي مرگ آماده‌اي؟
شهيد مرگ را پلي براي عبور از اين دنياي خاکي و لقاي معشوق مي داند، تولدي ديگر ... و البته زيباتر ... اينگونه است که پاي از بند تمامي تعلقات اين دنيا مي رهاند و قبل از اينکه بميرانندش مي ميرد و نداي حق را لبيک مي گويد : موتوا قبل أن تموتوا ...
+ تو همين اتاق هم اقا مرتضي مظلومه....فعال تر باشيم
+ امروز شهيدن گمنام به دانشگاهمان امدند......در وديوار دانشگاه پر شده از صحبتهاي اقا مرتضي...به راستي چه كسي جز شهيد شهدا را ميشناسد؟بسي گفتند وگفتيم از شهيدان....شهيدان را شهيدان ميشناسند
+ هر كه مي خواهد ما را بشناسد، داستان كربلا را بخواند،‏گر چه خواندن داستان را چه سود اگر دل كربلايي نباشد ...
چه زيبا گفتي سيد،‏براي شناخت شما بايد داستان كربلا را خواند، دل را كربلايي كرد و نوشته هايت را واكاوي كرد : حرم عشق كربلاست و چگونه در بند خاك بماند آنكه پرواز را آموخته است و راه كربلا مي داند.
هنوز راه زيادي براي معرفت اين كلامت مانده، راهي به اندازه قرن ما تا قرن عاشورا ...
- پارسال دنبال کتاب مباني توسعه و تمدن غرب بودم از نشر ساقي فهميدم خانومش اجازه نداده!
- براي چي؟!
همه 6 نظر
اين يعني مصادره شهدا! يعني هدر دادن خون شهيد! يعني تحريف کردن انديشه شهيد! يعني ...
+ خيلي خيلي جاي كار داره انديشه هاي اقا مرتضي........ما هم اكنون عضو شديم.بسم الله
دنبال طراحي يك سير مناسب از آثار اين شهيد بزرگوار هستم، در اين مدت إن شاء الله اگر كسي مطلبي در مورد ايشون داره كه ميخواد زده بشه يا بحثي روش بشه خوشحال ميشيم كه در اين اتاق قرار بگيره
اواخر سال 69 جمع شوراي سياستگذاري سازمان[صدا و سيما] رفته بودند خدمت «آقا». ايشان اشاره كرده بودند كه از جمله برنامه‌هايي كه براي سال آينده داشته باشيد برنامه‌اي باشد مثل برنامه‌هايي كه شب جمعه زمان جنگ پخش مي‌شد. چرا برنامه‌هايي كه شبيه برنامه‌اي كه شب جمعه زمان جنگ پخش مي‌شد، پخش نمي‌شود و ما حرفمان در مورد جنگ الان بايد شروع بشود. همچنان كه پيام عاشورا بعد از عاشورا منتقل شد.
يكي از آقايان گفته بود: «روايت فتح»؟ بعد «آقا» گفته بودند بله. من اين برنامه را خيلي مي ديدم ، چرا آن برنامه را قطع كرديد. كلام «آقا» به ما رسيد. ما جدي نگرفتيم تا اينكه اول سال 70 كه مجددا شوراي سياستگذاري رفته بودند خدمت «آقا» ايشان فرموده بودند، «روايت فتح» چي شد؟
همه 5 نظر
براي اينكه اين مسئله واقعا حكم و تكليف بود و مرتضايي كه زير بار فيلم‌سازي نمي‌رفت دوباره حاضر شد برگردد توي تشكيلات ساده، كوچك و مختصر «روايت فتح» به عنوان يك عضو معمولي حضور پيدا بكند، در شرايطي كه جاهاي مختلفي مسئوليت داشت.
جناب مهديار ممنون ميشم اگر تجربه اي در زمينه سيرمطالعاتي آثار اين بزرگوار داريد در اختيارمون قرار بديد
چراغ جادو
گروه انديشه هاي سيد مرتضي آويني
vertical_align_top