شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام‌هاي ارسالي

ساعت ویکتوریا
+ . تمام تنم مي سوزد از زخم هايي که خورده ام دردِ يک اتفاق که شايد با اتقا قِ تـو دردش متفاوت باشد ويرانم مي کند من از دست رفته ام ، شکسته ام مي فهمي ؟ به انتهايِ بودنم رسيده ام ؛ اما اشک نمي ريزم پنهان شده ام پشتِ لبخنـدي که درد مي کند .
+ خدايا! من از تموم دنيات، فقط اونو ميخوام....!زياده؟؟؟؟؟؟؟؟؟!:'(
تولدتون مبارک
+ همين که به شانه هايت تکيه دادم فرو ريختم حقم بود تکيه بر باد دادن عاقبتي جز ويراني ندارد ... !
تکيه بر باد دادن عاقبتي جز ويراني ندارد ... !:'( @};-
+ يارو استاتوس زده من ديكته اين كلمه رو بلد نيستم يكي كمكم كنه غبراق ،غبراغ،قبراق،قبراغ بعد يكي زيرش كامنت گذاشته ghebragh يعني من عاشق هوش اين هموطن عزيزمون هستم :|
+ تنهايي يعني يه پر از تو بالشتت دربياري ولي هيشکي نباشه بکني تو دماغش!:-D
+ نشستيم با فک و فاميل اسم فاميل بازي ميکنيم داييم ميوه از ‘ي’ نوشته يه کيلو خيار..!! هيچ جوريم زير بار نميره که قبول نيست!
+ امروز رفتم آزمايش بدم دکتر گفت: لايک خونت کمه !! . . . . . . . . . . . لايـکـم کنيد تا نـمـردم
چشم کاکو
+ من گمان ميکردم رفتنش ممکن نيست!!! رفتنش ممکن شد... باورش ممکن نيست..!!
+ نــه از تنهــايــي مــي‌تــرســم، نــه از تنهــا مــانــدن! تــرســم از تنهــا بــودن، در كنــار ديگــــــري ســت . . .
جزتو
92/1/29
+ معرف حضورتون هستن؟!!
+ بالاخره به اين نتيجه رسيدم که يه سري چيزا رو دارم ولي يه سري چيزارو ندارم . . . . . . . مثلا قيافه دارم ولي لنگه ندارمـــ !!!!!!!!!:D
+ والا ما ک نفهميديم ... . . . . . . . . . . پشم شيشه، دقيقا کجاي شيشه است؟!
+ به ” خدا ” گفتم : تو را چگونه ميتوانم ببينم , ” خدا ” گفت : تو من را نخواهي ديد اما کسي را برات گذاشتم که نيمي ازمن است ” مادر “
+ تي وي يه سري مجموعه فيلم گذاشته به اسم شايد براي شما هم اتفاق بيوفتد...تو هر قسمتيش هم يکي ميميره يکي دست و پاش قطع ميشه ... خو شايد واسه خودت اتفاق بيوفته مرده حسابي..
موافقم
ساعت ویکتوریا
خودموني باهم
رتبه 0
0 برگزیده
573 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top