پيام‌هاي ارسالي

کنگره ملي شهداي استا
97/10/21

+ [تلگرام] اللهم عجل لوليک الفرج

+ [تلگرام] ميلاد پربرکت حضرت زينب(س) مظهر عزت و حيا و شيرِ زن هاي کربلا مبارک.... •••• خُلق و خويِ تمامِ دخترها بيشتر ميرود به مادرها دختران ميزنند چون مادر گره محکمي به معجرها دخترانِ عشيره زهرايند مردهايِ عشيره حيدرها موقعِ پهن کردن سفره کمکِ مادرند دخترها خورده نانهايِ سفره‌ي مولا ميرسد بيشتر به قنبرها عشق هم نيست بي‌شباهت به حس بين تو و برادرها زير پايت نگاه کن بي‌بي ميخورد چشمتان به نوکرها درک اوج کرامتت دارد بيشتر بستگي به باورها پيش مردم بدم نکن بي‌بي دست خالي ردم نکن بي‌بي __ آيه آيه، خدا خدا زينب نور توحيد هل اتي زينب راحت روح مصطفي زهرا راحت روح مرتضي زينب قاري خطبه‌هاي ياحيدر جلوه‌ي صبر مجتبي زينب اي امام يقين و صبر و رضا مظهر عفّت و حيا زينب شيرِ مردان کربلا عبّاس شيرِ زن هاي کربلا زينب در مقامات عشق بايد گفت ما کجا و شما کجا زينب؟! به يقين در مقام تو جاريست حکم کلّيِ “انّما” زينب و کتابِ شکوه تو درس است لفظ لفظ و هجا هجا زينب با تمام وجود مي گويم السلام عليکِ يا زينب السلام عليک، بي تابم جان مولا بيا و دريابم __ پر زدم باز در هواي شما در هوايِ پُر از خداي شما وقتي از راه آمدي خورشيد آسمان بوسه زد به پاي شما سال ها مانده بر دلم بي‌بي داغِ ديدارِ کربلايِ شما مشهدِ من به جاي معصومه کربلا رفتنم به جاي شما همه‌ي حاصلم فدايِ علي جان ناقابلم فدايِ شما مدح خواندن فقط برايِ علي روضه خواندن فقط براي شما زينبيه فدا شدن عشق است و شهيدِ شما شدن عشق است __ نوکر بي وفا نمي‌خواهي؟! من گدايم، گدا نمي‌خواهي؟! رو سياهِ هميشه را بي‌بي آه مي‌خواهي يا نمي‌خواهي؟! به خدا خوب ميشوم يک روز حرّ شرمنده را نمي‌خواهي؟! به جوانيِ اکبرم بپذير و نگو که مرا نمي‌خواهي... ميشود باز هم بپرسي که گريه کن، کربلا نمي‌خواهي؟ بينِ اين شاعران درباري شاعري بي‌نوا نمي‌خواهي؟ بي‌نوايم بيا قبولم کن و برايِ خدا قبولم کن __ مست اين حسّ ناب مي‌مانيم نوکرِ بوتراب مي‌مانيم به شهيدان تو بدهکاريم واي اگر بي جواب مي‌مانيم تا دعاهايِ مادرت زهرا بشود مستجاب،مي‌مانيم با علي عهد بسته‌ايم امروز پايِ اين انقلاب مي‌مانيم پاي اين بيرقيم و منتظرِ شمسِ پشتِ حجاب مي‌مانيم در دلِ ماست شور هم عهدي تا بيايد ندا … انا المهدي __ *هواي اين روزايِ من هواي سنگره يه حسي روحمو تا زينبيه ميبره بايد براي اين که جونمو فدا کنم به حضرتِ عليِ اکبر اقتدا کنم... دلم هلاکِ يه نگاهِ مادرانته تويي که يا حسين قشنگ ترين ترانته بدون زينبيه من نفس نميکشم تا زنده ام از عشق بي بي دست نميکشم تو کوچه هاي زندگي غريب و دربه در پي شهادتم منِ شکسته بال و پرم همون يه کربلا براي عمه جان بسه نذار بگن حريم زينبيه بي کَسه اميري حسين و نعم الامير....* ____ ا

زمزمه نسيم 97/10/21