پيام
+
آسمان سينه ام را چون شمايي مشتري است باز کن دکان که وقت عاشقي است …
كوثرانه
89/3/2
صادق ميگلي-2
بهاءالدين محمد بن حسين عاملي[?] معروف به شيخ بهائي (? اسفند ??? خورشيدي، بعلبک تا ? شهريور ???? خورشيدي، اصفهان) دانشمند نامدار قرن دهم و يازدهم هجري است که در دانشهاي فلسفه، منطق، هيئت و رياضيات تبحر داشت. در حدود ?? کتاب و رساله از او در سياست، حديث، رياضي، اخلاق، نجوم، عرفان ، فقه ، مهندسي و هنر و فيزيکدان بر جاي مانده است.(از ويکيپديا)
صادق ميگلي-2
آقا اميد جان متشکر استفاده کردم .. دستت درد نکنه دادا
صادق ميگلي-2
شيخ بهايي را نخستين مهندس بزرگ اسلامي مي دانند و بهمين مناسبت بزرگداشت مهندسي در کشور تحت نام اين بزرگمرد برگزار مي شود
صادق ميگلي-2
متشکرم 0098
صادق ميگلي-2
و اما آنچه که از شيخ بهايي بر جا مانده مي توان در بعد مهندسي از حمام شيخ بهايي در اصفهان که تا قرنها شيوه کار آن براي مهندسان و دانشمندان جهان شگفت آور و ناشناخته بود و نيز آثار ادبي فراواني از جمله کشکول شيخ بهايي نام برد
صادق ميگلي-2
در ميان اشعار شيخ مي توان به اثر زيبا و جاودانه "تا کي به تمناي وصال تو يگانه" اشاره کرد که براي عرفا و اديبان بسيار دل انگيز است
صادق ميگلي-2
از جمله اشعار زيبايش "زاهد ريايي" "تا کي بتمناي وصال تو يگانه" "شوق لقاي دلدار" نام برد
شقايق بانو
آنکه از اميدي بود يا بيمي. اين دوستي را عذر و خيانت نميآلايد. ديگر دوستي از جهت عشق و محبت در جهت معاشرت.
شقايق بانو
و سوم دوستي اي که از اميدي بود يا از بيميکه اين يکي از همه بدتر است و زودتر از ميان رود.
حکيمي گفت: ده چيز را با ده چيز ديگر مياميز: وقار را از سستي، سرعت را از تعجيل، بخشندگيت را از تبذير، ميانه روي را از سخت گيري، دليري را از آشوب طلبي، دورانديشي ات را از بزدلي، پاکدامنيت را از کبر، فروتني ات را از پستي و خواري، انس را از شيفتگي، رازپوشي را از فراموش کاري
شقايق بانو
از سخنان عيسي: آنکس که گناهي کوچک کند با آنکه گناهي بزرگ مرتکب شود، يکي اند. پرسيدند چگونه چنين است؟ گفت: دليري بر گناه يکي است و آنکس که از دزدي ذرت نگذرد از مرواريد نخواهد گذشت./از کشکول اثر جاودانه شيخ بهايي/
صادق ميگلي-2
ممنون از شقايق خانم اگر مطالب بيشتري هم از شيخ بهايي داشته باشيد ممنون ميشم و استفاده مي کنيم
صادق ميگلي-2
و اگر نيست مشاعره رو شروع کنيم ؟
صادق ميگلي-2
پس شروع مي کنيم : : اي نام تو بهترين سر آغاز / / بي نام تو نامه کي کنم باز
شقايق بانو
ز آن شبي كه وعده كردي روز وصل / / روز و شب را ميشمارم روز و شب
آسموني”•.¸فاطمه¸.•”
خدارو شكر پيام رسان كم كم ميخواد مثل قبل برگرده :دي
صادق ميگلي-2
بي تو اي سرو روان با گل و گلشن چه کنم // زلف سنبل چه كشم عارض سوسن چه كنم
شقايق بانو
من امشب از دوبيتي از غزل از گريه سرشارم // سرم را ميگذارم باز هم بر شانه ي تارم
صادق ميگلي-2
من امشب آمدستم وام بگذارم // حسابت را کنار جام بگذارم
شقايق بانو
ما عيب و نقص خويش و کمال و جمال غير
// پنهان نموديم چو پيري پس خضاب
sajede
شعر نان و حلواي شيخ بهايي هم خالي از لطف نيست
sajede
نان و حلوا چيست؟ جاه و مال تو**باغ و راغ و حشمت و اقبال تو/// نان و حلوا چيست؟ اين طول امل**وين غرور نفس و علم بيعمل///نان و حلوا چيست؟ گويد با تو فاش**اين همه سعي تو از بهر معاش///نان و حلوا چيست؟ فرزند و زنت**اوفتاده همچو غل در گردنت
sajede
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است/ باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
صادق ميگلي-2
شقايق خانم جواب ساجده خانم لطفا
شقايق بانو
تو خواهي رفت و خواهم ماند با شعر و دوتار اما //
به دندان پشت دستم مينويسم «دوستت دارم»
صادق ميگلي-2
ساجده خانم جواب لطفا...
sajede
مالي که ز تو کس نستاند، علم است//حرزي که تو را به حق رساند، علم است
صادق ميگلي-2
تا با غم عشق تو مرا کار افتاد // بيچاره دلم در غم بسيار افتاد
شقايق بانو
در هواي نفسم گم شده بودي اي عشق //
با سرانگشت تو را گشتم و پيدا کردم
صادق ميگلي-2
من هم اول روز گفتم جان فداي روي تو // شرط مردي نيست بر گرديدن از گفتار خويش
شقايق بانو
شيشه بد جور دلش ابري و باراني شد
// شيشه را يک شبه تبديل به دريا کردم
sajede
ما با مي و مينا، سر تقوي داريم**دنيا طلبيم و ميل عقبي داريم
sajede
ميترسم از آنکه حسرت ديدارت**در ديده بماند و نماند چشمم
صادق ميگلي-2
مرحبا طاير فرخ پي فرخنده پيام// خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام
شقايق بانو
مگذاريد مگس نغمه سرايي بکند // ديو در هيبت منصور خدايي بکند
sajede
در دفتر ما نماند يک نکته سفيد**از بس به شب و روز سياهي کرديم
صادق ميگلي-2
مرحبا طاير فرخ پي فرخنده پيام// خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام
شقايق بانو
ما را رها کنيد در اين رنج بي حساب
// با قلب پاره پاره و با سينه اي کباب
نيلوفر
من نه امروز به دام تو در افتادم و بس / که گرفتار غم عشق توام تا هستم
شقايق بانو
مرگ عشق و عاشقي در قلب من پندار من بود //
زندگي هم رويش برگي بر ديوار من بود
sajede
در اين سراي بي کسي کسي به در نمي زند/ به دشت پرملال ما پرنده پر نمي زند
شقايق بانو
دامنش خاموش چون شد، گفت با مرد عرب // كن تو سيراب از كرم اين كام عطشان مرا
صادق ميگلي-2
اي غايب از نظر به خدا ميسپارمت// جانم بسوختي و به دل دوست دارمت
شقايق بانو
تن ِ آدمي شريف است به جان ِ آدميت // نه همين لباس ِ زيباست نشان ِ آدميت
sajede
تا تنهايم، هم نفسم ياد کسي است**چون هم نفسم کسي شود، تنهايم
صادق ميگلي-2
ماييم و موج سودا شب تا به روز تنها // خواهي بيا ببخشا خواهي برو جفا کن.............. (ن) لطفا
sajede
برخيز سحر، ناله و آهي ميکن**استغفاري ز هر گناهي ميکن
شقايق بانو
نردبان دو سه تن پست تر از خود نشويد //
آلت دست فرو دست تر از خود نشويد
sajede
قبول نيست/ اول يه بيت ديگه بود که ب مي خواست! گريه
sajede
در خانه? کعبه، دل به دست آوردم**دل بردم و گبر و بتپرست آوردم
صادق ميگلي-2
خيلي بيت زيبايي بود شقايق خانم تشکر ...
sajede
جواب بديد با م
صادق ميگلي-2
من ندانستم از اول که تو بي مهر و وفايي // عهد نا بستن از آن به که ببندي و نپايي
شقايق بانو
يا رب سببي ساز که يارم به سلامت
// بازآيد و برهاندم از بند ملامت
صادق ميگلي-2
ساجده خانم (ت) لطفا
sajede
تا کي به تمناي وصال تو يگانه/ اشکم شود از هر مژه چون سيل روانه
صادق ميگلي-2
هر دم از اين باغ بري مي رسد // تازه تر از تازه تري مي رسد
شقايق بانو
دل از من برد و روي از من نهان کرد
// خدا را با که اين بازي توان کرد
sajede
دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند** گل آدم بسرشتند و به پيمانه زدند
شقايق بانو
دلم جز مهر مه رويان طريقي بر نميگيرد
// ز هر در ميدهم پندش وليکن در نميگيرد
صادق ميگلي-2
درس عشق از هرکه مي پرسم جوابم مي دهد // از که مي پرسي که من خود عاجزم در کار خويش
sajede
در حشر، به فرياد بهائي برس از لطف**کز عمر، نشد حاصل او غير خسارت
شقايق بانو
شاهد آن نيست که مويي و مياني دارد
// بنده طلعت آن باش که آني دارد
sajede
شنيدم گرم داري حلقه، اي دوست!**بهائي! باز اين افسردگي چيست؟
sajede
دلا! باز اين همه افسردگي چيست؟**به عهد گل، چنين پژمردگي چيست؟
شقايق بانو
تو ديدي هيچ عاشق را که سيري بود از اين سودا
// تو ديدي هيچ ماهي را که او شد سير از اين دريا
صادق ميگلي-2
اي تير غمت را دل عشاق نشانه // جمعي به تو مشغول و تو غايب ز ميانه
sajede
هر صبح که روح القدس آيد به طوافت**در چشمه? خورشيد کند غسل زيارت
شقايق بانو
هر چار عنصرند در اين جوش همچو ديک
// ني نار برقرار و نه خاک و نم هوا
sajede
من رفتم// در ضمن اکثر ابياتي که من نوشتم مال شيخ بهايي بود
شقايق بانو
دستت درد نكنه ساجده جون ... زيبا بود اشعار ِ انتخابيت شبت بخير
شقايق بانو
تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نيست
// عشق خود نيست اگر تا نفس آخر نيست
صادق ميگلي-2
تو رفتي و خدا پشت و پناهت, به سلامت // بگذار بسوزد دل من مسأ له اي نيست
شقايق بانو
تو جفاکن که از اينسوي وفاداري هست // طاقت و صبر مرا حوصله ي خواري هست
صادق ميگلي-2
تا تو هستي و غزل هست دلم تنها نيست// محرمي چون تو هنوزم به چنين دنيا نيست
شقايق بانو
تاب رخ او مهر جهانتاب ندارد
// جز زلف کسي پيش رخش تاب ندارد
صادق ميگلي-2
ديدي که گلستان زغمش جامه دران شد// ابروي کمان تو چو عشاق بديدند
شقايق بانو
دگر آن شبست امشب که ز پي سحر ندارد
// من و باز آن دعاها که يکي اثر ندارد
صادق ميگلي-2
دست از طلب ندارم تا کام من بر آيد // يا جان رسد به جانان يا جان ز تن در آيد
شقايق بانو
دل و طبع خويش را گو که شوند نرم خوتر
// که دلم بهانه جو شد من از و بهانه جوتر
صادق ميگلي-2
روزها گر رفت گو رو باک نيست // تو بمان اي آنکه چون تو پاک نيست
شقايق بانو
تغافلها زد اما شد نگاهي عذر خواه من
// که سد ره گشت بر گرد سر چشمش نگاه من
شقايق بانو
ممنون آقاي ميگلي از پيام ِ ارساليتون ... عالي بود بعد از مدتها پيامي به دور از كينه و دشمني و جنگ و اين چيزا ديديم ... ممنون... شبتون بخير
شقايق بانو
ناز برگيرد کمان در وقت ترکش بستنت //فتنه پاکوبان شود هنگام ابرش جستنت
صادق ميگلي-2
ببخشيد امشب کمي کند بودم نميدونم اشکال از خط منه يا از پيامرسان ولي تشکر استفاده کرديم شبتون بخير
صادق ميگلي-2
تورا من چشم در راهم // گرم ياد آوري يا نه // من از يادت نمي کاهم ... تورا من چشم در راهم
صادق ميگلي-2
شب عاشقان بيدل چه شبي دراز باشد تو بيا کز اول شب در صبح باز باشد زمحبتت نخواهم که نظر کنم به رويت که محب صادق آنست که پاکباز باشد
علوي-12
در حريم عشق نتوان زد دم از گفت وشنود/ زانكه آنجا جمله اعضا چشم بايد بود و گوش
صادق ميگلي-2
شنيده ام سخني خوش که پير کنعان گفت// فراق يار نه آن ميکند که بتوان گفت
كمال-14
آقا صادق سلام ؛ روزبخير چرا ديشب خبر نكردي در محفل شما حضور پيداكنيم
صادق ميگلي-2
سلام بر آقا کمال گرامي والا ديشب ييهو ستاره اي بدرخشيد و ماه مجلس شد .. اما انشالله شبهاي بعد از وجود نازنين شما هم بهره مند بشيم
كمال-14
هميشه بدرخشيد آقا صادق
صادق ميگلي-2
متاع کفر و دين بي مشتري نيست // گروهي آن گروهي اين پسنــدنــد !
نيلوفر
دوش مي گفت که فردا بذهم کام دلت / سببي ساز خدايا که پشيمان نشود
صادق ميگلي-2
دل از من برد و روي از من نهان کرد / خدارا با که اين بازي توان کرد
نيلوفر
دل ميرود ز دستم صاحبدلان خدا را *** دردا که راز پنهان خواهد شد اشکارا
صادق ميگلي-2
اي شده از دست من چون دل سرمست من / اي همه را ديده تو آنچه گزيدي بگو
نيلوفر
وليکن کي نمايي رخ برندان ***تو کز خورشيد و مه آينه داري
نيلوفر
يارب مباد کز پا جانان من بيفتد *** درد و بلاي او کاش بر جان من بيفتد
صادق ميگلي-2
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد **ياد حريف شهر و رفيق سفر نکرد
نيلوفر
دوستان شرح پريشاني من گوش کنيد*** داستان غم پنهاني من گوش کنيد
صادق ميگلي-2
در حريم عشق نتوان دم زد از گفت و شنود ** زانکه آنجا جمله اعضا چشم بايد بود و گوش
نيلوفر
شب تنهاييم در قصد جان بود *** خيالش لطفهاي بيکران کرد
صادق ميگلي-2
خيالت لطفهاي بيکران بود ؟ ** شب تنهايي ات در قصد جان بود !