پيام

* کميل *
98/9/5

+ [وبلاگ] زم در خندوانه

متشکر و بر پدرش لعنت:)

اي کاش ميشد نجاتش داد ميدونيد يک زماني غضب از او و رفتار بچه گانه اش و تخيلات ابتدايي و باورهاي به تندي پخت لبوش اونو نفرين زده کرد و از حقيقت به جهنم فرستاد گاهي برخي از ما وسيله اي ميشويم براي انجام غرايض برخي افراد لوده و پست فطرت خصوصا اگر اين فرد حيواني کينه دوز هن باشه کينه از زم يک حيوون رام نشدني بسيار ساده و لوده خلق کرد هرچقدر هم بگيم اون داداش اطلاعاتمون چقدر زيرک

وکار کشته بود در رام کردن اون و رسوا نمودنش من باورهاي کنم که زم رو سخت تونسته باشه رام کنه من قبول ندارم چون کينه اي بودت از زم يک لاشخور کودن و زودباور و بلند پرواز ساخته بود که ازک و بزک سرويس‌هاي اطلاعاتي جوجه خارجي هر. گونه نفوذي را در اون انجام داده بود تا بدانجا که او را در اوج آسمان روياهاي مسخره اش

از قبيل رياست صدا و سيما بعد از رفتن ما که بزک در خواب بيند پنبه دانه و ....الخ و اون در واقع زياد هم به اون کارهاش و افراد دور برش هم خوشش نمي اومد که هرچي بود باز بچه آخوند بود و از مني که بچه طاغوت بودم خيلي توفيق داشت ولي برخي کينه هاي حزبي و سياسي که از اون يک بزبز قندي لوده و کينه ورز ساخته بود او را جهت مي داد و او را به سمت دره حيوانات زخمي و خطرناک سوق مب داد

خلاصه نظر اون راجع به پهلوي و نيم پهلوي و مريم و دار و دسته اونوريا با اون دلقک مو فري بوزينه رو هم با اينکه خودش و احساس مي کرد يک سر و گردن از همه اونا بالاتر به دليل جوهاي دروغين اطلاعات غربي باعث شده بود اون در عين آن حس داخلي ذاتيش به نظام خودش رو هم يک سر و گردن از همه بالاتر ببينه يکي ميشه اون داداش اولمون شاگرد حاجي وزير خودمون در الماس فريب که کل سيستم اپوزيون

دوزاري غربي و سرويس هاي اطلاعاتي صهيونيستي گروهک هاي نفرين شده منافق و حتي روساي دول آمريکا و صهيونيستي رو داره يک اشتباه مفتضحانه واقعا آبرو بر ميرسونه و در آخر از داخل پادگان صهيونيست‌ها به داخل کشور مياد کسي که مي تونست اصلا نياد و با اينکه اون رئيس حکومت در تبعيد ولايي ايران ما داشته بودند و ابرقدرتها به پشت او ايستاده بودند ،

اون عشق ولي خدا و استادش فلاحيان رو اونقدر درست تربيت مکتب حيدري بود که به دنيا نمي فروشه و آخر جانباز شهيد ميشه که روحش شافع همه ما يکي هم اين احمق بزدل بي شعور روح الله که بخاطر اينکه عزت و احترام بچه ملاه هي شو شکونده بودند و چند نفر گقته بودن بالا چشن ات آبرو چنان کينه اي از حضرت آقا نظام به دل مي گيره

البته من کمترين و اميدوارم کسي من و با بيعت مورد آزمون قرار نده هرگز ولي من در دوران اسارت و آن لحظاتي که مي گذرونم و تو اون شرايط اوج نامردي دنبال عکس آقا بودم که با ديدنش سختي محيط و درد وجودم و تسکين بدم و زماني که بهم گفته شد با اين همه بلا ولش کنيد مي ترسم باعث بشه خواهرم را مورد آزمون قرار بديد جون تحمل اين يک قلم را ندارم

خلاصه يک بي جنبه گي در زم و دوم عدم تربيت انقلابي درست که به دليل بزک بازي و دولا خم شدن‌هاي حزبي افراد موزي صفت ک معاندان بي پدري چون کروبي باعث شدند اون انقلاب اسلامي و ولايي حقيقي هرگز مي‌آموزد و با يک برخورد حتي غلط و اشتباه از اينکه چوب در اسين کنند و به او به فرضي ظلمي کنند که او به تي تيش آقاي مفت باخته پدرش بربخوره

اون چون همه چيز را اکتسابي و قيمت در خود پرورش داده بود و اينکه عربي ها هم بالا بردنش تا سقف و بعد از کار بچه ها مثل تفاله کنارش زدن اپوزوسيون نيم پهلوي و رويه‌اي الدنگ يک آن ديد هيچي براي باختن نداره آيت شد که بين غلط کردن جنگيدن نمي دونست چه گهي بايد بخوره در حالي که بچه هاي ما مي دونستند اون در چه وضع و در چه روحيه

الان مي خواد چکار کنه و کجا باشه و چقدر پشيمون و چه قدر اميد به آينده داره که بايد گفت روح الله از ابتدا يک ابزار فصلي براي غرب بود که نه خودش نقش اش و بازي که توش گذاشته بودن اساسا آخرش همين ميشد که شد و اون احمق نفهميد اينجا اگر گوشت هم و بخورن استخونش رو بيرون تف نمي کنند ولي اونا اساسا استخون رو از اول بيرون کشيده بودن فقط به جاي تف قورت دادن و ز مان برد هضم اش

تو مسير هضم پرده هايي از اين نمايش زم جنبه مستندي گرفت و باباي الدنکش هم به عنوان خر بيار باقالي پاک کن پسرش که از اول شرطي و کينه اي بارش آورده بود موجب گند زدن به همه چيزهايي که ساخته بودن کنار هم شدند بيايم آرزو کنيم هيچ وقت روياي زم و کينه زم و عاقبت به شري زم به ما تنه اش نخوره و از شيطان و نفس عماره خود هيچي نصيبمون نشه

يک هايي نمي دونم خواستم در موردش بنويسم که اين شد همين جوري شرمنده