پيامهاي اتاق
+
سلام..با ديدن اين کلمات چي* به فکر ما مياد* و چي* بايد بياد*؟ ديروز - امروز - فردا
*-عشق الهي*
91/11/26
اقاشير حفاظ
پل اوندنيا که خيلي نازکه
*-عشق الهي*
سلام عليکم....از کجا آمده ام؟(ديروز) در کجا هستم؟(امروز) به کجا ميروم؟(فردا)
اقاشير حفاظ
90/12/10
شوق وصال...
90/12/9
+
روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي کوچيک تصميم گرفتند که با هم مسابقه ي دو بدند . هدف مسابقه رسيدن به نوک يک برج خيلي بلند بود .
جمعيت زيادي براي ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند .مسابقه شروع شد .
راستش, کسي توي جمعيت باور نداشت که قورباغه هاي به اين کوچيکي بتوانند به نوک برج برسند .
پلاكهاي رقصان
90/8/23
شما مي تونستيد جمله هايي مثل اينها را بشنويد :
‘ اوه,عجب کار مشکلي !!’
‘اونها هيچ وقت به نوک برج نمي رسند
يا :
‘هيچ شانسي براي موفقيتشون نيست.برج خيلي بلند ه !’
قورباغه هاي کوچيک يکي يکي شروع به افتادن کردند …
بجز بعضي که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر مي رفتند …
جمعيت هنوز ادامه مي داد,’خيلي مشکله!!!هيچ کس موفق نمي شه !’
و تعداد بيشتري از قورباغه ها خسته مي شدند و از ادامه دادن منصرف
ولي فقط
ولي فقط يکي به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر ….
اين يکي نمي خواست منصرف بشه !
بالاخره بقيه ازادامه ي بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه
کوچولو که بعد از تلاش زياد تنها کسي بود که به نوک رسيد !
بقيه ي قورباغه ها مشتاقانه مي خواستند بدانند او چگونه اين کا ر رو
انجام داده؟
سلام...قورباغه هم قورباغه هاي قديم:دي حتما تهراني بودن که برج داشتن...يکي نيس بگه اينقده حاشيه پردازي نکن...عمق مطلب رو برفهم/نتيجه اخلاقي:نکته سنج باشيد و عمق مطلب را دريابيد:))