شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار
کافه اي متفاوت از همه کافه ها؛کافه بهترين نماد يک محيط دوستانه براي تجمع افرادي با عقايد و سليقه هاي مختلف است...و شايد بهترين مکان براي بحث بر سر موضوعات مفيد براي پيشرفت جامعه و دور کردن مردم از شعارها است.
هشدار:قبل از ورود لطفا لباس خود را از دروغ و خودخواهي بتکانيد!

با تچکرツ

پيام‌هاي اتاق

ساعت ویکتوریا
+ *سلام دليل اينکه اين اتاق رو ساختم اين بود که حس ميکنم مردم من به جاي حرکت به جلو و پيشرفت در همان جاي چند هزار سال پيش خود ايستاده اند و تنها افتخارشان تمدن هاي گذشتگان است اما ما چه ؟آيا کاري کرده ايم که آيندگانمان با افتخار از آنها صحبت کنند؟يا فقط شعار داده ايم؟آيا توانسته ايم جامعه اي براي ظهور آماده کنيم؟؟چقدر موفق بوده ايم ؟ *
.:Lida:.
96/1/24
*گاهي بد نيست رفتار هاي غلط جامعه را که منشا آن افراد جامعه است که از من و شما تشکيل شده به زير ذره بين ببريم و براي اصلاح ان تلاش کنيم*
اسپايکا
هر روز بدتر از ديروز... فک کنم نقطه اوج زمان انقلاب بود.. بعدش همينجور افول.. تا فاتحه (تموم شد رف :دي )
دقيقا بزرگترين افتخارهاى يک سريشون اينه شاه هزار سال پيش چه کرد يه عده به انقلابشون که سى سال پيش انجام دادند ديگه از اون موقع ايران تکون خاصى نخورده جز بزرگ نشون دادن اتفاق هاى گذشته... اونقدربزرگش کردن که ديگه هدف اصليش ديده نميشه.... گاهى آدم دچار افسردگى ميشه از دست اين مردم با خودش ميگه اينا اصلا هدفى هم از زندگى کردن دارندجز خوردن و خوابيدن و پر کردن باک ماشينشون ؟!...کلى رفتار هاى غلط افکار
غلط داريم که مانع رسيدن ما به يک جامعه متحد و متعادل ميشه.... اگر روزى دوباره در ايران جنگ شه من هيچ اميدى به پيروزى ايران ندارم
اسپايکا
دقيقا موافقم......
اسپايکا
جنگ که نميشه دقيق گفت... چون مردم ايران احساسي ان... اگه جنگ مهمي پيش بياد يهو ديدي جو گرفتتشون : دي... ولي اگه همين روند ادامه پيدا کنه.. در آينده چرا... منم زياد اميدي ندارم.... ولي الان چند کار بيشتر از دست ما بر نمياد... اگه گفتين؟
:-|ايده هاى شماست من حدس بزنم!!!!
اسپايکا
:D ايده خودتون بگين : دي
اسپايکااااااا من را کشتيد....نمى دونم تا حالا دربارش فکر نکرده بودم بايد فکر کنم و تحقيق کنم
ئه خب پس چي بگيم.. خودتون موضوع اينو دادين : دي
يکى از دلايل عدم پيشرفتمون ميتونه محدوديت دايره آگاهى و عجول بودن براى رسيدن به مقصد باشه که انسان ها رو بايد آموزش داد ، مردم ما شروع خوبى داشتند اما وسط کار خسته و نااميد شدند دست از تلاش برداشتند....يکى ديگه از موانع رشدمون نداشتن نظام مشورتى درست ، من فکر ميکنم مشورت کردن بايد با حضور افراد مختلف با نظرات مختلف بايد باشه اما اگر دقت کنيد در هر دوره فقط حزب خاصى مورد حمايت قرار داره و نظرات اون
حزب فقط بررسى ميشه در حالى که از نظر من مشورتى کامله که با انسان هاى متخصصى که عقايد و نظرات مختلف دارند مشورت شه و ونبود اين گونه مشورت هايى باعث ميشه در هر دوره کشور تو يه زمينه پيشرفت کنه و تو يه زمينه ى ديگه اونقدر ضعيف بشه و نفر بعدى مياد و...اين قصه ادامه دارد... و اين جورى ميشه که ما همچنان داريم درجا ميزنيم
من کارهايى که فکر ميکردم روش زياد کار نشده و پايه و اساسى براى رسيدن به يک جامعه متعادل هست رو گفتم ايده شما چيه؟
موافقم با نظراتون.... واسه همينه من با احزاب مخالفم... يکي از اشکالاتش اينه ک محدوديت ايجاد ميکنه... و اعضاش رو مدافع خودش... کلا ملت ما اگه توجه کرده باشين فکر منافع شخصي خودشونن.. هر کاري که ميکنن فقط منافع شخصي خودشون و ميبينن... خيلي به ندرته فردي فراتر از خودش ببينه.... واسه همينه که از هر چيزي براي رسيدن به قدرت.. و پول.. استفاده ميکنن...
اين همه مشکلات ما هم همينه.... اگه اين 30 سال... همه ي مديران.. خالصانه و متخصصانه کار ميکردن... اوضامون خيييلي خوب بود.... اگه اين انقلاب 30 سال پيش تو کشور ژاپن اتفاق مي افتاد اونوقت الان اونا در مقايسه با الان ما... چقدر فرق ميکرد؟ :)... بدون اسلام که انقدر پيشرفت داشتن.. اونوقت با اسلام (که راهنماي صيحيح زندگيه) چقدر پيشرفت ميداشتن.... و چقدر کيفيت پيشرفتشون بالا بود؟... ما نه مثه ژاپن
اون فرهنگ رو داريم.. نه آموزه هاي دينيمون رو عمل ميکنم... اونوقت ميزنيم سر دين... ادعا هم داريم فرهنگمون بالائه.... اگه نظر شخصيمو بخواين من خوشبين نيستم به آينده ي اين مملکت.... مگر اينکه معجزه ايي بشه.... تغيير رويه ايي بشه... بيشتر مردم به ظاهر مسلمونن.. و همين داره زياد هم ميشه
با ايدتون موافقم ولي صورت نميگيره.. چون افراد و مديران و مسئولان به اين باور نرسيدن.... مشکل از آموزشه... آگاهي که گفتين.. که هميشه رهبر داره ميده.. کو گوش شنوا.... اگرم شنيده شده به زور.. يا کم بوده.... شايد مشکل ريشه ايي تر ...آموزش باشه..... براي حل کنوني هم قانون ميتونه گزينه ي خوبي باشه ... البته قانوني که کاملتر و جامع تر باشه و به درستي هم اجرا بشه!
پس دو عامل شد.. يکي "آموزش" و يکي "قانون".... آموزش ديربازده هست... و قانون زودبازده
البته اينا فقط نظر منه
حرف هاتون منطقيه اما حالا مشکل رو گفتيم و شنيديم ريشه مشکلمون رو هم پيدا کرديم گفتيد ملت، ملت يعنى من يعنى شما حالا که من نميتونم تغييرى در قوانين نوشته شده کشورم تغييرى ايجادکنم نميتونم در آموزش انسانى سهمى داشته باشم پس چکار کنم که بتونم کمکى کرده باشم ....من بچه 10ساله اى رو ديدم که به محض شنيدن يکى سخرانى هاى يکى از مسئولها چطور راجع به نظرات و حرف هاش اظهار نظر ميکرد
نظرهايى که غلط و نسنجيده بود و فقط از روى تجربه ها و شنيده ها نتيجه گيرى شده بود و به زبون اورده ميشد مطمئنا يه بچه ده ساله هر چقدر هم باهوش نميتونست يه همچين نظراتى رو بده پس هر چى ميگفت نظرات اطرافيانش و بزرگتر هاش بود يه نفر از اون جمع بچه رو با چندتا سوال ساکت کرد و بهش فهموند وقتى از چيزى سر در نمياره مثل طوطى حرف هاى اطرافيانش رو تکرار نکنه...اما چه فايده داره اين که ريشه اى حل نشد...
اين که بخوايم دنبال ريشه مشکل باشيم بيهودس با يه مثال بهتون ميگم جايى خوندم خانمى به اسم مريم ده سال بود که به پيش روانشناس مى رفت و هيچ تغييرى در حالش ايجاد نمى شد اون خيلى زود عصبانى و ناراحت ميشد و نمى تونست خودش رو کنترل کنه يک روز دوستش برايان تريسى ازش ميپرسه که تو الان ده ساله که پيش روانشناس ميرى تاثيرى هم داشته مريم ناراحت ميشه و ميگه نه برايان اون رو به يک روانشناس ديگه معرفى ميکنه
بعد از يک ماه برايان و همسرش مريم رو در يک مهمانى ميبينند و چيزى که براشون عجيب بود اين بود که مريم بدون اينکه عصبانى بشه داره حرف ميزنه وقتى از مريم ميپرسند که چطور اينقدر تغيير کردى ميگه روانشناس قبلى من تمام تلاشش اين بود که ريشه رفتارهاى من رو پيدا کنه و هيچ تلاشى براى تغيير رفتار من نداشت اما روانشناس جديد به من فهموند مهم نيست که دليل و علت مشکلات چيه مهم اينه که براى حل شدنش تلاش کنيم..پيدا
کردن ريشه مشکلات وقت تلف کردن کارى که خيلى از مسئول هاى ما الان دارند انجام ميدند تا وظيفه حل مشکلات رو از دوششون برداند و بگند که ما تلاش کرديم ولى اون يکى مسئول قبلى خيلى خراب کارى کرده و رفته:-|
جالب بود داستان.. بيشتر واسه جاهايي که ريشش دست طرف نيست يا ازش کاري بر نمياد......... ولي مسئولا کار دستشونه... قدرت دستشونه.... ميتونن درست کنن..... اصن واسه همين مسئولن.... ميشه گفت اون قانون ک گفتم همون بدون فکر کردن به ريشه عمل کردن و تلاش کردن براي بهتر شدنه.... اون آموزش هم درست کردن ريشه...
وقتي جايي آتيش ميگيره.. آتش نشانا بيشتر تمرکزشون تو منبع آتيشه... نه اينکه به بقيه جاها کار نداشته باشن.... ولي تمرکز بيشترشون تو ريشست..... چون اگه ميخوان آتيش به طور کامل مهار بشه... بايد برن سراغ ريشه
پس کاري از دست ما برنمياد!!:-|
اسپايکا
چرا مياد.. به نوبه خودمون
چراغ جادو
گروه ♨ کافه پاتوق ♨
vertical_align_top